تبيين ماهيت پارادايم فكري ملاصدرا، بعنوان نظام فلسفي جامع در جهان اسلام، همواره مورد بررسي پژوهشگران بوده است. تاكنون هشت ديدگاه در اينباره مطرح شده است؛ بعضي نظام فكري ملاصدرا را فلسفه، گروهي عرفان و عدهيي كلام دانستهاند اما گفتهها و نوشتههاي او نافي اين ديدگاههاس چکیده کامل
تبيين ماهيت پارادايم فكري ملاصدرا، بعنوان نظام فلسفي جامع در جهان اسلام، همواره مورد بررسي پژوهشگران بوده است. تاكنون هشت ديدگاه در اينباره مطرح شده است؛ بعضي نظام فكري ملاصدرا را فلسفه، گروهي عرفان و عدهيي كلام دانستهاند اما گفتهها و نوشتههاي او نافي اين ديدگاههاست. او مايل است نظام انديشهيي خود را «حكمت» نام نهد كه عبارتست از علم به خدا و صفات و افعال او با روش توأمان برهاني و عرفاني. اما به اعتقاد نگارنده، حكمت هويتي مستقل از سه مشرب فكري فلسفه، كلام و عرفان ندارد و نميتوان آن را مكتبي مستقل لحاظ نمود. از اينرو، براي تبيين دقيق نظام فكري او بايد افزون بر بررسيهاي دروني و محتوايي، از منظر بيروني نيز به زيستجهان ملاصدرا نگريست. با در نظرگرفتن اين امر، ميتوان مكتب صدرالمتألهين را از منظر دروني، «كاركردگرايي وفاقبخش» ـ بمعناي تلاش براي كاربردي نمودن آن و وحدت ميان مشارب فكري سهگانهـ دانست و از منظر بيروني، «زمانشناسانة مردمنگر»؛ يعني شرايط فكري، اجتماعي و سياسي عصر وي بايد در تبيين مباحث، مسائل و روش فكري او لحاظ شود. بر اين مبنا، نويسندگان معتقدند با لحاظ نمودن سه نكته ميتوان رويكردي بهينه به نظام فكري صدرايي داشت. اين سه نكته عبارتند از: تمايز حقايق عقل از حقايق ايمان، حذف آنچه با روش فلسفي ناسازگار يا ناهمسوست و تعيين محدوده و قلمرو عقل در برابر نقل و عرفان. در اين مقاله ضمن ارائة ديدگاه صدرالمتألهين دربارة نظام فكريش، تلاش شده با تبيين انديشة صدرايي از منظر محتوايي و شرايط بيروني، تحليلي نو دربارة نظام فكري ملاصدرا ارائه گردد.
پرونده مقاله
يكي از مسائل مهم در مباحث انسانشناسي، مسئلة جايگاه «عمل» در وجود انسان و نقش آن در رسيدن او به كمال است. از نظر ملاصدرا، هر عملي كه انسان انجام ميدهد، حقيقت آن در درون نفس او شكل ميگيرد؛ بدين صورت كه افكار و اعتقادات منشأ پيدايش گرايشها و احساسات در انسان ميگردد و وجود چکیده کامل
يكي از مسائل مهم در مباحث انسانشناسي، مسئلة جايگاه «عمل» در وجود انسان و نقش آن در رسيدن او به كمال است. از نظر ملاصدرا، هر عملي كه انسان انجام ميدهد، حقيقت آن در درون نفس او شكل ميگيرد؛ بدين صورت كه افكار و اعتقادات منشأ پيدايش گرايشها و احساسات در انسان ميگردد و وجود گرايشها و عواطف باعث ايجاد عزم و اراده بر انجام عمل ميشود. بنابرين، عمل ظاهري نمود و جلوهيياز افكار، نيات، احساسات و تمايلات انسان است و تأثير مستقيم بر شكل گرفتن حقيقت انسان ندارد، بلكه تنها بروز و ظهور حقيقت نفس انساني است. به اين ترتيب، حقيقت و باطن عمل همان صور و ملكات نفساني است كه در آخرت نيز پديدآورندة بدن مثالي و اخروي خواهد بود. در واقع، انسانها از طريق عمل، خود را در جهان بيروني جلوهگر ميسازند. بنابرين، اين سخن كه عمل علت پيدايش حالات و صفات در نفس است و در صورت تكرار باعث پيدايش ملكات نفساني در انسان ميشود، از نظر ملاصدرا صحيح نيست. او معتقد است عمل محصول حالات و تمايلات انساني است و صرفاً نقشي واسطهيي ميان نفس انساني و جهان مادي و بيروني دارد. البته عمل بطور غيرمستقيم بر شكلگرفتن افكار و انديشههاي جديد و بدنبال آن، احساسات و تمايلات نو، تأثير ميگذارد.
