معرفي نشريه
علمی
خردنامه صدرا بطور تخصصی فقط مقالاتی را که مربوط به حوزه فلسفه و علوم عقلی، مستدل و مستند به منابع معتبر باشد، برای چاپ میپذیرد. اولویت موضوعی مقالات بشرح ذیل است:
1. ملاصدرا پژوهی و اندیشه حکمت متعالیه
2. پژوهش درباره فیلسوفان صدرایی و شارحان، منتقدان و فیلسوفان و مکاتب تاثیرگذار بر حکمت متعالیه
3. مطالعات تطبیقی فلسفههای اشراقی
4. مطالعات حوزه فلسفه و حکمت اسلامی
5. مطالعات حوزه عرفان و کلام اسلامی
تاریخچه
خردنامه صدرا بعنوان نخستین نشریة تخصصی حوزه حکمت متعالیه کشور، فعالیت خود را بر اساس مجوز 5575/هـ/124 معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از ابتدای سال 1374 آغاز کرد. از جمله افتخارات خردنامه صدرا اینست که 21 سال بیوقفه و پیاپی منتشر شده و به میقات اهل نظر و قلم در حوزة فلسفه و حکمت مبدل شده است. تاکنون 85 شماره از این فصلنامه منتشر شده است؛ 7 شماره با درجة علمیتخصصی، 37 شماره با درجة علمیترویجی و 0 4 شماره با درجه علمیپژوهشی.
خردنامه صدرا طی این سالیان بخوبی توانسته است نقش خود را در معرفی و ترویج حکمت متعالیه ایفا کند و زمان آن رسیده است تا گامی فراتر گذاشته و به تحلیل، نقادی و تولید آثار بنیادیتر در این حوزه بپردازد. ویژگی بارز دیگری که خردنامه صدرا نسبت به دیگر نشریات همطراز خود در حوزه فلسفة کشور و حتی علوم انسانی بطور کلی دارد، انتشار بموقع و بدون تأخیر تمامی شمارههای مجله است. خوشبختانه میزان تأثیرگذاری خردنامه صدرا یا بعبارتی تعداد دفعات ارجاع به خردنامه صدرا در دیگر نشریات معتبر کشور همواره رو به رشد بوده است. این امر دلالت بر وزانت و عمق علمی مقالاتی دارد که در این مجله منتشر شده و میشوند. با استنباط از همین گزارش، خردنامه صدرا در میان دیگر نشریات فلسفی کشور، بشرحی که در جدول فوق آمده است، همواره در بین 5 نشریة برتر این حوزه قرار داشته است.
مدیریت علمی و اجرایی
مجوز انتشار خردنامه صدرا از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با صاحب امتیازی آیتالله سیدمحمد خامنهای صادر شد و ایشان از همان ابتدا عهدهدار مسئولیت مدیر مسئولی و سردبیری مجله نیز بودهاند. اعضای هیئت تحریریه که شاکلة علمی مجله را شکل میدهند و در درازای سالهای انتشار خردنامه صدرا همواره همراه و یاور مجله بودهاند، از صاحبنظران و چهرههای ماندگار عرصة حکمت و فلسفه کشور هستند؛ دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، دکتر غلامرضا اعوانی، دکتر رضا داوری اردکانی، دکتر کریم مجتهدی، دکتر سیدمصطفی محقق داماد، دکتر سیدصدرالدین طاهری و دکتر مقصود محمدی. مرحوم دکتر محمد خوانساری و مرحوم دکتر احمد احمدی نیز در زمان حیات خود عضو هیئت تحریریه خردنامه صدرا بودند و همکاری بسیار نزدیکی با مجله داشتند.
از دیگر شخصیتهای فلسفی ایرانی که خردنامه صدرا از همکاریهای آنها بهرهمند بوده است میتوان به آیتالله عبدالله جوادی آملی، آیتالله محمدتقي مصباح يزدي و اساتید فقید سيدجلالالدين آشتياني، مهدی حائري يزدي، علی شریعتمداری و محمد خواجوي اشاره کرد. از برجستهترین اساتید غیرایرانی که مقالات آنها در خردنامه صدرا منتشر شده است میتوان یانیس اشوتس، ويليام چيتيک، ابراهيم کلين و آنا ترزا تيمينکا را نام برد.
رتبههای علمی اخذ شده (به ترتیب تاریخی)
1. درجه علمیترویجی: پس از انتشار هفت شماره از مجله، در خردادماه 1376 خردنامه صدرا موفق به اخذ درجة علمی ترویجی از وزارت فرهنگ و آموزش عالی (وقت) گردید. این رتبه در مهرماه 1380 نیز دوباره تمدید شد. خردنامه صدرا این افتخار را داشته که آن زمان تنها نشریه فلسفییی بود که عمری هشت ساله را با درجه علمی مورد تایید وزارت علوم منتشر کند. 37 شماره، مشتمل بر 343 مقاله از مجله با درجه علمی ترویجی منتشر شده است.
2. درجه علمیپژوهشی: در سال 1384، عوامل متعددی شهادت و حکایت از آن داشت که خردنامه صدرا توانسته است بخوبی نقش خود را در معرفی و ترویج حکمت متعالیه ایفا کند و زمان آن رسیده است تا گامی فراتر گذاشته و به تحلیل، نقادی و تولید آثار بنیادیتر در این حوزه بپردازد. بر این اساس، بتصویب هیئت تحریریه، از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری درخواست تأیید درجه علمی پژوهشی مجله بعمل آمد. پس از بررسیهای کمیسیون نشریات علمی کشور و پاسخگویی به پرسشهای آن کمیسیون، نهایتاً در آذرماه 1385 خردنامه صدرا موفق به اخذ رتبه علمی پژوهشی گردید و بلافاصله پس از چند روز از اخذ رتبه، نخستین شمارة علمی پژوهشی مجله در پایان آذرماه 85 منتشر شد. در مهرماه 1391 بار دیگر درجة علمی پژوهشی مجله تمدید شد. اکنون 45 شماره علمیپژوهشی خردنامه صدرا (شماره پیاپی 85) نیز منتشر شده است.
