• فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - زمان در آخرت از منظر صدر المتألهین
        هادی جعفری فروغ السادات رحيم پور
        توجه به ويژگيهاي جهان آخرت و مقايسه» آن با شرايط دنيوي، در بسياري از آثار ملاصدرا مشاهده ميشود و «زمان» يكي از آن ويژگيهاست. با اين پيشفرض پذيرفته شده در حكمت متعاليه كه معاد جسماني و وجود جسم اخروي امري ضروري است، اين پرسش مطرح ميشود كه آيا در آخرت نيز زمان وجود دارد؟ چکیده کامل
        توجه به ويژگيهاي جهان آخرت و مقايسه» آن با شرايط دنيوي، در بسياري از آثار ملاصدرا مشاهده ميشود و «زمان» يكي از آن ويژگيهاست. با اين پيشفرض پذيرفته شده در حكمت متعاليه كه معاد جسماني و وجود جسم اخروي امري ضروري است، اين پرسش مطرح ميشود كه آيا در آخرت نيز زمان وجود دارد؟ و در صورتيكه پاسخ مثبت باشد، كم و كيف آن و تفاوت و شباهتش با زمان دنيوي چيست؟ مقالة حاضر درصدد پاسخ دادن به چنين پرسشهايي دربارة زمان است و به اين نتيجه رسيده كه لازمة اعتقاد به معاد جسماني، وجود نحوه‌يي از زمان است كه متناسب با عالم آخرت و وجود جسماني آخرتي باشد. اين نحوه از وجود زمان، مرتبه‌يي كاملتر و شديدتر از وجود دنيوي زمان دارد و از ويژگيهاي مرتبة آخرتي، همچون نسبي بودن احساس گذر زمان، تأثير‌گذاري ميزان و مرتبة تجرد افراد در كندي يا سرعت سپري شدن وقت رخدادهاي اخروي، و تناسب ادراك گذر زمان با غلبة وجهة ملكي يا ملكوتي بر هر فرد (در طول حيات دنيوي) را برخوردار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - نگرشي شناختي‌ ـ ‌وجودي در رشد و تربيت ارادي «شخصيت» بر مبناي انديشة ملاصدرا
        طوبی لعل صاحبی محمد کاظم علمی سولا
        «من» يا «خود» در نظريه» صدرايي با خودآگاهي عجين است. پيدايش و ظهور «من» با آگاهي از خود آغاز شده و سپس با آگاهي نيز تكامل و رشد يافته و داراي مراتب گوناگون ميگردد. آنچه اين نوشتار بر اساس مباني فكري ملاصدرا درصدد بيان آن است، در نظر گرفتن رشد «من» يا «شخصيت» است. «شخصيت چکیده کامل
        «من» يا «خود» در نظريه» صدرايي با خودآگاهي عجين است. پيدايش و ظهور «من» با آگاهي از خود آغاز شده و سپس با آگاهي نيز تكامل و رشد يافته و داراي مراتب گوناگون ميگردد. آنچه اين نوشتار بر اساس مباني فكري ملاصدرا درصدد بيان آن است، در نظر گرفتن رشد «من» يا «شخصيت» است. «شخصيت» بمعناي اصطلاحي آن، كه در اثر تربيت و عوامل مؤثر ديگر ايجاد ميگردد، در حوزة «منِ» متعالي و رشديافته شكل ميگيرد، زيرا «من» از همان آغاز پيدايش، شخص و يك هويت وجودي خاص است، اما شخصيت كه بيشتر نمايانگر صفات و ويژگيهاي ارادي فرد است، در مراحلي از سير تكاملي و تربيت صحيح عقلاني آن بروز مي‌يابد. جستار حاضر با بررسي تحليلي خاص، فرايند اين رشد صحيح را كه عمدتاً پس از بلوغ حاصل ميشود، واكاوي ميكند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسي ديدگاه قيصري در مورد حقيقت زمان عرفاني
        حسن  مرادی محمود صیدی
        قيصري يكي از بزرگترين شارحان مكتب ابن‌عربي است كه با استفاده از مباني عرفاني، نظرية خاصي در مورد زمان ابداع كرده است. ديدگاه او در اينباره چند بخش دارد: نقادي نظريات فلسفي، بويژه ديدگاه ارسطو و ابن‌سينا، تأويل عرفاني برخي از نظريات فلسفي، تبيين حقيقت زمان طبق مباني عرفا چکیده کامل
