فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - مواجهة ابنسينا و سهروردي در مسئلة علم الهي و ظهور حكمتي برتر
یحیی کبیر حمید ملکیدر مسئلة علم الهي، عمدة بحث و نزاع در مورد علم واجب تعالي به ماسواست. نوشتار حاضر درصدد پاسخگويي به اين پرسش است كه چه الگويي در تبيين علم الهي ميتواند علاوه بر اثبات تمامي مراتب علم براي خداوند، با واجب الوجود بودن حق تعالي منافات نداشته باشد؟ در راستاي پاسخ به اين پرس چکیده کاملدر مسئلة علم الهي، عمدة بحث و نزاع در مورد علم واجب تعالي به ماسواست. نوشتار حاضر درصدد پاسخگويي به اين پرسش است كه چه الگويي در تبيين علم الهي ميتواند علاوه بر اثبات تمامي مراتب علم براي خداوند، با واجب الوجود بودن حق تعالي منافات نداشته باشد؟ در راستاي پاسخ به اين پرسش، بوعلي سينا به ارائة الگويي با محوريت صور مرتسمه ميپردازد كه نتيجة آن اثبات علم حصولي به ماسوا براي خداوند است. در تبيين نحوة فاعليت الهي، ابن سينا دوباره سراغ علم الهي ميرود و با طرح فاعليت بالعنايه، خلق موجودات را نتيجة علم فعلي خداوند نسبت به عالم و رضايت او به نظام احسن ميداند. اما در انديشة شيخ اشراق اين الگوي سينوي به چالش كشيده شد. شيخ شهيد عقيده داشت تبيين ابن سينا، علاوه بر نقض بساطت ذات حق تعالي، تنها قوهيي صرف را براي خداوند اثبات ميكند. صدرالمتألهين، در مقام قضاوت، اشكالاتي را به هر دو رأي وارد ميكند و بر اساس قاعدة بسيطالحقيقه، تبييني متعالي دربارة مسئله ارائه ميكند كه نه اشكال ذهني بودن صور مرتسمة سينوي را دارد و نه همچون تبيين اشراقي، قاصر در اثبات علم پيش از ايجاد، براي خداوند است. او اثبات ميكند كه تمامي وجودات و علوم در وجود خداوند و علم او به ذاتش مستهلكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - انسجام اصول فلسفی معاد شناختی ملاصدرا
مرتضی حسین زاده سحر کاوندی محسن جاهداثبات معاد جسماني بعنوان يكي از مسائل فلسفي، همواره در بين فيلسوفان اسلامي مورد توجه بوده است. ملاصدرا در نظام فلسفي خود با بكار گرفتن اصول معادشناختي، به اثبات جسمانيت معاد و نيز تبيين حالات بعد از معاد پرداخته است. كشف انسجام بين اصول معادشناختي و همچنين انسجام بين نت چکیده کاملاثبات معاد جسماني بعنوان يكي از مسائل فلسفي، همواره در بين فيلسوفان اسلامي مورد توجه بوده است. ملاصدرا در نظام فلسفي خود با بكار گرفتن اصول معادشناختي، به اثبات جسمانيت معاد و نيز تبيين حالات بعد از معاد پرداخته است. كشف انسجام بين اصول معادشناختي و همچنين انسجام بين نتايج آنها، به تبيين بهتر نظرية معاد جسماني ملاصدرا ميانجامد. اين پژوهش، با تمركز بر اصول معادشناختي و استخراج مباني آنها، به بررسي انسجام دروني و بيروني اين اصول و نتايج آنها پرداخته و اثبات ميكند كه اصول معادشناختي با يكديگر و نيز برخي از نتايج نسبت به هم، انسجامي قوي (رابطة ايجادي) دارند، گرچه برخي ديگر از نتايج نسبت به يكديگر داراي انسجامي ضعيفند. همچنين برخي از مباني كه در مسير اثبات معاد جسماني نقشي بنيادين دارند مانند اتحاد عاقل و معقول، جسمانيةالحدوث و روحانية البقا بودن نفس و بساطت وجود بصراحت جزو اصول اثباتي معاد ذكر نشدهاند. عدم تفكيك اصول هستيشناختي و انسانشناختي و عدم رعايت تقدم و تأخر در چينش اصول نيز ميتواند از كاستيهاي مسير اثباتي اين نظرية مهم فلسفي، از سوي ملاصدرا بشمار آيد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تحليل وجودي مسئلة ضعف اراده از منظر حكمت متعاليه