3. نمایه بینالمللی Philosophers’ Index: خردنامه صدرا در زمره نخستین نشریات ایرانی است که در نمایه بینالمللی اختصاصی فلسفه جهان بنام «Philosopher's Index» پذیرفته شد. نمایه مذکور از سوی «مرکز اطلاعات فلاسفه» (Philosopher’s Information Center) مدیریت و اعطا میشود. علاقمندان برای آشنایی بیشتر با وضعیت خردنامه صدرا در این نمایه میتوانند به پایگاه http://philindex.org مراجعه فرمایند. مزیت شاخصی که خردنامه صدرا با اخذ این نمایه توانسته است برای محققان کشور، بویژه در حوزه فلسفه اسلامی ـکه ضرورت دارد هرچه بیشتر به جهانیان معرفی شودـ فراهم سازد، انتشار و اطلاعرسانی مقالات در سطح جهانی است که بدلیل تخصصی بودن و گستردگی این مؤسسه در سراسر جهان حاصل شده است. امروزه هر مقالهیی که خردنامه صدرا منتشر میشود، تعداد بیشماری از فلاسفه، محققان و علاقمندان در اقصی نقاط جهان از آن آگاهی پیدا میکنند.
4. پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، ISC: خردنامه صدرا در اردیبهشت 1386 به عضویت در این پایگاه درآمد. بمنظور تکمیل و حمایت از این پایگاه بعنوان پایگاهی مؤثر در مرکزیت علمی ایران در جهان، از یکسو، و کمک به انتشار مقالات مؤلفان خردنامه صدرا از سوی دیگر، تمامی مقالات مجله از شماره نخست در اختیار پایگاه قرار گرفت. اکنون تمامی مقالات خردنامه صدرا در این پایگاه نمایه شده و قابل بازیابی است.
یکی از مهمترین رتبهبندیها و خدماتی که پایگاه استنادی علوم جهان اسلام فراهم آورده است، بررسی و انتشار گزارش استنادی نشریات علمی کشور و ضریب تأثیر هر یک از نشریات است. بر اساس گزارشهای منتشر شده از سوی این پایگاه، ضریب تأثیر خردنامه صدرا در سالهای بررسی و منتشر شده بدین شرح است: 1385: «0.1230»؛ 1386: «0.1350»؛ 1387: «0.1570»؛ 1388: «0.1280»؛ 1389: «0.12»؛ 1390: «0.1060»؛ 1391: «0.0690». با استنباط از همین گزارش، خردنامه صدرا در میان دیگر نشریات فلسفی کشور، همواره در بین پنج نشریه برتر این حوزه قرار داشته است. با توجه به اینکه ضریب تأثیر هر مجله بر اساس تعداد دفعات ارجاع به آن نشریه در دیگر نشریات بدست میآید، این امر دلالت بر وزانت و عمق علمی مقالاتی دارد که در خردنامه صدرا منتشر شده و میشوند.
5. نشریه برگزیده از سوی معاونت پژوهشی حوزه علمیه قم: خردنامه صدرادر سال 1389 از سوی مدیریت حوزه علمیه قم بعنوان نشریه برگزیده در حوزه حکمت و فلسفه معرفی شد و در حاشیه دومین همایش مدیران مسئول و سردبیران نشریات علوم حوزوی، از سوی آیتالله مقتدایی، رئیس حوزه علمیه مورد تقدیر قرار گرفت.
نمایهها
خردنامه صدرا در حال حاظر در مراکز زیر نمایه میشود:
نمایه بینالمللی Philosophers’ Index
پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، ISC
پایگاه مجلات تخصصی نور؛ noormags
بانک اطلاعات نشریات کشور؛ magiran
پورتال جامع علوم انسانی، ensani.ir
اشتراک و گستره توزیع
خردنامه صدرا اکنون با شمارگان 500 نسخه منتشر میشود. گروههای فلسفه دانشگاههای سراسر کشور و حوزههای علمیه مختلف، بسیاری از کتابخانههای عمومی کشور، چندین نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و ائمة جمعه، اساتید فلسفه حوزه و دانشگاه و ... از مشترکین و خوانندگان دائم و مستمر مجله هستند و با اکثریت قریب بهاتفاق نهادها و نشریات فلسفی تبادل مجله دارد.
همچنین خردنامه صدرا تجربه شرکت در نمایشگاههای بینالمللی کتاب، نمایشگاههای بینالمللی مطبوعات، جشنواره فارابی، نمایشگاههای پژوهش و نوآوری و نمایشگاههای تخصصی نشریات دانشگاهی را در کارنامه خود دارد.
تلفن تماس:
واحد پيگيري مقالات: 88153221 (021) واحد اشتراک و فروش: 88153594 (021
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - سرمقاله
آیتالله سیدمحمد خامنهایشماره 2 , دوره 29 , زمستان 1402حکومت مردمی، در اصطلاح، حکومتی است که براساس اراده و انتخاب افراد جامعه باشد و مدیران کشور، نمایندگی و نیابت مردم را داشته باشند. این شکل حکومت ـ که در اصل و تاریخ خود، آوردۀ اسلام و ادیان واقعی گذشته است و ریشه در کرامت ذاتی انسان دارد، که قرآن به آن اشاره کرده ـ بر اس چکیده کاملحکومت مردمی، در اصطلاح، حکومتی است که براساس اراده و انتخاب افراد جامعه باشد و مدیران کشور، نمایندگی و نیابت مردم را داشته باشند. این شکل حکومت ـ که در اصل و تاریخ خود، آوردۀ اسلام و ادیان واقعی گذشته است و ریشه در کرامت ذاتی انسان دارد، که قرآن به آن اشاره کرده ـ بر اساس کرامت انسان و آزادی و آزادگی ذاتی است که به انسان داده شده است، از اینروست که کسی حق ندارد اراده و قدرت خود را بر افراد دیگر تحمیل نماید. اما تحقیق نشان میدهد که این اصل، مطلق نیست و شرایطی دارد، یعنی همانگونه که معمولاً عقل و بلوغ را شرط میدانند و محجورین و افراد نابالغ یا سفیه، حق انتخاب ندارند، شروط ضروری دیگری هم هست که رعایت نکردن آنها سبب تسلط افراد قدرتطلب، بر