در آستانه فصل خزان امسال، اين شماره از خردنامه صدرا بدست حكمتجويان ميرسد كه فصل خزان و برگريزان ثمرات درخت نبوت و عزا و ماتم بر سالار و سيد شهيدان است. در اين تقارن نكتههاست كه خردمندان مييابند و ميربايند. نخست آنكه آنچه را حكيمان در حكمتآموزي نظري آموختند و هر آن شي چکیده کامل
در آستانه فصل خزان امسال، اين شماره از خردنامه صدرا بدست حكمتجويان ميرسد كه فصل خزان و برگريزان ثمرات درخت نبوت و عزا و ماتم بر سالار و سيد شهيدان است. در اين تقارن نكتههاست كه خردمندان مييابند و ميربايند. نخست آنكه آنچه را حكيمان در حكمتآموزي نظري آموختند و هر آن شيوه بهزيستن و خوشبختي گزيدن را كه در طول زمان به نمايش گذاشتند، اين امام حكيمان و يارانش در نيمروزي از عاشورا در سرزميني بنام نينوا يا كربلا به صحنة عمل درآوردند و ابواب و فصول حكمت نظري و حكمت عملي و اخلاق و فتوت و بالاتر از همه، عشق الهي را در كوتاهترين زمان به تاريخ نشان دادند.
دوّم آنكه بسياري انديشمند و حكيم و دانا و راهآموز بشر، در تعريف و معناي زندگي و راه خوشبختي و عاقبت نيك سخنها گفتند و شيوهها نشان دادند، اما در اين روز بزرگ تاريخ، امام شهدا و يارانش، يك به يك، در كوتاهترين رفتار خود در كلام و خطاب و در نبرد و هماوردي شيرمردانه و بركف داشتن جان گرانمايه، معناي حقيقي زندگي و خوشبختي و پايان نيك عمر كوتاه بشري را به جهان و آيندگان هويدا ساختند. شاگردان اين مكتب، معني حيات انساني را آميختهيي از عقيده و اخلاص و توحيد از يكطرف و آزادگي و شجاعت و تيغ كشيدن بر روي خصم خدا و خلق، از سوي ديگر معرفي كردند، و حتي نوآموزاني چون حرّ رياحي، در يك لحظة عمر خود، خود را از بند دنياپرستي رهانيدند و به جمع نيكفرجامان اولوالالباب پيوستند، چه رسد به مردان سالخوردهيي كه همة قلل رفيع فرهنگ والاي اسلام و قرآني بودند و شيرمرداني از اهلبيت پيامبر(ص) كه جهان را در برابر عظمت خود بسيار حقير و كوچك ميديدند و مرگ با عزت را شيرينتر از عسل ميدانستند. امام شهيدان، كه خود مظهر تمام اسماءالهي شده بود، اسمائي كه يكايك آنها را باري تعالي روز نخست بشريت به آدم آموخته بود، بمنصة ظهور آورد.
ارواح اين حلقة زرين خلقت، اسطورهگان تاريخ بشريت، گويي همان مدبّران قدسي ملكوتي بودند كه براي تربيت انسان و آموختن و دادن الگوي يك زندگي جاويد پرسعادت به او، از آسمان بر زمين آمده بودند تا اخلاص و اخلاق و فداكاري و فتوت و بالاتر از همه، عاشقي را به نسل همة بشر بياموزند و درخت حكمت را كه خصم شيطان و شيطانيان است، آبياري نمايند و آنها را به خرد و خردورزي رهنما گردند.
پرونده مقاله
يكي از بحثهاي ژرف و دقيق منطق، بحث «جهت» در قضاياست. در كتب متداول منطق، جهت را از ضرورت و امتناع و امكان آغاز ميكنند و به دائمه، ازليه، فعليه، وقتيه و... بسط ميدهند. برخي منطقدانان تا بيست و هشت جهت ذكر كردهاند. اما كانت امكان (عام) و امتناع، وجود (فعليت يا بالفعل) و چکیده کامل
يكي از بحثهاي ژرف و دقيق منطق، بحث «جهت» در قضاياست. در كتب متداول منطق، جهت را از ضرورت و امتناع و امكان آغاز ميكنند و به دائمه، ازليه، فعليه، وقتيه و... بسط ميدهند. برخي منطقدانان تا بيست و هشت جهت ذكر كردهاند. اما كانت امكان (عام) و امتناع، وجود (فعليت يا بالفعل) و عدم، ضرورت و امكان (خاص) را جهات قضايا دانسته و به غير آنها نپرداخته است. ما در اين مقاله ميخواهيم بگوييم بر اساس مبنايي كه در معرفتشناسي برگزيدهايم، جهت قضايا منحصر است در ضرورت و امكان، زيرا قضيه يا موجبه است با جهت ضرورت يا سالبه است باز هم با جهت ضرورت؛ از اولي با عنوان «ضرورت» و از دومي با عنوان «امتناع» تعبير ميكنند. در واقع ساختار ايجاب و سلب متفاوت است وگرنه ضرورت در هر دو يكي است. جهت امكان هم مربوط ميشود به ترديد ذهن در چگونگي ارتباط محمول با موضوع كه اگر در تحليل و بدست آوردن محمول از موضوع دقيق نشده يا در آنچه بدست آورده دستكاري كرده باشد، دچار احتمال ميشود.