پرونده مقاله
مسئلة خلود عذاب الهي از جمله مسائل و مباحث مهم معادشناسي در فلسفه و عرفان است. توجه و تحليل ابنعربي و ملاصدرا باعث شده توجه بسياري از انديشمندان و متفكران مسلمان پس از آنها، به اين موضوع معطوف گردد. در اين ميان، آقاعلي مدرس زنوزي از جمله موافقان نظرية عذاب ابدي گناهكا چکیده کامل
مسئلة خلود عذاب الهي از جمله مسائل و مباحث مهم معادشناسي در فلسفه و عرفان است. توجه و تحليل ابنعربي و ملاصدرا باعث شده توجه بسياري از انديشمندان و متفكران مسلمان پس از آنها، به اين موضوع معطوف گردد. در اين ميان، آقاعلي مدرس زنوزي از جمله موافقان نظرية عذاب ابدي گناهكاران در دوزخ است. او در حاشيه اسفار سه برهان بر اين نظريه اقامه كرده كه عبارتند از: تصريح برخي از آيات قرآن كريم بر خلود عذاب، فقدان دافع براي عذاب الهي و ملازمة اختيار انسان با عذاب دائمي. زنوزي حديث مورد استناد ملاصدرا بر اثبات انقطاع عذاب را نپذيرفته است اما در اين مقاله نشان داده ميشود كه انتقادات وي بر ديدگاه ملاصدرا ناتمام است. بنابرين، ميتوان گفت دلايل اقامه شده توسط برخي از حكما و عرفا بر انقطاع عذاب، تمام و كامل است و ميتوان اين مسئله را بلحاظ عقلي توجيه كرد.
پرونده مقاله
قرآن كريم براي گروهي از اهل ايمان، بنام مقربان، جايگاه بسيار ويژهيي قائل شده و جنات و پاداشهاي اخروي آنها با نعمتهايي كه به گروه مؤمنان صالح و متوسط اختصاص دارد، متفاوت است. پژوهش دربارة اينكه مقربان چه ويژگيهايي دارند كه آنان را از ساير اهل ايمان و ديگر سعادتمندان چکیده کامل
قرآن كريم براي گروهي از اهل ايمان، بنام مقربان، جايگاه بسيار ويژهيي قائل شده و جنات و پاداشهاي اخروي آنها با نعمتهايي كه به گروه مؤمنان صالح و متوسط اختصاص دارد، متفاوت است. پژوهش دربارة اينكه مقربان چه ويژگيهايي دارند كه آنان را از ساير اهل ايمان و ديگر سعادتمندان ـ بويژه اصحاب ميمنت و ابرارـ متمايز ميسازد، لازم و ضروري است. خصايلي چون معرفت و كمالات علمي، اعمال صالح و عبادات، تقوا و ارزشهاي اخلاقي، خدمات اجتماعي و خيرخواهانه در شخصيت مقربان قابل مشاهده است. مطابق مباني صدرايي، انسان با ادراك حقايق و عدالت اخلاقي، از حيث قواي نظري و عملي به كمال ميرسد و در نتيجة اين كمال، به لذات حقيقي و انساني دست مييابد. ملاصدرا براي شناسايي مقربان از ساير مؤمنان، به ملاكهاي مختلفي اشاره كرده است؛ از جمله: كمال از حيث علمي و نزاهت اخلاقي، شهود ملكوت و عظمت خدا، استغراق در محبت الهي و برخورداري از عرفان و زهد حقيقي. در عين حال، ديدگاه صدرالمتألهين دربارة برخي پرسشها و مباحث مربوط به مقربان، گاهي مبهم است و گاهي دربارة آن سكوت اختيار كرده است. نوشتار حاضر با رويكردي انتقادي به تحليل ديدگاههاي ملاصدرا در اينباره پرداخته است.