حکومت، از راه فریبکاری و جلب آراء و ارادۀ مردم میگردد. چون دادن وکالت و نمایندگی در واقع بمعنای «واگذاری تمام سرنوشت و مصالح خود بمدت چهار سال به شخص وکیل یا وزیر است»، بنابرین لزوماً مشروط به آگاهی و بصیرت و شناخت رأیدهندگان میباشد و باید مردم از صلاحیت و صلاح نمایندۀ خود مطمئن و به صحت تشخیص و ممیزی دستگاههای نظارتی اعتماد داشته باشند و خادم و خائن را از هم تمییز دهند، وگرنه آینده و روزگار خود را تباه خواهند کرد. از سوی دیگر، آگاهی اکثریت افراد جامعه شاذ و نادر است؛ بایستی در کنار مردم، مشاوران و مرشدان آگاه یا نهادهایی هوشیار و دشمنشناس باشند که افرادی صالح را که نامزد انتخاب میشوند، بشناسند و از آنها حمایت، یا آنها را معرفی کنند. علاوه بر این، مرشدان صادق و آگاه، ضروری است که شورای نگهبان و دستگاههای نظارت کننده نیز، بسبب خطراتی که در اندک تسامح یا کلینگری وجود دارد، علاوه بر ظواهر اشخاص، به قرائنی که حاکی از نادرستی و انحرافات جزئی سیاسی آنها باشد نیز توجه کنند، زیرا برخلاف آنچه در امور عادی و معاشرت با مردم اصالةالصحة جاری است، در عرصۀ سیاست و گزینش افرادی برای ادارۀ کشور، اصل عقلایی و درست، اصالةالفساد است و این اصل ضامن سلامت و اعتبار حکومت و راحت مردم جامعه خواهد شد. امید است مسئولین و معتمدین مردم در شناخت بهتر مردم از نامزدهای انتخابات، کوتاهی ننمایند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - ملاصدرا و نقش کمالخواهی در پیدایش نظام تمدنی مطلوب
علی مستاجران گورتانی مهدی گنجور مهدی امامی جمعهشماره 2 , دوره 29 , زمستان 1402کمالخواهی یکی از شاخصه¬ها و اصول مهم در پیدایش نظام تمدنی مطلوب بشمار میرود. ملاصدرا با تکیه بر حقیقت انسانی ـ که متشکل از ظاهر و باطن است ـ بدنبال ترسیم نظامی اجتماعی بر اساس قابلیتهای وجودی انسان است، زیرا انسان بلحاظ فطرت خود، به مدنیت گرایش دارد و مقاصد دنیایی و آخ چکیده کاملکمالخواهی یکی از شاخصه¬ها و اصول مهم در پیدایش نظام تمدنی مطلوب بشمار میرود. ملاصدرا با تکیه بر حقیقت انسانی ـ که متشکل از ظاهر و باطن است ـ بدنبال ترسیم نظامی اجتماعی بر اساس قابلیتهای وجودی انسان است، زیرا انسان بلحاظ فطرت خود، به مدنیت گرایش دارد و مقاصد دنیایی و آخرتی او، تنها در بستر یک نظام تمدنی برآورده میشود. مسئلۀ پژوهش حاضر، ارائۀ طرحی در راستای پیدایش و تقویت نظام تمدنی، با تکیه بر سه اصل برگرفته از دیدگاه ملاصدراست. اصل اول، بررسی خاستگاه کمالخواهی و تأثیر آن در زیست اجتماعی؛ اصل دوم، مسئلۀ قنیه و قانون که دو عنصر زمینهساز پیدایش نظام تمدنی هستند؛ اصل سوم، شناسایی و پیشنهاد راهکارهای حِکمی برای برونرفت از بحرانهای تمدنی. هدف از بررسی این اصول، توجه به قابلیتها و ظرفیتهای ساحت انسانی است و اینکه، چگونه انسانِ کمالخواه، توانایی وصول به اهداف عالی را پیدا میکند. یافته¬های این پژوهش نشان میدهد که حکمت ¬متعالیه از یکسو، با توجه به ساحتهای وجودی انسان و ظرفیتهای نظام تمدنی، بدنبال طرح و برنامهریزی برای بهبود نظام تمدنی است و از سوی دیگر، با تکیه بر سامانبخشی تسخیرهای انسان در طبیعت بپشتوانۀ علم و قدرت و خلاقیت، میتواند الگویی مناسب برای آبادانی زیست تمدنی ترسیم نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - حدوث جسمانی نفس؛ بررسی و مقایسۀ دیدگاه شارحان ملاصدرا
ابراهیم مسلم پور انگرابی سهراب حقیقت منصور ايمانپورشماره 2 , دوره 29 , زمستان 1402ملاصدرا نفس را در مرحلۀ پیدایش، جسمانی و در مرحلۀ بقا، روحانی دانسته است. بعقیدۀ وی، مادۀ جسمانی با حرکت جوهری، بتدریج مراتب کمال را طی میکند تا به حد تجرد میرسد. این نظریه انقلابی در تاریخ فلسفۀ اسلامی محسوب میشد. با توجه به اهمیت موضوع، شارحان ملاصدرا نیز نسبت به شرح چکیده کاململاصدرا نفس را در مرحلۀ پیدایش، جسمانی و در مرحلۀ بقا، روحانی دانسته است. بعقیدۀ وی، مادۀ جسمانی با حرکت جوهری، بتدریج مراتب کمال را طی میکند تا به حد تجرد میرسد. این نظریه انقلابی در تاریخ فلسفۀ اسلامی محسوب میشد. با توجه به اهمیت موضوع، شارحان ملاصدرا نیز نسبت به شرح و تبیین جسمانیةالحدوث بودن نفس از منظر ملاصدرا، اهتمام ویژه نمودهاند و هر¬یک با ¬توجه به نگرش و دریافت خودشان از موضوع، به شرح و تبیین این نظریه پرداختهاند و همواره اختلافنظرهایی با یکدیگر داشتهاند. بطور کلی، در تشریح معنا و ماهیت حدوث جسمانی نفس، شارحان آثار ملاصدرا را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: بعضی منظور از جسمانی در این نظریه را جسم طبیعی دانستهاند، برخی جسمانی را چیزی که تعلق شدید به جسم دارد، تفسیر کردهاند، و گروهی، معنای عامی از جسمانیت را بکار بردهاند که شامل جسم طبیعی و موجود مجرد، هر دو میشود. تشریح دیدگاههای این سه گروه و بتبع آن، روشن ساختن معنای حقیقی حدوث جسمانی نفس، با روش تحلیلیـتوصیفی، محور اصلی پژوهش حاضر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - معاد جسمانی؛ با تکیه بر مبانی و اصول عرفانی ابنعربی