        قيصري يكي از بزرگترين شارحان مكتب ابن‌عربي است كه با استفاده از مباني عرفاني، نظرية خاصي در مورد زمان ابداع كرده است. ديدگاه او در اينباره چند بخش دارد: نقادي نظريات فلسفي، بويژه ديدگاه ارسطو و ابن‌سينا، تأويل عرفاني برخي از نظريات فلسفي، تبيين حقيقت زمان طبق مباني عرفاني و تقسيمات آن. اما انتقادات قيصري بر ديدگاه ابن‌سينا و تأويل عرفاني وي از برخي نظريات فلسفي، با اشكالاتي مواجه است. مهمترين اشكال نظرية او، مستندات حديثي در مورد ظهور زمان، با استناد به اسم «الدهر» خداوند است، زيرا احاديث مورد استدلال قيصري، وثاقت لازم را نداشته و مدعاي او را نيز اثبات نميكنند. بدين‌لحاظ، ميتوان گفت زمان با نظر به اسم «المُقَدِّر» خداوند ظهور مينمايد و ظهور آن در مراتب مختلف، بوجود آورندة روز و شب الهي است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - صراط در نظام حکمت صدرائی
        علیرضا  اسعدی
        با توجه به روايات متعدد از ائمه (ع)، صراط از مواقف قيامت است اما اختلاف روايات در مورد آن، بستر تفسيرهاي متفاوتي را فراهم ساخته و هر يك از انديشمندان بزرگ اسلامي، تبيين ويژه‌يي از صراط بدست داده‌اند. ملاصدرا در مقام فيلسوف و مفسر قرآن كريم،‌ ‌بر اساس مباني فلسفي خاص خود چکیده کامل
        با توجه به روايات متعدد از ائمه (ع)، صراط از مواقف قيامت است اما اختلاف روايات در مورد آن، بستر تفسيرهاي متفاوتي را فراهم ساخته و هر يك از انديشمندان بزرگ اسلامي، تبيين ويژه‌يي از صراط بدست داده‌اند. ملاصدرا در مقام فيلسوف و مفسر قرآن كريم،‌ ‌بر اساس مباني فلسفي خاص خود و با در نظر گرفتن روايات ائمه (ع)، در تبيين عقلي اين آموزه كوشيده و بر اين مبنا كه قيامت را باطن دنيا ميداند، پل صراط را بروز و ظهور و تجسم صراط دنيوي انسان و باطن آن دانسته است. اين مقاله با روش توصيفي تحليلي، ضمن شرح و بسط ديدگاه ملاصدرا دربارة حقيقت صراط و مسائل پيراموني آن، نظير كاربردها و ويژگيهاي صراط، تجسم صراط در آخرت، رابطة صراط با ائمه و اولياي الهي و نيز معيار سعه و ضيق صراط و نيز اشارة اجمالي به نكات مطرح در آيات و روايات دربارة اين مسائل، به سنجش تبيين صدرايي بر اساس آموزه‌هاي ديني ميپردازد و ميكوشد ميزان سازگاري تبيين صدرايي با آيات و روايات را نشان دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - سرمقاله
        آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای
        تقارن اين فصل با عزاداري اباعبدالله الحسين عليه‌الصلوة و السلام، و نقش اربعين حسيني در بقاء اسلام بهانه‌يي است تا يكي از دستاوردهاي شيعه و آموخته‌هاي اهل بيت عليهم‌السلام بهتر شناخته و به حكمت آن توجه بيشتر و اشاره‌يي شود. واقعه كربلا و به شهادت رساندن امام حسين(ع) و هم چکیده کامل
        تقارن اين فصل با عزاداري اباعبدالله الحسين عليه‌الصلوة و السلام، و نقش اربعين حسيني در بقاء اسلام بهانه‌يي است تا يكي از دستاوردهاي شيعه و آموخته‌هاي اهل بيت عليهم‌السلام بهتر شناخته و به حكمت آن توجه بيشتر و اشاره‌يي شود. واقعه كربلا و به شهادت رساندن امام حسين(ع) و همة رجال اجتماعي و سياسي آنروز و قهرمانان دفاع از اهل‌بيت، در نظر جريان معارض و مبارز ضد اسلام كه ابوسفيان و معاويه رهبر آن بودند، واقعة سياسي مهمي بود زيرا بگمان آنان با اين واقعه، نسل وارثان پيامبر و شعار‌ها و دين او منقرض ميشد و نظام اسلام برانداخته و از صفحه تاريخ حذف ميگرديد. اما قدرت جوهري آئين الهي اسلام و قوت تدبير ائمه، بويژه امام سجاد(ع) بدنبال حادثه كربلا، سبب گرديد كه