پرونده مقاله
حركتشناسي ابن سينا بويژه آنچه در كتاب الشفاء مطرح شده، بر انديشمندان دورة اسلامي تأثير بسياري گذاشته است. الشفاء دانشنامهيي فلسفي است كه بتعبير ابن سينا داراي چهار «جملة» منطق، طبيعيّات، رياضيات و الهيات است. تفصيل و جامعيت اين اثر سبب شده است تا انديشمندان بعدي، چکیده کامل
حركتشناسي ابن سينا بويژه آنچه در كتاب الشفاء مطرح شده، بر انديشمندان دورة اسلامي تأثير بسياري گذاشته است. الشفاء دانشنامهيي فلسفي است كه بتعبير ابن سينا داراي چهار «جملة» منطق، طبيعيّات، رياضيات و الهيات است. تفصيل و جامعيت اين اثر سبب شده است تا انديشمندان بعدي، بيش از آنكه به شرح و تفسيرنگاري بر آن بپردازند به شيوة حاشيهنگاري بر آن روي آورند. با اين وصف، برخي رسالههاي موجز را ميتوان يافت كه مصنّفان آن آثار كوشيدهاند تا به ايضاح برخي از دشواريهاي مربوط به حركتشناسي ابن سينا در كتاب الشفاء بپردازند بيآنكه وابستگي به الشفاء در عنوان اثر هويدا باشد. حكيم ملّا سليمان گيلاني، انديشمند قرن يازدهم هجري، در اثري موجز با عنوان رسالةالحركة والسكون والزمان به بررسي چند دشواري مربوط به تعريف حركت، انواع حركت، حركت توسطيه و حركت قطعيّه پرداخته است. حكيم گيلاني در اين رساله، افزون بر توجه ويژه به آراء ابن سينا و صدرالدين شيرازي، به آراء انديشمنداني نظير فخرالدين رازي، اثيرالدين ابهري، نصيرالدين طوسي، و ميرسيّد شريف جرجاني نيز در باب حركت توجه كرده است. ساختار رسالة حكيم گيلاني داراي سه بخش است: 1) المقدّمة في تعريف الحركة والسكون والزمان، 2) في بيان أنواع الحركة، 3) في بيان ما يزيد تحقيقها و سبيل دفع ما يورد عليه. تصحيح و تحليل اين رساله براي نخستينبار انتشار مييابد.
پرونده مقاله
اعتقاد يا عدم اعتقاد به عالم مُثل معلّقه از جمله مسائل فلسفي است كه بر نوع نگرش فيلسوف و روش وي در پژوهش فلسفي تأثيرگذار است، بنابرين لازم است با رويكردي جديد و با بهرهگيري از منابع اصلي، بيشتر دربارة آن تحقيق و بررسي شود. در همين راستا، مقالة حاضر تلاش ميكند نخست، تصو چکیده کامل
اعتقاد يا عدم اعتقاد به عالم مُثل معلّقه از جمله مسائل فلسفي است كه بر نوع نگرش فيلسوف و روش وي در پژوهش فلسفي تأثيرگذار است، بنابرين لازم است با رويكردي جديد و با بهرهگيري از منابع اصلي، بيشتر دربارة آن تحقيق و بررسي شود. در همين راستا، مقالة حاضر تلاش ميكند نخست، تصويري واضح و روشن از «عالم مُثل معلقة و تفاوت آن با «مُثل افلاطوني» نزد سهروردي ارائه دهد، سپس به تبيين ديدگاه حكيم عبدالرزاق لاهيجي و نقدهاي وي بر عالم مُثل معلّقه شيخ اشراق ميپردازيم و در مرحلة سوم به نقدهاي لاهيجي پاسخ ميدهيم. نويسنده مدعي نيست كه در اين موضوع سخن آخر را گفته ولي ميتواند ادعا كند كه در مورد ديدگاه حكيم لاهيجي دربارة نظرية مُثل معلّقه و نقد آن، پژوهش شايستهيي صورت نگرفته است. هرچند حكيم متأله ملاهادي سبزواري، پيش از اين در كتاب اسرار الحكم به نقدهاي لاهيجي پاسخ داده، ليكن پاسخهاي وي جامع و فراگير نيست؛ افزون بر اينكه مغلق و فهم آن دشوار است. اميد است با اين تلاش، راه پژوهش در اين حوزه گشوده شود و كاستيهاي احتمالي تحقيق حاضر در پژوهشهاي آينده مرتفع گردد.