هادی جعفری علی ارشدریاحیشماره 2 , دوره 29 , زمستان 1402ابنعربـی ازجملـه عرفایی است که در آثار خود به معاد جسمانی انسان و کیفیت آن، توجهی ویژه داشته است. او در اثبات معاد جسمانی بیشتر بر کشف و شهود تکیه دارد تا عقل استدلالی. اما نگارندگان این مقاله معتقدند با استفاده از مبانی و اصول عرفانی ابنعربی نیز میتوان بُعد جسمانی ان چکیده کاملابنعربـی ازجملـه عرفایی است که در آثار خود به معاد جسمانی انسان و کیفیت آن، توجهی ویژه داشته است. او در اثبات معاد جسمانی بیشتر بر کشف و شهود تکیه دارد تا عقل استدلالی. اما نگارندگان این مقاله معتقدند با استفاده از مبانی و اصول عرفانی ابنعربی نیز میتوان بُعد جسمانی انسان را پس از مرگ، در عالم برزخ و آخرت اثبات نمود. گذشته از کیفیت معاد جسمانی، این پرسش مطرح است که آیا بر اساس مبانی و اصول عرفانی ابنعربی، معاد جسمانی قابل اثبات است یا خیر؟ این مقاله که بر اساس روش تحلیل محتوا نوشته شده، درصدد پاسخ به پرسش مذکور است و به این نتیجه رسیده که بر اساس اصول و مبانی ابنعربی ـهمچون تمیز و تعین انسان در سیر صعود، نسبت میان عالم صغیر و عالم کبیر، نظریۀ اسماء متقابله، شرافت قوای حسی، خلقت انسان بر صورت خداوند، معرفتالنفس عرفانی، مقام جامعیت و اعتدال انسان، و تکرار در تجلی و تجدد امثالـ معاد جسمانی قابل اثبات است. افزون بر آن، مقالۀ پیشرو نشان میدهد این قول که اصل انسان موجودی غیرجسمانی است و در نهایت به موطن غیرجسمانی خود بازمیگردد، سخنی باطل است و صورت انسانی باید دارای بدن باشد، بهمیندلیل، با فرض اینکه شریعت نسبت به معاد جسمانی اظهارنظری نکرده باشد، باز هم معاد جسمانی از چشمانداز مبانی و اصول عرفانی قابل اثبات است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - جایگاه روش شهودی در فلسفۀ اسلامی
رسول نادریشماره 2 , دوره 29 , زمستان 1402فلسفۀ اسلامی دانشی است که هویت اصلیش، استفاده از برهان و روش است، اما مراجعه به متون فلسفی در سنت اسلامی از کاربرد و اصالتدهی به روش شهودی نیز حکایت دارد. مراد از روش شهودی، انتفاع از شهود و مکاشفه و کشف عرفانی برای رسیدن به شناخت یقینی است. روش شهودی در هر سه مکتب اصل چکیده کاملفلسفۀ اسلامی دانشی است که هویت اصلیش، استفاده از برهان و روش است، اما مراجعه به متون فلسفی در سنت اسلامی از کاربرد و اصالتدهی به روش شهودی نیز حکایت دارد. مراد از روش شهودی، انتفاع از شهود و مکاشفه و کشف عرفانی برای رسیدن به شناخت یقینی است. روش شهودی در هر سه مکتب اصلی فلسفۀ اسلامی مورد توجه بوده، اما بهره¬وری از این روش، در حکمت متعالیه سامان یافته است. ملاصدرا در عین پایبندی بر روش عقلی، از روش شهودی نیز بهره¬های بسیار برده است. این کاربردها را میتوان در دو مقام: گردآوری و داوری، دستهبندی نمود. فلاسفۀ مسلمان در مقام گردآوری، از روش شهودی برای تبیین مسائل فلسفی جدید و نیز ارائۀ تصویری صحیح از برخی مسائل فلسفی استفاده کرده، و در مقام داوری، برای کشف حد وسط، کشف مغالطه و بازسازی برهان و اصلاح نتیجه و بعنوان مؤیدی بر استدلالهای عقلی، از شهود بهره گرفته¬اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - آثار تجرد مثالی در فلسفه اسلامی
شهاب الدین وحیدی مهرجردی احسان کردی اردکانی وحید گرامیشماره 2 , دوره 29 , زمستان 1402یکی از مسائل مهم فلسفۀ اسلامی، بررسی ابعاد و جوانب گوناگون تجرد از دیدگاه فلاسفه است؛ و ازجمله مهمترین مسائل در بحث تجرد، پذیرش یا عدم پذیرش تجرد مثالی است که یکی از دغدغههای اصلی فلاسفۀ اسلامی در طول تاریخ بوده است. در میان فلاسفۀ اسلامی، حکمای مشاء، ضمن پذیرش عالم عق چکیده کاملیکی از مسائل مهم فلسفۀ اسلامی، بررسی ابعاد و جوانب گوناگون تجرد از دیدگاه فلاسفه است؛ و ازجمله مهمترین مسائل در بحث تجرد، پذیرش یا عدم پذیرش تجرد مثالی است که یکی از دغدغههای اصلی فلاسفۀ اسلامی در طول تاریخ بوده است. در میان فلاسفۀ اسلامی، حکمای مشاء، ضمن پذیرش عالم عقول و تجرد عقلی، منکر عالم مثال و تجرد مثالی بودند و قوۀ خیال را نیز مادی میدانستند، اما سهروردی و ملاصدرا، با توجه به مبانی فلسفی خود، به اثبات عالم مثال پرداختند؛ سهروردی قائل به عالم مثال منفصل بود، اما ملاصدرا علاوه بر عالم مثال منفصل، به عالم مثال متصل و تجرد قوۀ خیال نیز معتقد بود. مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر، بررسی آثار تجرد مثالی در فلسفۀ اسلامی و نقش آن در حل معضلات فلسفی است. در این مقاله، یازده اثری که قول به تجرد مثالی در زمینه¬های گوناگونی فلسفی، در پی دارد، مورد بررسی قرار گرفته که عبارتند از: حشر نفوس ناقص و متوسط، عدم نیاز به بحث افلاک و پذیرش تناسخ در بحث معاد، اثبات معاد جسمانی، تفسیر صحیح و معقول از عجبالذنب، تجرد نفوس حیوانات و حشر آنها، بقای ادراکات جزئی پس از مرگ، حلقۀ اتصال عالم عقول و عالم ماده، تفسیر دقیق از خواب و رؤیا و مکاشفات و معراج پیامبر(ص)، تفسیر صحیح از احوال قبر و برزخ و قیامت، تفسیر حقیقت جن در حکمت اشراق، قیام صدوری صورتها برای نفس. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - بررسی و نقد تعریف «عمل» از دیدگاه صدرالمتألهین