نه فقط اسلام و شيعه تن به نابودي نداد و تسليم سياستهاي شيطاني مكتب ابوسفياني نشد بلكه بطرق مختلف نقاب از چهرة تشيع برداشت و اسلام واقعي را روز بروز روشنتر نمود. اقامة عزاداري و زيارت اباعبدالله(ع) در اربعين، يعني چهلم شهادت او، يكي از سنتهايي بود كه از همان روزهاي نخستين امامت امام سجاد(ع) به شيعيان آموخته شد و تلاش مأموران حكومتي بني‌اميه و بني‌عباس كه قرنها امپراتوران و شاهنشاهان دوران خود بودند، براي مقابله و جلوگيري آن سودي نبخشيد و روح مبارزه و دشمني حاكمان ستمگر و عزم و مطالبه عدالت و آزادي روز بروز در شيعه قويتر گشت و با راهنمايي امامان شيعه، سازمانهاي پنهان سياسي و نظامي براي شكستن قدرت حكومتهاي غاصب هر روز بيشتر و مؤثرتر گرديد. چراغ راهنماي آنهمه نهضتهاي معروف يا فراموش شدة ايرانيان برضد خلفا كه در تاريخ آمده، و محور اتحاد پيروان خط ولايت، همين سنت «اربعين» و تجديد عزاداري و يادآوري واقعة وحشيانة خلفا در كربلا بود كه نگذاشت خطوط اصلي سياسي اسلام، ‌يعني پيكار با ستم و ستمگر، نفي انظلام و ستمپذيري و ساختن جامعه‌يي با فرهنگ مبارزه براي اقامة حق و اجراي عدالت و مساوات و صلح و آرامش، و طرد اشرافيت و برده‌داري امت مسلمان، و رد شعار جدايي دين از سياست فروگذار شود؛ هماني كه پس از چهارده قرن، انقلاب اسلامي ايران پرچم آنرا بلند كرد و پيام آنرا به جامعة بشري داد. پيام واضح نهضت حسيني آنروز و پيام انقلاب اسلامي امروز، اصل جدايي‌ناپذيري دين از سياست بود كه طواغيت زمان ما آنرا بخوبي حس كرده و مانند آل‌سفيان بدنبال خاموش كردن آن هستند و مشتي مزدوران خود در ايران و جهان را براي نابودي آن به صف كرده‌اند، اما هيهات كه اين چراغ الهي خاموش شود و دشمنان شيعه به مراد خود برسند. «والله متّم نوره و لو كره الكافرون». پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بررسي ديدگاه دو شارح هداية الحكمۀ در باب صادر نخستين (ميبدي و ملاصدرا‌)
        مقصود  محمدي مهدي  نجفي افرا‌
        قاضي كمال‌الدين ميبدي و صدرالمتألهين شيرازي هر دو بر طبيعيات و الهيات هدايةالحكمه‌ ‌ابهري شرح نگاشته‌اند و در اغلب موارد به نقد و نظر نسبت به ديدگاههاي موجود در باب مسائل مطرح شده پرداخته‌اند. از جملة اين مسائل، مسئلة صادر نخستين است كه ميبدي با تكيه بر «جهات اعتباريه ( چکیده کامل
        قاضي كمال‌الدين ميبدي و صدرالمتألهين شيرازي هر دو بر طبيعيات و الهيات هدايةالحكمه‌ ‌ابهري شرح نگاشته‌اند و در اغلب موارد به نقد و نظر نسبت به ديدگاههاي موجود در باب مسائل مطرح شده پرداخته‌اند. از جملة اين مسائل، مسئلة صادر نخستين است كه ميبدي با تكيه بر «جهات اعتباريه (سلوب و اضافات) بعنوان منشأ صدور كثرات از واجب تعالي» و نيز «صدور افعال از نفس بدون واسطة بدن»، بر صادر نخستين بودن «عقل» اشكال نموده و معتقد است نفس نيز ميتواند بلاواسطه از مبدا اول صادر شود. ملاصدرا در ردّ مبادي استدلال ميبدي ميگويد: اوّلاً، «تحقق سلوب همچون تحقق اضافات در صدق قضاياي سالبه متأخر از تحقق واجب تعالي است» و ثانياً، «نفس تا زماني كه نفس است با قوه و ضعف همراه است و در افعال و تصرفات خويش نيازمند به بدن است». اين بيان ملاصدرا در باب عدم صلاحيت نفس براي صادر نخستين بودن، بيش از آنكه با رويكرد و مباني حكمت مشائي در باب نفس، يعني «روحانيةالحدوث و روحانيةالبقاء» بودن آن هماهنگ باشد، با رويكرد و مباني حكمت متعاليه، «جسمانية الحدوث و روحانيةالبقاء» بودن نفس، هماهنگ است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - پاسخ سيدحيدر آملي به تناقض‌نمايي عدم و ثبوت مظاهر در «حديث حقيقت»