پرونده مقاله
مكتب فلسفي صدرالمتألهين بنام حكمت متعاليه شناخته ميشود. ملاصدرا واژة «حكمت» را بر واژة «فلسفه» ارجح دانسته و «تعالي» را ـكه در نظر او موقعيتي پوياست ـ جهتگيري كلي ساختار فكري خود قرار داده است. اين امر ما را با منظومهيي از عواملي كه از كيفيت، جهت و چگونگي تعالي در اين چکیده کامل
مكتب فلسفي صدرالمتألهين بنام حكمت متعاليه شناخته ميشود. ملاصدرا واژة «حكمت» را بر واژة «فلسفه» ارجح دانسته و «تعالي» را ـكه در نظر او موقعيتي پوياست ـ جهتگيري كلي ساختار فكري خود قرار داده است. اين امر ما را با منظومهيي از عواملي كه از كيفيت، جهت و چگونگي تعالي در اين مكتب بحث ميكند، مرتبط ميسازد. نوشتار پيشرو درصدد است، از ميان عناصر متعدد برتري حكمت صدرايي، چگونگي ايجاد اين تعالي را از طريق بررسي دو مؤلفة نفسشناسي و روششناسي در دو حوزه مبدأ و معاد تبيين نمايد. در رويكرد صدرايي اگر كسي خواستار حكمت باشد، بايد براي خويش و در خويشتن دست به آفرينش زده و از تماشاگري به بازيگري در عرصة وجود قدم بگذارد. نوع نگاه متفاوت ملاصدرا به حقيقت نفس و توسع در مراتب ادراكي آن، با روششناسي درهمتنيده و مرتبط است، زيرا در حكمت صدرايي شناخت نفس بمثابه يك روش براي خداشناسي و آخرتشناسي قلمداد ميشود. ملاصدرا در روششناسي از بازآفريني مفاهيم آغاز ميكند و با رهيافتي ميانرشتهيي و جامعنگر، روش درست را جمع ميان عقل و نقل و شهود ميبيند. تأويل و زبان برتر نيز از مؤلفههايي است كه با روششناسي خاص ملاصدرا مرتبط است.
پرونده مقاله
بر اساس قاعدة «امتناع علم به معلول بدون علم به علت»، كسب هرگونه علم يقيني نسبت به معلول پيش از علم به علت آن، امكانپذير نيست. بر اساس روايت منطقدانان از اين قاعده، تنها علم ما به علوم حصولي كه از طريق برهان حاصل ميشود، مشمول اين قاعده است اما ملاصدرا تحليلي بديع از آن چکیده کامل
بر اساس قاعدة «امتناع علم به معلول بدون علم به علت»، كسب هرگونه علم يقيني نسبت به معلول پيش از علم به علت آن، امكانپذير نيست. بر اساس روايت منطقدانان از اين قاعده، تنها علم ما به علوم حصولي كه از طريق برهان حاصل ميشود، مشمول اين قاعده است اما ملاصدرا تحليلي بديع از آن دارد و برخلاف منطقدانان، نتيجه ميگيرد كه همة علوم ـ اعم از حصولي و حضوري يا بديهي و نظري ـ مشمول اين قاعدهاند. اين فهم نوين ملاصدرا از قاعده، بنظر برخي از شارحان او صحيح نيست و اشكالاتي دارد اما مقالة پيشرو نشان ميدهد كه فهم ملاصدرا با مباني وجودشناختي او سازگار است و انتقادات شارحان ناشي از عدم توجه آنها به اين مباني است.
پرونده مقاله
مجله خردنامه صدرا با اين شماره تابستاني خود به يكصدمين شماره خود رسيد و به بيست و پنجمين سال عمر خود قدم گذاشت. براي كساني كه مجله يا نشريه، مصرفي چند روزه دارد و پس از خواندن بيرنج و آسان آن را فراموش ميكنند، يك نشريه و مجله پديدهيي با عمر يك يا چند روزه است، اما هم چکیده کامل
مجله خردنامه صدرا با اين شماره تابستاني خود به يكصدمين شماره خود رسيد و به بيست و پنجمين سال عمر خود قدم گذاشت. براي كساني كه مجله يا نشريه، مصرفي چند روزه دارد و پس از خواندن بيرنج و آسان آن را فراموش ميكنند، يك نشريه و مجله پديدهيي با عمر يك يا چند روزه است، اما همين نشريه براي كساني كه مادري نموده و دلسوزانه در توليد و ادامه حيات آن، عمر عزيز و آسايش خود را بر سر آن گذاشته و آن را به سن جواني رساندهاند، بگونهيي ديگر است.