پرونده مقاله
دربارة رابطة «صفات ذاتي» با «ذات حق» سه ديدگاه مهم وجود دارد. اشاعره به زيادت وجود صفات بر وجود ذات حق و تخالف معاني آنها با هم و با ذات حق معتقدند، عموم فلاسفه به عينيت موجوديت حقيقي صفات با وجود ذات حق و در عين حال، به تخالف معاني آنها با هم و با ذات حق قائلند و عرفا چکیده کامل
دربارة رابطة «صفات ذاتي» با «ذات حق» سه ديدگاه مهم وجود دارد. اشاعره به زيادت وجود صفات بر وجود ذات حق و تخالف معاني آنها با هم و با ذات حق معتقدند، عموم فلاسفه به عينيت موجوديت حقيقي صفات با وجود ذات حق و در عين حال، به تخالف معاني آنها با هم و با ذات حق قائلند و عرفا به بيصفتي ذات حق، هممعنايي صفات و ذات، موجوديت بالعرض صفات متخالف المعني به عين وجود حق و تأخر آنها از ذات حق باور دارند. بنظر ميرسد بر خلاف ديدگاه اشاعره و فلاسفه، كه هر دو گرفتار اشكالات عقلي و نقليند، حقانيت ديدگاه عرفا با شواهد عقلي و نقلي فراوان قابل اثبات است.
پرونده مقاله
ارسطو نفس را بالضروره جوهر ميداند و جوهر اصليترين مفهوم هستيشناسي در انديشة اوست. از اينرو شناخت آراء وي دربارة جوهر، براي رسيدن به رأي او در مورد تجرد يا عدم تجرد نفس نقش مهمي دارد. ارسطو در سنت فلسفة اسلامي، بويژه حكمت مشاء، بسيار مورد توجه بوده و متفكران اسلامي بنحو چکیده کامل
ارسطو نفس را بالضروره جوهر ميداند و جوهر اصليترين مفهوم هستيشناسي در انديشة اوست. از اينرو شناخت آراء وي دربارة جوهر، براي رسيدن به رأي او در مورد تجرد يا عدم تجرد نفس نقش مهمي دارد. ارسطو در سنت فلسفة اسلامي، بويژه حكمت مشاء، بسيار مورد توجه بوده و متفكران اسلامي بنحوي از انحا با نظريات وي نسبت مستقيم يا نزديك دارند. فارابي و ابن سينا معاني مختلف جوهر و كليت تقسيم آن به محسوس و نامحسوس كه از جانب ارسطو صورت گرفته را ميپذيرند اما اختلاف مبنايي آنها با ارسطو به نتايجي منجر شده كه در نوع خود قابل توجه و ارزشمند است. بررسي اين تفاوت، با رويكرد دريافت نظر قطعي آنها در مورد تجرد نفس و جاودانگي آن، هدف اصلي اين پژوهش است. بدين منظور، دو راه در پيش گرفتهايم؛ نخست به بررسي واژه يا واژههايي پرداختهايم كه ارسطو براي بيان معناي جوهر بكار گرفته است. راه دوم، رجوع به آثار مختلفي است كه ارسطو مفهوم جوهر را در آنها مورد بحث قرار داده است. سپس اين ديدگاهها با آراء فارابي و ابن سينا مقايسه شدهاند.