فاطمه سادات کتابچی کرامت ورزدارشماره 2 , دوره 29 , زمستان 1402صدرالمتألهین تمایز عمل از سایر افعال را در «قصدی» بودن آن میداند. از نظر وی «قصد»، شامل اراده همراه با آگاهی مرتبۀ دوم عامل به غرض فعل است؛ بنابرین، چنین نیست که هرفعل ارادییی «عمل» نامیده شود، بلکه «عمل»، فعلی ارادی است که همراه با آگاهی مرتبۀ دوم عامل به غرض فعل پدی چکیده کاملصدرالمتألهین تمایز عمل از سایر افعال را در «قصدی» بودن آن میداند. از نظر وی «قصد»، شامل اراده همراه با آگاهی مرتبۀ دوم عامل به غرض فعل است؛ بنابرین، چنین نیست که هرفعل ارادییی «عمل» نامیده شود، بلکه «عمل»، فعلی ارادی است که همراه با آگاهی مرتبۀ دوم عامل به غرض فعل پدید آید. نتایج پژوهش پیشرو که با استفاده از روش توصیفیـتحلیلی و از طریق تحلیل لوازم مفهومی عمل، بدست آمده، نشان میدهد که تعریف ملاصدرا، مانع اغیار نیست؛ زیرا بر اساس مثال «رُبات خودآگاه»، میتوان عاملی را فرض کرد که از اراده و آگاهی برخوردار است، اما فعل وی متصف به «قصدی بودن» نیست. بنابرین، برای تکمیل تعریف عمل، علاوه بر اراده و آگاهی، یک عنصر سوم نیازمند هستیم که همان «اختیار» است. ملاصدرا «اختیار» را بعنوان عنصر سوم سازندۀ عمل، برسمیت نمیشناسد و آن را به همان آگاهی و اراده تحویل میبرد؛ درحالیکه پژوهش حاضر اثبات میکند که نظر وی اشتباه است و «اختیار»، بمعنای «آزادی اراده»، باید به تعریف عمل افزوده شود. مسئلۀ اساسی این پژوهش، بررسی ساختار ماهوی «عمل» در حکمت متعالیه، و هدف آن، تمایز «عمل» از امور متشابه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - چیستی، خاستگاه و هدف تربیت سرشتگرا
احمدرضا آذربایجانی محمدرضا سرمدی فایزه ناطقی علیرضا فقیهیشماره 2 , دوره 29 , زمستان 1402ملاصدرا در حکمت متعالیه، «حقیقت» در آرمانگرایی را با «حقایق» در واقعگرایی، در کنار هم میداند؛ به این معنی که حقایق، همان حقیقتند که در پردۀ مراتب، خود را نمایان ساخته است. سفرهای چهارگانه نزد عرفا، راهی برای تعالی عرفانی است که سالک طی مراتب میکند. این سفر از فطرت آغا چکیده کاململاصدرا در حکمت متعالیه، «حقیقت» در آرمانگرایی را با «حقایق» در واقعگرایی، در کنار هم میداند؛ به این معنی که حقایق، همان حقیقتند که در پردۀ مراتب، خود را نمایان ساخته است. سفرهای چهارگانه نزد عرفا، راهی برای تعالی عرفانی است که سالک طی مراتب میکند. این سفر از فطرت آغاز میشود؛ فطرت نیز مراتبی دارد که نازلترین مرتبۀ آن، طبیعت است. پس این سفر، یا بعبارتی این یادگیری، از طبیعت آغاز میشود و با طی سلسله مراتب، کامل میگردد. مراتب یادگیری، مرتبۀ نظر و عمل را توأمان دربرمیگیرد. روششناسی ملاصدرا در فلسفهاش، مبتنی بر سخن وحی، برهان عقل و مشاهدۀ قلب است، به این معنی که هر سه منظر، باید راستی، واقعیت و حقیقت یک یافته را ادراک و تأیید کنند. پژوهش پیشرو با تکیه بر حکمت متعالیه در ابعاد فلسفی و با روش برهانی، به تعریف، خاستگاه و اهداف پرورش سرشتگرایانه پرداخته و در موضوع، هدف و شیوه، از روش فراترکیب بهره میبرد تا مراتب یادگیری سرشتگرایی را که مبتنی بر فطرت انسان است، عرضه و معرفی نماید. هدف این پژوهش، معرفی الگوی مفهومی تربیتی و یادگیری است و ابتناء فلسفی آن، لزوماً محدود به یکی از مکاتب و آراء فلسفی نیست. پرونده مقاله
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - سرمقاله
آیتالله سیدمحمد خامنهایشماره 4 , دوره 22 , تابستان 1396انقلاب اسلامي ايران پس از برپايي و تثبيت قانوني و رأي نزديك به اجماع ملي ملت به آن، اهداف و شعارهايي داشت كه در يك كلمه، «در برپايي يك نظام اسلامي و حكومتي برابر قرآن و سنت پيامبر(ص)» خلاصه ميشد، و ملت ايران به كمتر از آن قانع نبود. مهمترين اين اهداف خرد و كلان، اسلامي چکیده کاملانقلاب اسلامي ايران پس از برپايي و تثبيت قانوني و رأي نزديك به اجماع ملي ملت به آن، اهداف و شعارهايي داشت كه در يك كلمه، «در برپايي يك نظام اسلامي و حكومتي برابر قرآن و سنت پيامبر(ص)» خلاصه ميشد، و ملت ايران به كمتر از آن قانع نبود. مهمترين اين اهداف خرد و كلان، اسلامي شدن، يعني پياده شدن قانون و فرهنگ و روح اسلامي و در كنار آن، رفاه و امنيت و آزادي مردم و رعايت عدالت اجتماعي و كرامت انساني بود. متأسفانه دشمنان آگاه و با تجربة اين انقلاب، با نفوذ در دستگاه حاكميت و بهره از خائنين برخاسته از نسل همراهان انقلاب، تلاش مؤثري در دست نيافتن انقلاب به اهداف تدوين شدۀ آن در قانون اساسي داشت و روزبروز اين نظام را از اهداف