خردنامه صدرا بدان سبب به وجود آمد كه فلسفة سنتي اسلامي، بويژه حكمت صدرا در ميدان و بازار اجتماع نبود و تنها در برخي حوزههاي علميه آموزش داده ميشد و بالعكس، فلسفة غرب مانند ديگر علوم انساني، عرصة دانشگاهها را فرا گرفته بود و افكار خام نوانديشانه و بيريشة غربي و گاه مغرضانة يهوديمآبانه در بازار فلسفه، بعنوان فلسفه معرفي ميشد، و بدنبال سياست مكّارانه غربي كه از زمان فروغي و ترجمة رسالة گفتار دكارت، سعي در كنار زدن ميراث فلسفي اسلامي داشت، سعي ميشود كه هر روز نوعي موضوع فلسفي از متفكري از غرب بر سر زبانها بيفتد و انديشمندان دانشگاه، و حتي گاهي حوزه، را به خود مشغول نمايد و حكمت اسلامي را پشت سر بگذارد، تا در غرب فرو رود و فراموش گردد.
خردنامه صدرا در روزگاري پديد آمد كه تا آنجا كه ميدانيم هنوز هيچ مجله تخصصي فلسفي (كه جز به فلسفه نپردازد) نبود و ناچار مقالات فلسفي در لابلاي موضوعات ديگر علمي در مجلات چاپ ميشد. و پس از طلوع اين مجله خوشبختانه باب مجلات خاص فلسفي باز شد، كه اين از جهتي مثبت بود و از يك جهت ديگر منفي، زيرا كه متأسفانه كشور ما چندان كه سزاوار است تحقيقخيز نيست و حجم مقالات فلسفي كه در خور تحسين و داوري فايده علمي يا ابتكار باشد اندك است و اين مقابلة كثرت مجلات (كه حكم تقاضاكننده را دارد) با كمبود مقالات (كه بمانند بازار عرضه است)، توازن عرضه و تقاضا را برهم زد و مجلات فلسفي ناگزير به چاپ هر غث و ثمين شدند و سطح علّميت مجلات پايين آمد، بويژه كه امروز بيشتر مقالات نه از قلم اساتيد بلكه بدست دانشجويان نوشته و عرضه و چاپ ميشود.
يكي از آفات مجلات فلسفي كشور ترجمههايي است كه گاه از نويسندگان فلسفة غربي در مجلات فلسفي چاپ ميشود اما خردنامه بر آن بود كه اساساً مقالات ترجمه شده را نپذيرد و بر اين عهد پايدار بود و از طرفي بر آن بود كه آن دسته از مقالات مؤلفان ايراني را كه گاه انديشههاي برخي متفكران گمنام يا كم نام غربي را (كه در حد مقايسه و تطبيق با حكمت متعاليه و ملاصدرا نيست و شأن حكماي بزرگ ايراني را فرو ميكاهد،) با اين حكيم و مكتب او مقايسه ميكنند با چاپ در مجله، تبليغ نكند و گوهر و خرمهره را در كنار هم ننشاند و شأن حكماي بزرگ را پائين نياورد.
خردنامه صدرا خوشوقت است كه در اين سالهاي دشوار، ضمن ترويج حكمت و فلسفة اسلامي و ابتكاراتي كه در سبك و نام و در روش عرضة مقالات و حتي قطع خاص مجله و نگارش سرمقالههاي آن داشته (و بر خلاف بيشتر مجلات، سرمقاله را وسيلهيي براي طرح برخي مشكلات روز كشور و فرهنگ و فلسفه به مسئولان كرده است)، با انتشار اين مجله، حكمت صدرائي و فلسفة سنتي اسلامي ايراني را از انزواي خود بيرون آورده و از محافل آموزش حوزهها به عرصة نقد و بيان و تحقيق كشانده، و نه فقط دانشگاههاي داخلي كه حتي بگونهيي توجه متفكران ايراني و غير ايراني خارج از كشور را نيز به اهميت و عمق فلسفة اسلامي آگاه ساخته و آنان را بسوي خود خوانده، و ايران انقلابي را كه امالقراي روزگار است، امالقراي فلسفه و كعبة انديشه ناب الهي نمايد.