پرونده مقاله
مسئلة سعادت و رستگاري انسان از مهمترين دغدغههاي ذهني بشر است. نظامهاي ديني و فكري مختلف با توجه به جهانبيني خاص خود، سعي كردهاند پاسخي شايسته به اين مسئلة مهم بدهند. ابن سينا از جمله متفكراني است كه ديدگاهي بديع در اينباره دارد. در نوشتار حاضر كوشش بر تبيين اين مسئله چکیده کامل
مسئلة سعادت و رستگاري انسان از مهمترين دغدغههاي ذهني بشر است. نظامهاي ديني و فكري مختلف با توجه به جهانبيني خاص خود، سعي كردهاند پاسخي شايسته به اين مسئلة مهم بدهند. ابن سينا از جمله متفكراني است كه ديدگاهي بديع در اينباره دارد. در نوشتار حاضر كوشش بر تبيين اين مسئله است كه ديدگاه ابن سينا دربارة رستگاري چيست و با كداميك از نظريههاي نجات مطرح در الهيات امروزي قابل تطبيق است؟ پور سينا نجات انسان را در دستيابي به فضايل و احتراز از رذايل، كسب معرفت عقلي و رسيدن به كمال قوة عاقله، اتحاد با مجردات و فرمانبرداري از پيامبران و شرع مقدس ميداند. او قائل به نجات حداكثري است و اكثريت انسانها را شايستة ورود به بهشت و نجات از عذاب ميداند. با توجه به آراء ابن سينا، دين اسلام برگزيدهترين دين است اما پيروان ساير اديان نيز ميتوانند بر اساس معرفت عقلاني و تزكيه نفس به مراتبي از رستگاري نائل شوند؛ بدينسان ديدگاه وي دربارة رستگاري به نظريه شمولگرايي نزديك ميشود اما برخلاف شمولگرايان كه دايرة نجات انسان را به دين محدود ميكنند، ابن سينا نگاهي فرا ديني دارد و براي رستگاري سه ضلع ترسيم ميكند: عقل، اخلاق و دين.
پرونده مقاله
برهان صديقين ابن سينا يكي از مهمترين برهانها بر اثبات وجود خداوند در سنت اسلامي است. پس از ابن سينا فيلسوفان و متكلمان بزرگ مسلمان با استقبال از اين برهان، ژرف كاويهاي سودمندي در مورد آن انجام داده و تلاش كردهاند با نگاه نقادانه ضعفها و قوتهاي آن را نشان دهند. عليرغم ا چکیده کامل
برهان صديقين ابن سينا يكي از مهمترين برهانها بر اثبات وجود خداوند در سنت اسلامي است. پس از ابن سينا فيلسوفان و متكلمان بزرگ مسلمان با استقبال از اين برهان، ژرف كاويهاي سودمندي در مورد آن انجام داده و تلاش كردهاند با نگاه نقادانه ضعفها و قوتهاي آن را نشان دهند. عليرغم اين تلاشها، ابهاماتي دربارة اين برهان وجود دارد كه تحقيقات علمي بيشتري را ميطلبد. در مقالة حاضر با تكيه بر ضوابط منطقي، به تحليل صورت، محتوا و حدود اين برهان پرداختهايم و با اين روش نشان دادهايم كه اين برهان، برهاني موجودمحور (موجودمّا، نه مفهوم موجود)، لمّي، مبتني بر امتناع تسلسل و متمايز از برهان امكان است و بلحاظ ارزش معرفتي با برهانهاي مخلوقمحور تفاوتي ندارد.
پرونده مقاله
بیست و دومین همایش بزرگداشت ملاصدرا با موضوع «فلسفه، پرستش و نیاش» در آستانه روز ملی بزرگداشت این حکیم شهیر ایرانی (یکم خردادماه) در تاریخ 26 اردیبهشت 1397 برگزار شد. همایش بدلیل تقارن یکم خرداد با ماه مبارک رمضان، چند روز زودتر برگزار گردید.
فرایند برگزاری همایش «فلسف چکیده کامل
بیست و دومین همایش بزرگداشت ملاصدرا با موضوع «فلسفه، پرستش و نیاش» در آستانه روز ملی بزرگداشت این حکیم شهیر ایرانی (یکم خردادماه) در تاریخ 26 اردیبهشت 1397 برگزار شد. همایش بدلیل تقارن یکم خرداد با ماه مبارک رمضان، چند روز زودتر برگزار گردید.
فرایند برگزاری همایش «فلسفه، پرستش و نیاش» با انتشار فراخوان مقاله در تاریخ 25/10/96 آغاز شد و در زمان تعیین شده برای دریافت چکیده مقالات، تعداد 186 چکیده مقاله به دبیرخانه همایش رسید که پس از ارزیابی و بررسیهای شورای علمی، نهایتاً 107چکیده مقاله پذیرفته و در کتابچه چکیده مقالات چاپ و منتشر گردید. متن کامل مقالات نیز بزودی در قالب کتابی بعنوان مجموعه مقالات همایش، منتشر خواهد شد.