آن دور نمود و حتي برخي سياستگذاريهاي رسمي را هم با توطئه خود مشوب و منحرف ساخت. از جمله آفات اين متنفذين در حاكميت در طول نزديك به چهار دهه، توسعۀ فساد مالي در دستگاهها، فساد اخلاقي در جامعه و بويژه در نسل جوان و انحراف عفافي دختران جوان و دهها فساد ديگر كه عمدۀ آنها دور شدن از عدالت و احكام و اخلاق اسلامي است ميباشد، بگونهيي كه آنچه آنروز اهداف يك ملت بود، امروز به آرزوي آنان تغيير يافته است. دست هدايتگر نظام كه همواره در پي اصلاح امور بوده و هست، ياوري در كنار خود ميخواست كه بدور از عملكرد خرد يا كلان دستگاههاي رسمي، بتواند هم سياستگذاري در سطح اعلي باشد و هم ناظر و تحليلگري بدنبال مصلحت واقعي نظام و اين تا به امروز قابل تحقق نبود، چون نه ارادة ارباب مسئوليت و نه ادارة آن، با مصلحت نظام مناسبتي نداشت. از اينرو كاري شايسته در اجراي وظايف سياستگذاري يا عمليسازي اهداف مقام رهبري و ياوريهاي ديگر سياسي و فكري و نظارتي انجام نميشد. احياء مجمع تشخيص مصلحت و انتصاب رئيس جديد محترم آن و احكام و توصيههايي كه در آستانه آن از طرف مقام معظم رهبري ابلاغ شد، ميتواند چارهساز بازگشت كشور به اهداف و شعارهاي آغاز انقلاب باشد، و بايستي در درجة اول براي رفع آلام فرهنگي و استواري ركن فرهنگ و حكمت و اخلاق اجتماعيكه مهمترين اركان جامعه اسلامي ايران و در حكم رأس در برابر بدن استـ كاري بكند و آنرا از زير غبار فراموشي و قرار داده شدن در رتبة پائينتر اركان ديگر مادي و شبه مادي نظام بيرون بياورد و اين امالمصالح جامعه را در جايگاه اصلي و كرسي واقعي خودش بنشاند؛ اين مخروط وارونه را در وضع لايق آن قرار دهد؛ هم خود، سياستگذار باشد و هم مراقب سياستهاي دشمنان، تا در آينده و در محضر تاريخ و برابر چشمان منتظر خردهبينان محكوم به قصور نگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - خلاصه سخنرانيهاي برگزيده بيست و يكمين همايش بزرگداشت حـكيـم صدرالمتألهين
آیتالله سیدمحمد خامنهایشماره 4 , دوره 22 , تابستان 1396- -
دسترسی آزاد مقاله
3 - سرمقاله
آیتالله سیدمحمد خامنهایشماره 3 , دوره 20 , بهار 1394فصل بهار امسال با ماه رجب مانند دو همزاد پابپاي يكديگر پيش ميروند؛ يكي طبيعت مادي را به نمايش ميگذارد و ديگري جنات عدن را بياد ميآورد، يكي هر روزش زوالِ يكروز زندگي را خبر ميدهد و ديگري به هر روز دريچهيي از رحمت و فيض الهي را براي افراد آماده و هوشيار ميگشايد. در ماه چکیده کاملفصل بهار امسال با ماه رجب مانند دو همزاد پابپاي يكديگر پيش ميروند؛ يكي طبيعت مادي را به نمايش ميگذارد و ديگري جنات عدن را بياد ميآورد، يكي هر روزش زوالِ يكروز زندگي را خبر ميدهد و ديگري به هر روز دريچهيي از رحمت و فيض الهي را براي افراد آماده و هوشيار ميگشايد. در ماه رجب تولد مردي است كه جز پيامبر همتا نداشت؛ فرزند كعبه، فرزند واقعي و معنوي مكتب پيامبر و باب و دروازة حكمت و علم پيامبر و كاتب و مفسر و مبلغ كتاب و حكمت الهي بود، مردي كه وجودش حكمت و كلامش حكمت و عمل و كردارش حكمت بود و همة زندگي او درس مردانگي و ايمان و دينباوري و خردمندي، هيچكس جز پيامبر(ص) هنوز نتوانسته است در كمال انساني با او هماوردي كند، او نيز مانند پيامبر اعظم(ص)، وجودش و زندگانيش تجسم قرآن بود. وي ـ بر اساس حكمت الهيـ باني حكومتي بود كه پيامبر(ص )خشت اول آنرا گذاشته بود و او ـگر چه ديرتر امّاـ توانست معني حكومت الهي و اسلامي را براي تاريخ بيان كند و نشان دهد كه زير چتر حكومتي اسلامي و انساني ميتوان جهاني پر از صلح و امنيت و عدالت و مساوات و مواسات بنا نمود و جامعه را براي رشد معنوي و سعادت ابدي مردم فراهم كرد. ميتوان فساد را ريشهكن كرد و مفسد را ـهر چند حاكم مطلقالعنان شام باشد و بتصور برخي ضعيفان برداشتنش خلاف چيزي موهوم بنام مصلحت باشدـ در لحظهيي برانداخت چرا كه حكمت با فساد نميسازد و حكيم با مفسد در يك اقليم نميگنجد و فساد و مفسد با صلاح و مصلحت امّت در يكجا جمع نميشود. زيرا بحكم عقل و فطرت و قلب سليم، دو ضد با هم نميسازند و ضدان و نقيضان لايتجمعان. افسوس كه جاهليت قدر او را نشناخت و با شهادت او و فرزندانش، حكمت نيز شهيد شد و اگر نبود همت والاي ملت رشيد ايران و رهبر بنيانگذار انقلاب اسلامي، آن صفحة تاريخ دوباره تكرار نميشد و ملت ايران و رهبر آگاه آن جنود جهل و جاهليت را ورشكسته در پشت باورهاي استوار نظام اسلامي ايران زمينگير نميكرد. امروز، و ببهانة ماه رجب و ميلاد امير مؤمنان علي(ع) كه در آنيم، روز خودآزمائي است كه آيا مديران اين نظام و قواي رسمي آن به عهدي كه با علي(ع) بستهاند، پايبندند؟ آيا پاي حكمت ـ و نه مصلحتـ استوار نشستهاند؟ آيا در نظامي كه پايگذار و مدير آن حكيم است و كتاب و حكمت را در دست دارد، قوانين و عمل نهادها و دستگاههاي اداري و اجرايي يا تقنيني با محك حكمت و عقلانيت منطبق است؟ آيا عزت و سرفرازي ملت ايران پابرجاست؟ آيا «مَفسده» و «مُفسده» به راهزني معاد و معاش يعني اعتقاد و ايمان و اقتصاد و امنيت افراد جامعه مشغول نيست؟ آيا اجراهاي عدالت و مقابله با اشرافيگري، كه ملت ما با عنوان «عدل علي» از انقلاب خود آنرا ميخواستند، ادامه دارد؟ و در يك كلمه، آيا مسئولين كشور بر مدار مردي كه در اين ماه در كعبه زاده شد تا رسم حكومت و راهبري سعادت مردم را به بشريت بياموزد، رفتار ميكنند؟ يا ...؟ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - «وحدت وجود»، «وحدت شهود» و سخنگفتن از خداوند