        محسن  حبيبي علي  يزداني
        «حديث حقيقت» كه كميل از امام علي (ع) نقل كرده، مضامين عاليه‌يي دارد و بزرگاني همچون سيدحيدر آملي بر آن شرح نوشته است. آملي در تفسير فقرة اول حديث، يعني «الحقيقة كشف سبحات الجلال من غير اشارة» به اين موضوع اشاره ميكند كه طبق اين حديث، حق تعالي در صور مظاهر ظهور دارد و در چکیده کامل
        «حديث حقيقت» كه كميل از امام علي (ع) نقل كرده، مضامين عاليه‌يي دارد و بزرگاني همچون سيدحيدر آملي بر آن شرح نوشته است. آملي در تفسير فقرة اول حديث، يعني «الحقيقة كشف سبحات الجلال من غير اشارة» به اين موضوع اشاره ميكند كه طبق اين حديث، حق تعالي در صور مظاهر ظهور دارد و در عين‌حال، اين مظاهر معدومند. اين جمله متناقض‌نما (پارادوكسيكال) است ولذا سيد حيدر در پي حل آن برآمده است. از نظر او مظاهر و ماهيات در عدم خود ثابتند و به اسم «نور الهي» كه همان وجود حق تعالي است، ظاهر ميشوند. آنها دائماً در عدمند و اين اسم ظاهر الهي است كه آن به آن، به آنها وجود ميدهد وگرنه اگر دائماً موجود باشند، وجود دادن به آنها تحصيل حاصل خواهد بود. او در پاسخ به اين امر تناقض‌نما، از تمثيل دريا و موج بهره برده است. دريا در قالب موج نمود پيدا ميكند، پس موج از جهتي هست و از جهتي نيست. با اين توضيح سيدحيدر سعي كرده تناقض‌نمايي در فقره» اول حديث را مرتفع سازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - انواع عقل از ديدگاه ملاهادي سبزواري
        سيدمحمد  حسيني نيك سيد هاشم  گلستاني فتحعلي  اكبري
        از عقل برداشتهاي متنوع و متكثري شده و بتناسب اين برداشتها، وظايف، اقسام و مراتب مختلفي براي آن در نظر گرفته شده است؛ از عقل فطري، نظري، عملي، عقل كل، عقل فعال و... گرفته تا مناط تكليف و حتي ذمّ و گريز از عقل توسط عرفا و صوفيه. در اين مقاله تلاش شده است با روش توصيفي‌—‌ت چکیده کامل
        از عقل برداشتهاي متنوع و متكثري شده و بتناسب اين برداشتها، وظايف، اقسام و مراتب مختلفي براي آن در نظر گرفته شده است؛ از عقل فطري، نظري، عملي، عقل كل، عقل فعال و... گرفته تا مناط تكليف و حتي ذمّ و گريز از عقل توسط عرفا و صوفيه. در اين مقاله تلاش شده است با روش توصيفي‌—‌تحليلي و در ضمن يك تقسيمبندي جديد از حيث وجودشناختي و معرفت‌شناختي، انواع عقل از ديدگاه ملاهادي سبزواري بررسي شود. در هستي‌شناسي عقل، عقل را بعنوان مرتبه‌يي از وجود يا بمثابه يك موجود بررسي ميكنيم كه در قالب عقول كليه، عقول جزئيه و عقول دهگانه بحث ميشود و همچنين تبيين رابطه و تفاوت آنها اشاره ميشود. از ديدگاه معرفت‌شناختي، عقل بمثابه قوة ادراكي انسان مد نظر است. عقل مطبوع و مسموع، عقل نظري و عملي و مراتب آنها و نيز عقل بسيط و عقل تفصيلي در ضمن معرفت‌شناسي عقل مورد بررسي قرار ميگيرد. يافته‌هاي پژوهش بيانگر آنست كه در تبيين انواع عقل، گاهي مراد عقل انساني (مراتب نفوس ناطقه، عقل جزئي يا عقل معاش) است و گاهي عقول غير انساني (عقول كلية مفارقه)، و چون عقول صاعده و عقول نازله دو مرتبه از يك نوعند، در قوس صعود و نزول بهم ميپيوندند. همچنين روشن ميشود كه مراد از عقلي كه عرفا نكوهش ميكنند، عقل جزئي به كمال نرسيده و مشوش به اوهام است و اين عقل بالملكه و مطبوع است كه مناط تكليف قرار ميگيرد. پرونده مقاله