تا بامروز چنين رفته و بوده و از خداوند قادر متعال ميخواهيم كه توفيق ادامه اين راه را از ما نگيرد و قوّتي در عزم و همتي شايسته عطا نمايد و مشكلات خرد و كلان موجود بر سر راه را از ميان بردارد؛ بفضله و رحمته. والسلام.
پرونده مقاله
كتاب مابعدالطبيعه ارسطو شايد بنياديترين اثر فلسفي بشمار ميرود. اهميت اين اثر بحدي است كه اكنون دو هزار سال است اين نام بر فلسفه اولي و الهيات اطلاق ميشود. دستكم هزار و پانصدسال است كه مراد از لفظ متافيزيك يا مابعدالطبيعه علمي شمرده ميشود كه از مبادي و علتهاي نخستين و چکیده کامل
كتاب مابعدالطبيعه ارسطو شايد بنياديترين اثر فلسفي بشمار ميرود. اهميت اين اثر بحدي است كه اكنون دو هزار سال است اين نام بر فلسفه اولي و الهيات اطلاق ميشود. دستكم هزار و پانصدسال است كه مراد از لفظ متافيزيك يا مابعدالطبيعه علمي شمرده ميشود كه از مبادي و علتهاي نخستين و موضوعهاي علوم جزئي بحث ميكند. مابعدالطبيعه كه ابتدا نامش فلسفه اولي و علم كلي بود، دو بخش داشته است؛ يكي بحث از مطلق وجود و اعراض ذاتي آن و ديگري مباحث الهيات. بر همين اساس، فيلسوفان جهان اسلام فلسفه اولي يا علم كلي را الهيات ناميدند و آن را به دو بخش تقسيم كردند؛ امور عامه يا الهيات بمعنيالاعم كه در آن از وجود و مبادي و علل و اعراض آن بحث ميشود و الهيات خاص يا الهيات بمعنيالأخص كه مسائلش توحيد و صفات و اسماء و افعال باريتعالي است. در سنت اسلامي فيلسوفان دستكم در مبادي و حتي در بسياري از مسائل اساسي با هم توافق داشتند اما در فلسفه جديد غرب مسائل مابعدالطبيعه صورت تازه پيدا كرده و حوزههاي گوناگون فلسفه بوجود آمده است. فيلسوفان دوره جديد از دكارت تا كنون وصف و تعريفي از مابعدالطبيعه پيش آوردهاند كه در ظاهر با بيان ارسطو يكي نيست. آنها بجاي تعريف و وصف مابعدالطبيعه، فلسفة خود را وصف و تعريف كردهاند. نوشتار پيشرو درصدد است با تحليل تطور تاريخي موضوع اين علم، چيستي مابعدالطبيعه را تبيين نمايد.
پرونده مقاله
بر اساس آموزههاي ديني، اعمال و مناسك مذهبي، علاوه بر پيكرة ظاهري، چهرهيي باطني دارند كه هويت و روح انسان را ميسازند. در سنت اسلامي نيز آثار زيادي، گاه بوجه عام و گاه در قالب تحليل برخي اعمال و مناسك خاص، دربارة اسرار شريعت برشتة تحرير درآمده است كه از آن جمله ميتوان ب چکیده کامل
بر اساس آموزههاي ديني، اعمال و مناسك مذهبي، علاوه بر پيكرة ظاهري، چهرهيي باطني دارند كه هويت و روح انسان را ميسازند. در سنت اسلامي نيز آثار زيادي، گاه بوجه عام و گاه در قالب تحليل برخي اعمال و مناسك خاص، دربارة اسرار شريعت برشتة تحرير درآمده است كه از آن جمله ميتوان به الفتوحات المكيه ابنعربي، أسرار الشريعة و اطوار الطريقة و أنوار الحقيقه سيدحيدر آملي، المحجة البيضاء ملامحسن فيضكاشاني، رسالة التنبيهات العلية علي وظائف الصلاة القلبية شهيد ثاني، اسرار الصلاة امام خميني(ره) و... اشاره كرد. ملاصدرا نيز در دو بخش از كتاب الشواهد الربوبيه في المناهج السلوكية به بحث پيرامون اسرار شريعت پرداخته است. مقالة حاضر ديدگاه ملاصدرا درباره اسرار شريعت را بررسي و تحليل ميكند.