اکبر پور مرضیه حسن مرادی محمود صیدیموضوع اين مقاله ضعف اراده يا شكاف بين نظر و عمل است و مسئلة آن، چگونگي تحليل وجودي اين مسئله بر اساس نظرية وحدت تشكيكي وجود. در تحليل ماهوي، مبادي فعل ارادي داراي ترتب علّي و زمانيند اما در تحليل وجودي، آنها مراتب حقيقت واحد وجودند. با اين تفسير، علم و عمل وجوه يك حقيقت چکیده کاملموضوع اين مقاله ضعف اراده يا شكاف بين نظر و عمل است و مسئلة آن، چگونگي تحليل وجودي اين مسئله بر اساس نظرية وحدت تشكيكي وجود. در تحليل ماهوي، مبادي فعل ارادي داراي ترتب علّي و زمانيند اما در تحليل وجودي، آنها مراتب حقيقت واحد وجودند. با اين تفسير، علم و عمل وجوه يك حقيقتند كه وقتي از ذات نشئت ميگيرد، در مرحلهيي نام علم به خود ميگيرد و در مرحلهيي ديگر، نام اراده يا شوق. در نتيجه، علم و عمل ارادي دو رشتة بهممتصل هستند كه ريشة واحدي در ذات انسان دارند؛ ريشهيي از سنخ محبت و ابتهاج. در ديد ماهوي، ضعف اراده را بايد در ضعف اعضاي زنجيرة علّي قبل از آن، مثل تصور فعل و تصديق به فايدة آن، جستجو نمود. اما در ديد وجودي، ضعف عمل ارادي در رابطة مستقيم با ضعف وجودي انسان و ضعف علم مساوق با آن است. تفاوت نگاه وجودي با نگاه ماهوي در اينست كه نگاه وجودي عمل ارادي را در انتهاي يك زنجيره از مبادي و جداي از علم نميداند بلكه عمل يكي از ظهورات حقيقتي وجودي و مساوق با علم است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تحليل قيامت و ارتباط آن با مرگ ارادي از ديدگاه ملاصدرا
لیلا پوراکبر عین الله خادمیمسئلة محوري مقاله حاضر، تحليل معناي قيامت و ارتباط آن با مرگ ارادي از ديدگاه ملاصدراست. قيامت پنج قسم دارد كه دو قسم قيامت صغرا و كبراي انفسي، از مراتب مرگ ارادي است. قيامت در نوع انفسي آن، تحولات وجودي نفس است كه در مراحل مختلف مرگ ارادي رخ ميدهد؛ مرتبة ابتدايي آن موسو چکیده کاملمسئلة محوري مقاله حاضر، تحليل معناي قيامت و ارتباط آن با مرگ ارادي از ديدگاه ملاصدراست. قيامت پنج قسم دارد كه دو قسم قيامت صغرا و كبراي انفسي، از مراتب مرگ ارادي است. قيامت در نوع انفسي آن، تحولات وجودي نفس است كه در مراحل مختلف مرگ ارادي رخ ميدهد؛ مرتبة ابتدايي آن موسوم به قيامت صغراي انفسي و مرتبة نهايي آن، قيامت كبراي انفسي ناميده ميشود. ملاصدرا با استفاده از مباني متافيزيكيش همچون اصالت وجود، وحدت تشكيكي، تشخص وجود، حركت وجودي، جسمانيةالحدوث و روحانية البقاء، و اتحاد عاقل و معقول، به تحليل اقسام قيامت ميپردازد. او طي مراحل سلوك عملي را براي تحقق قيامت صغراي انفسي لازم ميداند. قيامت كبراي انفسي در نظر ملاصدرا دستيابي به مقام فناست. مقام فنا در دو نظام وحدت تشكيكي و وحدت شخصي وجود، قابل واكاوي است. در نظام وحدت تشكيكي وجود، نفس در حركت وجودي اشتدادي با گذر از مراتب حسي، خيالي و عقلي، به مقام عنديت و پس از آن به مقام تمكين بعد از تلوين يا بقاء بعد از فنا نائل ميشود. در نظام وحدت شخصي وجود، هستي انسان عين ربط به هستي خداوند بوده، حق تعالي را متجلي در حقايق ميبيند. در اين مقام، فرد مظهر اسماء جمالي و جلالي حق گشته، به فعليت تمام اسماء نائل ميگردد. سالكي كه قيامت كبرايش در دنيا محقق شده، همة اقسام فنا را تجربه ميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - سخن سردبیر