قاسم كاكايي طيبه معصوميشماره 3 , دوره 20 , بهار 1394يكي از مهمترين مباحث در فلسفه، كلام و عرفان اسلامي، بحث سخنگفتن از خداست. در اين رابطه، «وحدت وجود» و «وحدت شهود» بعنوان دو نگرش به نحوة ارتباط بندة سالك عارف با خداوند و سخنگفتن از وي مطرح گشتهاند. هر يك از ايندو ديدگاه نمايندگاني در سنت عرفان اسلامي داشته و هر كدام چکیده کامليكي از مهمترين مباحث در فلسفه، كلام و عرفان اسلامي، بحث سخنگفتن از خداست. در اين رابطه، «وحدت وجود» و «وحدت شهود» بعنوان دو نگرش به نحوة ارتباط بندة سالك عارف با خداوند و سخنگفتن از وي مطرح گشتهاند. هر يك از ايندو ديدگاه نمايندگاني در سنت عرفان اسلامي داشته و هر كدام معتقدات خاصي در باب وحدت عارفانه دارند. در اين نوشتار، ابتدا با طرح نظرية وحدت وجود (بر پاية آراء ابن عربي) و سپس وحدت شهود (بر اساس ديدگاه علاءالدوله سمناني)، اختلاف آنها در باب وحدت مورد بحث قرار گرفته و سپس مفهوم «خداي متشخص» بعنوان يكي از استلزامات و معتقدات نظرية وحدت شهود، در مقابل خداي مطلق وحدت وجود، بررسي خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - شواهدي بر اصالت وجود در تفكر ابنسينا از منظر حكمت متعاليه
مصطفي مؤمنيشماره 4 , دوره 22 , تابستان 1396اصالت وجود، مبناي حكمت متعاليه است و ملاصدرا اين اصل را با ادلۀ محكم به اثبات رسانده و ساير اصول فلسفهاش را بر آن بنا كرده است. هر چند اين مسئله در زمان ابنسينا مطرح نبوده ولي اين سؤال قابل طرح است كه آيا ميتوان آنرا در عبارات شيخالرئيس رديابي نمود؟ آيا ميتوان شواهدي چکیده کاملاصالت وجود، مبناي حكمت متعاليه است و ملاصدرا اين اصل را با ادلۀ محكم به اثبات رسانده و ساير اصول فلسفهاش را بر آن بنا كرده است. هر چند اين مسئله در زمان ابنسينا مطرح نبوده ولي اين سؤال قابل طرح است كه آيا ميتوان آنرا در عبارات شيخالرئيس رديابي نمود؟ آيا ميتوان شواهدي قوي بر اثبات اين اصل در تفكر سينوي يافت، بنحوي كه مجالي براي قرائت اصالت ماهيتي از تفكر وي وجود نداشته باشد؟ هدف اين تحقيق، ارائۀ شواهدي محكم بر اصالت وجودي بودن تفكر سينوي بوده و قصد دارد كه با مراجعه به عبارات ملاصدرا و ابنسينا اين مطلب را تقويت نمايد. ملاصدرا در تأييد اصالت وجود مورد نظر خويش، به عبارات شيخالرئيس استناد ميجويد. بسياري از آراء ابنسينا مستلزم اصالت وجود است. علاوه بر اين، نصوصي نيز بر اين مطلب در بيانات او وجود دارد. شواهد مذكور به فراخور و مجال اين تحقيق، ارائه و مدعا تبيين خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - انگارة ملاصدرا از فلسفه
منصوره رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكاييشماره 4 , دوره 22 , تابستان 1396در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کاملدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي همچون كثرتگرايي فلسفهورزي، فلسفهورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرتگرايي روششناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - بررسي تفسير سهروردي و ملاصدرا از نسبت وجودشناختي ماهيت و وجود در فلسفة ابنسينا
سید محمد انتظامشماره 4 , دوره 22 , تابستان 1396تركيب ممكن الوجود از دوگانة ماهيت و وجود از زمان فارابي تا كنونـ مهمترين تفاوت آن با واجبالوجود شمرده شده است. وجود نه عين ذات ممكن است، نه جزء ذات و نه معلول ذات آن. از اينرو، ممكن الوجود، مركب است از ذات و وجودي كه عارض بر آنست. نخستين تصوير از تركيب وجود و ماهيت چکیده کاملتركيب ممكن الوجود از دوگانة ماهيت و وجود از زمان فارابي تا كنونـ مهمترين تفاوت آن با واجبالوجود شمرده شده است. وجود نه عين ذات ممكن است، نه جزء ذات و نه معلول ذات آن. از اينرو، ممكن الوجود، مركب است از ذات و وجودي كه عارض بر آنست. نخستين تصوير از تركيب وجود و ماهيت را فارابي بنا نهاد؛ تصويري كه تمايز روشني بين ذهن و خارج در آن ديده نميشود. ابنسينا نيز هرچند بظاهر همان تصوير را بسط و توسعه داده است، اما نشانههايي از خود بجاي گذاشت كه ميتوانند زمينة عبور از عروض خارجي به عروض تحليلي باشند. مفسران ابنسينا از رابطۀ وجودشناختي وجود و ماهيت از نگاه او، تفسيرهاي متفاوتي ارائه كردند كه شاخصترين آنها دو تفسيريست كه سهروردي و ملاصدرا از آنها حمايت ميكنند. در تفسير مورد حمايت سهروردي، نسبت وجود به ماهيت همانند نسبت ديگر اعراض به موضوعاتشان تلقي شده است و در تفسير ملاصدرا، بر تفاوت اساسي وجود با اعراض ديگر تأكيد شده است. در اين تفسير، نسبت وجود به ماهيت از «ثبوت شيء لشيء» به «ثبوت الشيء» ارتقا يافته و راه بر اشكالات سهروردي بر ابنسينا بسته شده است. در اين مقاله، پس از بيان و اثبات پيشفرضهاي نظرية ابنسينا، به بيان دو تفسير ياد شده و بررسي آنها پرداختهايم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - نسبت نظر و عمل با ملكات اخلاقي و تبدل ذاتي انسان در حكمت متعاليه