پرونده مقاله
عليت محور بسياري از روابط طبيعي است كه در علوم تجربي مورد تحقيق قرار ميگيرد و هماكنون مبناي كشف قوانين علمي است. همچنين كاربرد قوانين علوم، اعم از آنچه به فرد، اجتماع يا ديگر قلمروهاي طبيعي ـاعم از حيوان، گياه يا جماداتـ مربوط ميشود، همگي بر محور عليت است. در اين ن چکیده کامل
عليت محور بسياري از روابط طبيعي است كه در علوم تجربي مورد تحقيق قرار ميگيرد و هماكنون مبناي كشف قوانين علمي است. همچنين كاربرد قوانين علوم، اعم از آنچه به فرد، اجتماع يا ديگر قلمروهاي طبيعي ـاعم از حيوان، گياه يا جماداتـ مربوط ميشود، همگي بر محور عليت است. در اين نوشتار سعي بر اينست كه اعتبار اصل عليت از ديدگاه دو فرقه كلامي معتزله و اشاعره و همچنين دو مكتب فلسفه اسلامي مشاء و متعاليه (از ابنسينا تا علامه طباطبايي)، بررسي شود. اين تحقيق شامل يك مقدمه، سه گزارش تفصيلي و يك جمعبندي و نتيجهگيري است.
پرونده مقاله
قضية منطقي حمليه باعتبار كيف تقسيم ميشود به موجبه و سالبه و هر يك از آن دو، باعتبار محمول تقسيم ميشود به محصّلة المحمول، معدولة المحمول و سالبة المحمول. اما در چگونگي ساختار و نيز مفاد آنها ميان فلاسفه و منطقدانان اختلاف نظر جدّي وجود دارد كه قابل تحقيق است. دربارة تعدا چکیده کامل
قضية منطقي حمليه باعتبار كيف تقسيم ميشود به موجبه و سالبه و هر يك از آن دو، باعتبار محمول تقسيم ميشود به محصّلة المحمول، معدولة المحمول و سالبة المحمول. اما در چگونگي ساختار و نيز مفاد آنها ميان فلاسفه و منطقدانان اختلاف نظر جدّي وجود دارد كه قابل تحقيق است. دربارة تعداد اجزاء مقوّم حقيقت قضيه و اجزاء خارج از حقيقت قضيه كه لازمة تحقق آن هستند نيز نظر واحدي وجود ندارد. تعداد اجزاء قضيه بحسب اختلاف هليّات بسيطه و هليّات مركّبه موجبه و سالبه مشخص ميشود. دربارة نسبت حكميه نيز برخي معتقدند در همة قضايا ـ چه موجبه و چه سالبه ـ نسبت، ثبوتي و وجودي است ولي بعقيدة برخي ديگر، اين نسبت تنها در قضاياي موجبه، ثبوتي است و در قضاياي سالبه، سلبي و عدمي است. افزون بر اين، مشروط يا غير مشروط بودن تحقق موجبة معدوله نيز مطرح شده و قضية سالبة المحمول نيز مورد مناقشه قرار گرفته است. ساختار قضية سالبة المحمول در صورت ملفوظ، همانند قضية سالبة محصّله است اما در مفاد و مدلول، متفاوت است. مفاد قضية سالبة محصّله، رفع و قطع حكم ايجاب است ولي مفاد سالبة المحمول ايجاب سلب است. اين نوع قضيه را خواجهنصيرالدين طوسي و از معاصرين، علامه طباطبايي بعنوان يك قضيه» منطقي قبول ندارند.