آیتالله سیدمحمد خامنهایيكي از پديدههاي بشري در تاريخ كه از آن با اهميت زياد ياد ميكنند، اختراع «خط» در هزارههاي سوم يا پنجم ق.م در ايران، و شايد در نقاطي ديگر، ميباشد. كشف و اختراع خط سبب شد كه دورانهاي گذشته را به دو دورة پيش از تاريخ و پس از تاريخ تقسيم كنند. اهميت خط در اين است كه ميراث چکیده کامليكي از پديدههاي بشري در تاريخ كه از آن با اهميت زياد ياد ميكنند، اختراع «خط» در هزارههاي سوم يا پنجم ق.م در ايران، و شايد در نقاطي ديگر، ميباشد. كشف و اختراع خط سبب شد كه دورانهاي گذشته را به دو دورة پيش از تاريخ و پس از تاريخ تقسيم كنند. اهميت خط در اين است كه ميراث تجربه و دانش بشر كه شفاهي و سينه بسينه منتقل ميشد بصورت نگارش در اوراقي محفوظ براي آيندگان و نسلهاي بعد باقي ميماند و از بركت خط و كتاب و كتابت و صنعت چاپ بود كه دانش بشري بسرعت رشد كرد و فرهنگها را غني ساخت و تمدنها را گسترش داد. «كتاب» يكي از دستاوردهاي مهم بشر براي حراست از دانش و تجربه» خود و سپردن به نسلهاي پس از خود است و تاريخ در اهميت كتاب نشان ميدهد كه دشمنان تمدن و دانش ايران باستان كه از يونان به ايران سرازير شده بودند، چگونه در كنار تخريب آثار ظاهري تمدن، به نابود كردن كتابهاي علمي آن زمان همت گمارده و تا چه اندازه از اين طريق ايران امروز را از ثروتهاي كهن خود محروم ساختند. امروز گرچه پديده و ابزارهايي رسانهيي كه به «فضاي مجازي» مشهور شدهاند و رقيب كتاب گرديده و ارتباط اذهان بشر را با آوردههاي خود كه گاه بدآموزي اخلاقي و سياسي دارد بهم ميآميزند و در واقع خطري براي رواج كتاب شمرده ميشود و دور از دسترس عوامل و موانع حكومتي به تخريب عقايد و فرهنگ و اخلاق مردم ايران ميپردازد، امّا خطر ديگري نيز رشد دانش و فرهنگ و آموزش و پژوهش را دچار ضعف و فتور مينمايد و مقصود اصلي از اين نگارش است و آن موضوعي بظاهر ساده و كوچك بنام مسئلة «كاغذ» است اما بقدري مهم و اساسي است كه كمبود و گراني آن سبب شده بسياري از كتب مهم و مجلات مفيد از نعمت چاپ محروم بمانند يا در تعدادي اندك چاپ شوند و بدست افراد كمتري برسند و بدلايلي از اينگونه، بهاي كتاب نيز گران شده و بسياري از اربابان نياز، از خريد آن نااميد باشند و بدينصورت، سدي بزرگ ميان كتاب و كتابخوان قرار گيرد، و اين يك ضايعه» علمي و فرهنگي است. كاغذ در حوزة كتاب و نشريات تمدنساز، تنها يك كالا نيست كه دستخوش تغييرات بازار شود و بهاي آن فراز و نشيب داشته باشد بلكه موضوعي مهم و داراي موقعيت سوقالجيشي فرهنگي و سياسي (استراتژيك) است، زيرا دشمن ميتواند از اين ناحيه، افراد اين ملت را از تأليف و طبع و نشر كتاب كه تا حدودي تحت نظارت دولت است دور نمايد و از سوي ديگر از فضاهاي رسانهيي خود به تأثيرگذاري بر اعتقاد و انديشه و دانش مردم ما روي آورده و به نابودي آن بپردازد. در