اسماعيل سعادتي خمسهشماره 3 , دوره 20 , بهار 1394در حكمت متعاليه ميان حكمت نظري و حكمت عملي رابطة هستيشناختي دقيقي وجود دارد. ملاصدرا بر پاية اصالت و تشكيك وجود، حركت جوهري و حدوث جسماني و بقاء روحاني نفس به تبيين اين رابطه و تبدل نفساني ناشي از آن ميپردازد. تأثير و تأثر ميان افكار و اعمال و نيات و خلقيات فرد طي فراي چکیده کاملدر حكمت متعاليه ميان حكمت نظري و حكمت عملي رابطة هستيشناختي دقيقي وجود دارد. ملاصدرا بر پاية اصالت و تشكيك وجود، حركت جوهري و حدوث جسماني و بقاء روحاني نفس به تبيين اين رابطه و تبدل نفساني ناشي از آن ميپردازد. تأثير و تأثر ميان افكار و اعمال و نيات و خلقيات فرد طي فرايند حركت جوهري نفس صورت باطني و حقيقي انسان را شكل ميدهد؛ انسانها ابتداي آفرينش از نوع واحدند ولي در باطن و در آخرت بسبب غلبة ملكات مختلف نفساني تحت انواع مختلف ملكي، حيواني، سبعي و شيطاني قرار ميگيرند. تجسم صورت اخروي و بدن مثالي انسان نيز متناسب با ملكات نفساني و اخلاقي وي خواهد بود، زيرا در آخرت اجسام ساية ارواحند. اين همان مسخ باطن يا تجسد اخلاقِ اشاره شده در نصوص ديني است. در عين حال، حركت جوهري نفس ـ چه در مسير ملكي و چه در مسير حيواني، سبعي يا شيطانيـ از سنخ لبس بعد از لبس است، زيرا منشأ شقاوت باطني و اخروي نيز نوعي اشتداد در فعليت است. بنابرين، ميتوان نتيجه گرفت كه بر اساس مباني و اصول حكمت صدرايي مسخ باطني و اخروي انسان از سنخ انقلاب محال نيست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - حكمت؛ گمشدة انسان معاصر
طوبي كرماني حبيب كاركنشماره 4 , دوره 22 , تابستان 1396گرچه واژههاي «فلسفۀ و «حكمت» در اصطلاح، معمولاً بصورت مترادف بكار ميروند ولي در اين مقاله اعتقاد بر اين است كه در سنت فلسفة اسلامي، حكمت، معنايي برتر از فلسفه دارد. با نظر به تعريف حكمت به اموري همچون معرفت الله، تشبّه به اله و استكمال نفس انساني، بدست ميآيد كه حكمت ب چکیده کاملگرچه واژههاي «فلسفۀ و «حكمت» در اصطلاح، معمولاً بصورت مترادف بكار ميروند ولي در اين مقاله اعتقاد بر اين است كه در سنت فلسفة اسلامي، حكمت، معنايي برتر از فلسفه دارد. با نظر به تعريف حكمت به اموري همچون معرفت الله، تشبّه به اله و استكمال نفس انساني، بدست ميآيد كه حكمت با اخلاق حكيم ارتباطي وثيق دارد و ملازم با ايمان و عمل اوست. حكيم برخلاف فيلسوف بمعناي رايج كلمهـ بر آن است تا جهاني عقلاني شود بنشسته در گوشهيي، و اين امري است كه زندگي حكماي مسلمان نيز گواه آن است. بديهي است كه در دنياي معاصر كه اغلب فلسفههاي آن بر شكاكيت و نسبيت گرايي تأكيد ميورزند، نميتوان از حكمت سخن راند ولي ميتوان از فلسفههاي گوناگون سخن بميان آورد. فلسفه هاي متأخر بيش از آنكه انسان را به يقين برسانند، او را از آن دور ساخته و در ميان انبوهي از ترديدها رها ميسازند. از اينرو، حكمت، گمشدة انساني است كه در جستجوي يقين است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - تأملي در عرفان فلسفي قونوي
غلامرضا حسينپورشماره 4 , دوره 22 , تابستان 1396مفتاحالغيب صدرالدين قونوي، بعنوان اولين اثر در علم عرفان نظري، مباني عرفان نظري يا فلسفي را بنيان نهاد زيرا ابن عربي كه به پدر عرفان نظري اسلامي مشهور است، فرصت اين مهم را نيافت و لذا قونوي بود كه مبادرت به اين امر ورزيد. قونوي در كنار حكمت مشاء و حكمت اشراق، مكتبي ر چکیده کاملمفتاحالغيب صدرالدين قونوي، بعنوان اولين اثر در علم عرفان نظري، مباني عرفان نظري يا فلسفي را بنيان نهاد زيرا ابن عربي كه به پدر عرفان نظري اسلامي مشهور است، فرصت اين مهم را نيافت و لذا قونوي بود كه مبادرت به اين امر ورزيد. قونوي در كنار حكمت مشاء و حكمت اشراق، مكتبي را پايهگذاري كرد كه ميتوان آن را عرفان فلسفي خواند. وي با تمام بدبينيش به عقل نظري، اذعان ميكند كه كشف و ذوق با عقل نظري در همۀ مراحل موافق است زيرا تناقضي در حجت عقل نظري نميبيند اما ادراك اين حجت را از تصور بشري محجوب ميداند. تلاش قونوي آنست تا ميان قواعد كشفي عرفا و نظريات حكما، انسي حاصل كند. او در بسياري از مواضع خود، از اشارات ابن سينا و بويژه شرح خواجه نصيرالدين طوسي بر آن بهره ميبرد، بگونهيي كه ميتوان زبان فلسفي مورد استفادة قونوي را حكمت مشاء، خصوصاً اشارات ابن سينا قلمداد كرد كه در فلسفي كردن عرفان قونوي، سهم بسزايي دارد. پرونده مقاله