پرونده مقاله
از جمله احكام وجود، مساوقت آن با فعليت، خارجيت و وحدت است. بر اين اساس، اشكال ميشود كه اين تساوق مستلزم آنست كه قسيمهاي ديگر، يعني وجود بالقوه، ذهني و كثير، از دايرة تقسيم وجود خارج شوند. حكماي متأخر در رفع اين مشكل، دو اعتبار نفسي و اضافي را لحاظ كردهاند. به اعتبار ن چکیده کامل
از جمله احكام وجود، مساوقت آن با فعليت، خارجيت و وحدت است. بر اين اساس، اشكال ميشود كه اين تساوق مستلزم آنست كه قسيمهاي ديگر، يعني وجود بالقوه، ذهني و كثير، از دايرة تقسيم وجود خارج شوند. حكماي متأخر در رفع اين مشكل، دو اعتبار نفسي و اضافي را لحاظ كردهاند. به اعتبار نفسي، فعليت، وحدت و خارجيت بدون مقايسه با موجودات ديگر در نظر گرفته ميشوند و با اين ملاحظه، وجود مساوق با فعليت، وحدت و عينيت است. به اعتبار اضافي، وجودات با وجودات ديگر مقايسه ميشوند و جايگاه خود را در تقسيم پيدا ميكنند و قسيم ضلع مقابل خود قرار ميگيرند. اين بيان مشكل ديگري در پي دارد؛ به اين شكل كه با فرض دوم، ضلع ديگر با مفاد قسيمبودن اقسام سازگاري ندارد، زيرا اقسام مباين يكديگرند و وجه مشترك ندارند وگرنه تقسيم فاقد معنا خواهد بود. بنظر ميرسد اين مشكل در مواجهه با دو مبناي اصالت وجود و مباحث ماهوي و تباين وجودي، حادث ميشود؛ چراكه تقسيم اوليه مطابق با نظام فلسفي حكماي متقدم شكل گرفته و با همان مبنا سازگار است. مقالة حاضر با روش تحليل محتوايي و مقايسه مباني، در پي ريشهيابي روند تحولات در مبحث تقسيمات دوضلعي وجود است و نشان ميدهد كه آغاز اين تقسيمات در آثار حكماي پيش از صدرالمتألهين و بدون توجه به مسئلة اصالت وجود شكل گرفته است و سپس با مبناي اصالت وجود قرائت جديدي يافته و موجب بروز اين مشكل شده است. با تحليل اين مسئله در پرتو مباني صدرايي، ميتوان به توجيه قابل قبولي در اينباره دست يافت.
پرونده مقاله
بیست و چهارمین همایش از سلسله همایشهای بزرگداشت حکیم ملاصدرا با موضوع «فلسفه و هنر» در خردادماه 1399 بصورت مجازی برگزار شد.
موضوع «فلسفه و هنر» در جلسه مورخ 28/8/98 شورای عالی بنیاد حکمت اسلامی صدرا بتصویب رسید و با انجام مقدمات، فرخوان مقاله در تاریخ 23/10/98 اعلان چکیده کامل
بیست و چهارمین همایش از سلسله همایشهای بزرگداشت حکیم ملاصدرا با موضوع «فلسفه و هنر» در خردادماه 1399 بصورت مجازی برگزار شد.
موضوع «فلسفه و هنر» در جلسه مورخ 28/8/98 شورای عالی بنیاد حکمت اسلامی صدرا بتصویب رسید و با انجام مقدمات، فرخوان مقاله در تاریخ 23/10/98 اعلان گردید. در پی اعلام فراخوان مقاله و در مدت تعیین شده، در مجموع 123 مقاله به دبیرخانه همایش رسید که از میان آنها 68 مقاله در شورای علمی همایش پذیرفته شد. چکیده این مقالات در قالب کتابچهیی بر روی پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا منتشر و در اختیار علاقمندان قرار گرفته است.
با توجه به شرایط ایجاد شده در پی شیوع بیماری و امکانپذیر نبودن برگزاری حضوری همایش، بیست و چهارمین همایش ملاصدرا بصورت مجازی برگزار شد؛ بدین صورت که سخنرانی اساتید متمایل ضبط و بمنظور بهرهگیری مخاطبان، بر روی پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا منتشر شد.
کتاب مجموعه مقالات برگزیده همایش، در دست آمادهسازی است که بزودی در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت.
پرونده مقاله