صحنهيي چنين، ضروري است كه به اين موضوع حساس در عرصة جنگ نرم دشمن با ما، بيشتر توجه شود و سياستي جداي از ديگر امور و مقدماتي اقتصادي براي ارزاني بهاي تمام شده كتاب تدوين گردد. گرچه برخي اقدامات جزئي دولتي در جريان است اما خطر دور شدن مردم دانشپژوه و دانشجوي ما از كتاب، و هضم و جذب شدن آنها در ابزارها و رسانههاي دشمن در كمين، همچنان باقي است و همتي بلند و عزمي جزم و نظارتي ويژه ميطلبد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - جايگاه قوة خيال در صدور افعال و نتايج تربيتي آن (با تأكيد بر مباني نفسشناسي صدرالمتألهين)
نرگس موحدي مرضیه اخلاقی زهره اسماعیلی عليرضا پارسامراحل صدور فعل نزد فيلسوفان مسلمان به دو مرحلة «مبادي ادراكي» و «مبادي تحريكي» تقسيم ميشود. تحليلهاي ناظر به جايگاه قوة خيال در مبادي ادراكي فعل، از سنخ مباحث شناختشناسيند كه تأثير قواي ادراكي و بويژه قوة خيال را در مبادي علمي صدور فعل بررسي ميكنند. مسئلة اصلي در اين پ چکیده کاملمراحل صدور فعل نزد فيلسوفان مسلمان به دو مرحلة «مبادي ادراكي» و «مبادي تحريكي» تقسيم ميشود. تحليلهاي ناظر به جايگاه قوة خيال در مبادي ادراكي فعل، از سنخ مباحث شناختشناسيند كه تأثير قواي ادراكي و بويژه قوة خيال را در مبادي علمي صدور فعل بررسي ميكنند. مسئلة اصلي در اين پژوهش، تبيين چگونگي تأثيرگذاري قوة خيال در مراحل صدور فعل است. رهيافتهاي بدست آمده، مطابق ديدگاه صدرالمتألهين، نشان ميدهد كه اولاً، قوة خيال در مبادي ادراكي، تصويرسازي و تصديق فعل، جايگاه مهمي دارد و ثانياً، منابع مؤثر در تصويرسازيهاي قوة خيال عبارتند از مدركات حواس پنجگانه، تمثلات وجودي انسان و حتي فراتر از آن، ذات انسان، بطوري كه با تغيير و كنترل و همچنين تعالي اين منابع، ميتوان نتايج مثبت تربيتي را در رفتار انسان بدست آورد. ثالثاً، با توجه به تحليل مراحل فعل، «نيت» را ميتوان مطابق با مرحلة تصور و تصديق در فرآيند صدور فعل دانست كه با توجه به فراديدگاه ملاصدرا، مبني بر صدوري بودن ادراك در مرتبة خيال، بطور مستقيم بر نفس اثر ميگذارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - بررسي تحليلي تطبيقي نظرية بساطت مشتق در آراء سيد سند و ملاصدرا
فاطمه عابدینی علي ارشدرياحي محمود زراعت پيشهدر علومي نظير منطق، اصول فقه و فلسفه، در باب مشتق و حقيقت اجزاء تشكيل دهندة آن، دو نظرية اصلي مطرح شده است: تركب مفهومي مشتق و بساطت آن. انتخاب هر يك از اين دو رأي، تفاسير متفاوتي را از مسائل فلسفي بدست ميدهد، لذا فلاسفه، همچون ساير انديشمندان علوم ديني، در گزينش يكي از چکیده کاملدر علومي نظير منطق، اصول فقه و فلسفه، در باب مشتق و حقيقت اجزاء تشكيل دهندة آن، دو نظرية اصلي مطرح شده است: تركب مفهومي مشتق و بساطت آن. انتخاب هر يك از اين دو رأي، تفاسير متفاوتي را از مسائل فلسفي بدست ميدهد، لذا فلاسفه، همچون ساير انديشمندان علوم ديني، در گزينش يكي از اين دو رأي، نهايت دقت را بكار بردهاند. در ميان اين ديدگاهها، سيد سند نظر متفاوتي ارائه كرده و به مجمل بودن مشتق معتقد است. او بر اين باور است كه مشتق، بالقوه (نه بالفعل) از سه جزء تركيب شده است. بررسي آراء ملاصدرا نشان ميدهد كه نظريهيي كه با نام سيد سند در آثار ملاصدرا رد شده، با آنچه در بيانات خود سيد سند يافت ميشود، انطباق ندارد. او بيشتر به نظر رقيب سيد سند، يعني محقق دواني، گرايش دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - بررسي تحليلي ديدگاه نهايي صدرالمتألهين در موضوع علم الهي به ماديات