در روز برگزاری همایش، از میان مقالات پذیرفته شده 27 سخنرانی در دو سالن همزمان ایراد شد و با پرسش و پاسخ علاقمندان در هر نشست تکمیل گردید. بیست و دومین همایش بزرگداشت حکیم ملاصدرا در ساعت 8:30 با سخنرانی آیتالله سیدمحمد خامنهای، رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا با موضوع: «پیوند وجودشناختی نیایش و فلسفه» آغاز شد. سپس دیگر اساتید بشرح ذیل به ایراد سخن پرداختند: دکتر رضا داوری اردکانی: «فلسفه، پرستش و نیایش»، دکتر غلامرضا اعوانی: «اشارهای به مبادی مابعدالطبیعی و الهی پرستش و استجابت دعا»، دکتر کریم مجتهدی: «مناجات و فلسفه»، دکتر احمد احمدی: «نیایش و پرستش در فلسفه»، دکتر حسین کلباسی اشتری: «عقل پرستنده در حکمت الهی»، دکتر حسن بلخاری: «عالم معبد است؛ تأملی در رویکرد فلسفی به معماریِ پرستشگاه با تأکید بر آرای فلسفه یونانی و حکمت صدرایی»، دکتر قاسم پورحسن: «فارابی و شریعت و فلسفه»، دکتر حسن سعیدی: «تعالی اندیشههای فلسفی به ساحت معارف وحیانی»، دکتر سیدموسی دیباج: «طوفٌ فی الطواف»، دکتر عبدالرزاق حسامیفر: «فلسفه پرستش؛ تأملی در غایت اخلاقی مناسک دینی»، دکتر عینالله خادمی: «نگرش وجودی به مسئله نیایش و پرستش در اندیشۀ ملاصدرا»، دکتر رضا ماحوزی: «ابن میثم بحرانی و تبیین عقلی نیایش و پرستش»، دکتر فاطمه فرضعلی: «بررسی «پرستش و نیایش رتبی» در حکمت متعالیه»، دکتر عباس ایزدپناه: «تأملی در روششناسی فهم متون نیایشی تشیع»، دکتر مسعود احمدی افزادی: «نیایش در باورهای کهن مصر و بینالنهرین»، دکتر طوبی کرمانی: «ظهور فلسفه عمل اسلامی در مسئله دعا و نیایش»، دکتر محمدکاظم فرقانی: «تبیین اصعاد عبادت خالص بر اساس اشتداد وجود و اتحاد عمل و عامل و معمول»، دکتر نادیا مفتونی: «هنر فاضله فارابی و معماری اسلامی؛کدام معماری اسلامی نیست؟»، دکتر رضا سلیمانحشمت: «انسان؛ فطرت الله و خودبنیادی»، دکتر سعید انواری: «بررسی صفات انوار قاهره در رسالۀ الواردات و التقدیسات سهروردی»، دکتر زهرا کاشانیها: «دعا و نیایش از نگاه ابن عربی با رویکرد به فص شیثی». همایش با سخنرانی دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی دربارۀ «فلسفه و حکمت پرستش» در ساعت 18 به کار خود پایان داد.
همزمان با همایش، نشستی تخصصی در حوزه فلسفه و کودک برگزار نیز برگزار گردید که در آن دکتر مریم داورنیا دربارۀ «اصول و مبانی معنویت برای کودکان»، دکتر نواب مقربی با موضوع «روششناسی فلسفی ملاصدرا بمثابه پرستش و نیایش و کاربردهای آن در برنامه فلسفه و کودک» و دکتر عاطفه سوهانی دربارۀ «تبیین تربیت دینی (پرورش ایمان فطری) کودک در پرتو نیایش» سخنرانی کردند. همچنین در حاشیه همایش از کتاب «تاریخ جامع حکمت و فلسفه، مقدمه و کلیات» رونمایی شد.
همایش «فلسفه، پرستش و نیایش» با استقبال گرم علاقمندان برگزار شد و بازتاب گستردهیی نیز در رسانههای عمومی داشت. در ادامه به خلاصهیی از سخنان اساتید پیکسوت و چهرههای ماندگار فلسفه که در این همایش ایراد گردید، اشاره میشود.
پرونده مقاله