سيداحمد غفاري قرهباغملاصدرا در آثار مختلفش، نسبت به پذيرش صورتهاي مادي بمثابه مرتبهيي از مراتب علم الهي، مواجهه و مواضع متفاوتي داشته است؛ گاه تصريح به پذيرش كرده، گاه اصلاً موضعگيري نميكند و گاه آن را انكار ميكند. نوشتار حاضر درصدد است راهحلي براي شناخت ديدگاه نهايي ملاصدرا از ميان موضع چکیده کاململاصدرا در آثار مختلفش، نسبت به پذيرش صورتهاي مادي بمثابه مرتبهيي از مراتب علم الهي، مواجهه و مواضع متفاوتي داشته است؛ گاه تصريح به پذيرش كرده، گاه اصلاً موضعگيري نميكند و گاه آن را انكار ميكند. نوشتار حاضر درصدد است راهحلي براي شناخت ديدگاه نهايي ملاصدرا از ميان موضعگيريهاي متفاوت وي، بدست آورد. در اين راستا، تعابير متنوع ملاصدرا دربارة علم حضرت حق به ماديات و توجيهاتي كه براي هر يك از آنها ارائه شده، بررسي شده است. در يك توجيه علت اين تفاوت و تنوع، تطور رأي ملاصدرا از علم اشراقي الهي به علم متعالي دانسته شده و در ديگري، تفكيك وعاء دهر و وعاء زمان. مقالة حاضر نشان ميدهد كه هر دو توجيه نارسا است و تنها راهحل قابل پذيرش براي تبيين ديدگاه نهايي صدرالمتألهين در علم به ماديات، نسبيت تقسيم موجود به مجرد و مادي است. اين راهحل، متناسب با دو رويكرد بنياديني است كه ملاصدرا نسبت به تلازم تشكيك در وجود و كمالات آن، و همچنين هويت عينالربطي ممكنات اتخاذ نموده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - خلاصه سخنرانيهاي برگزيده بيست و سومين همايش بزرگداشت حكيم صدرالمتألهين (ملاصدرا)؛ حكمت ايراني و حكمت متعاليه» (خرداد 1398؛ تهران)
آیتالله سیدمحمد خامنهایبيست و سومين همايش بزرگداشت حكيم ملاصدرا، با موضوع «حكمت ايراني و حكمت متعاليه» در تاريخ 22/3/98 برگزار شد. فرايند برگزاري همايش «حكمت ايراني و حكمت متعاليه» در تاريخ 25/9/97 با تشكيل جلسه شوراي عالي علمي بنياد حكمت اسلامي صدرا و تصويب موضوع، آغاز شد. در ادامه و پس از چکیده کاملبيست و سومين همايش بزرگداشت حكيم ملاصدرا، با موضوع «حكمت ايراني و حكمت متعاليه» در تاريخ 22/3/98 برگزار شد. فرايند برگزاري همايش «حكمت ايراني و حكمت متعاليه» در تاريخ 25/9/97 با تشكيل جلسه شوراي عالي علمي بنياد حكمت اسلامي صدرا و تصويب موضوع، آغاز شد. در ادامه و پس از بررسيها و جلسات همانديشي، سرفصلها و موضوعات همايش استخراج و بتصويب شوراي عالي همايش رسيد و در تاريخ سوم بهمن ماه 1397 براي اطلاع عموم اساتيد و پژوهشگران، اعلان شد. در مدت اعلام شده براي ارسال چكيده مقالات، تعداد 122 چكيده مقاله دريافت شد. از اين ميان، پس از داوري و بررسيهاي مربوطه، تعداد 72 چكيده مقاله پذيرفته و در كتابچه چكيده مقالات منتشر شد. همچنين تعداد 25 سخنران در روز برگزاري همايش، مقالات و ديدگاههاي خود را ارائه دادند. در ادامه خلاصهيي از سخنرانيهاي اساتيد و چهرههاي ماندگار فلسفه كشور، تقديم شده است. پرونده مقاله