• فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - سرمقاله
        آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای
        ملت در حكم خانواده‌يي بزرگ است و ادارة امور آن بايد با نگاهي در اين راستا نگريسته شود. از جمله وظايف مديران كشور و اين خانوادة بزرگ، علاوه بر دلسوزي و خيرخواهي، عبارتست از دقت در توزيع منابع و درآمدهاي حاصل اين جماعت، متناسب با اهميت واقعي ـ‌نه ظاهري‌ـ آن و دادن نظم و ت چکیده کامل
        ملت در حكم خانواده‌يي بزرگ است و ادارة امور آن بايد با نگاهي در اين راستا نگريسته شود. از جمله وظايف مديران كشور و اين خانوادة بزرگ، علاوه بر دلسوزي و خيرخواهي، عبارتست از دقت در توزيع منابع و درآمدهاي حاصل اين جماعت، متناسب با اهميت واقعي ـ‌نه ظاهري‌ـ آن و دادن نظم و تنظيمي حكيمانه و عقلايي‌در تخصيص سهم هر بخش به آن. بارها اين قلم گفته و نوشته است كه سهم معنويات و مصاديق آن ـهمچون فرهنگ و حكمت و دانش و اخلاق فردي و اجتماعي ...‌ـ بمراتب بيشتر از امور روبنايي و مادي و ظاهري است، و امور معنوي و فرهنگي و عقلي بمراتب بيشتر در حفظ حيات و سلامت جامعه و رسيدن به ديگر اهداف كمك ميكند و بهمين دليل بر بخشهاي ديگر تقدم دارد و ضعف آن، بالعكس، ميتواند حتي اقتصاد و سياست و ديگر بخشهاي سازنده را هم خراب يا كم اثر نمايد. متأسفانه در بيشتر برنامه‌هاي كوتاه يا بلندمدت كشوري ديده ميشود كه فصل فرهنگ و امور معنوي در صف نِعال و اواخر فصول برنامه‌ها و در دورترين نقطه از چشم برنامه‌ريزان و نيز از سرچشمة حياتبخش بودجة سالانة كشوري و عمومي قرار گرفته است و دستگاههاي فرهنگي و حِكمي ـ دولتي يا غيردولتي ـ ‌‌بسبب كمبود منابع مادي و مالي، قادر به انجام تمام و كمال اهداف خود نيستند؛ چيزي كه همواره آرزوي دشمنان اين ملت بوده و هست. اكنون كه باز زمان دوره‌يي و سالانة تصويب بودجه رسيده است، وظيفة خود دانستيم كه اين نكات بسيار مهم، مورد توجه مسئولين و طراحان آن قرار گيرد و اگر مايل نيستند فرهنگ را در فصل و فصول اول برنامه‌ها قرار دهند دستكم سهم آنرا معقول و متناسب و همطراز با بخشهاي ديگر بگذارند تا ندانسته به ضعف و خرابي فرهنگ كشور زياني نزده باشند. دشمنان قسم خوردة خارجي اين ملت، از يكطرف فرهنگ و معارف نادرست و فاسد خود را آرايش نموده و با وسايط و رسانه‌هاي توانايي كه دارند برجامعة ما تحميل ميكنند، و از طرف ديگر دستگاههاي مربوطه و مأمور تأمين امور مالي، به دستگاههاي فرهنگي ـ‌‌بويژه مؤسسات فلسفي و حكميـ كشور بهاي كم ميدهند و اين جبهة مهم دفاعي ملت و كشور‌ را در برابر هجوم مغول‌وار تمدن منحط غربي تنها ميگذارند و سهمي اندك ميدهند. حاصل پيام ما و جامعة تلاشگران نشر فرهنگ و حكمت و معنويت و عقلانيت آنست كه در اين فرصت بودجه‌نويسي، بحكم عدالت و وطن‌دوستي و عقل معاد و معاش، به فصل فرهنگ و امور معنوي بويژه حكمت و خردورزي توجهي بيشتر بنمايند تا در بارگاه حق و دادگاه وجدان انساني سرشكسته نباشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - ‌هستي‌شناسي خيال نزد ابن سينا و ملاصدرا
        محسن  حبيبي
        قوة خيال نزد ابن‌سينا و ملاصدرا از جمله قواي باطنيِ نفس محسوب ميشود. ابن‌سينا بدلايلي به مادي بودن اين قوه و ملاصدرا نيز با ادله‌يي به مجرد بودن آن قائل شده است. ابن‌سينا با مادي دانستن خيال با مشكلات فلسفي عديده‌يي همچون معاد جسماني و بقاي برخي نفوس روبروست. ملاصدرا ضم چکیده کامل
        قوة خيال نزد ابن‌سينا و ملاصدرا از جمله قواي باطنيِ نفس محسوب ميشود. ابن‌سينا بدلايلي به مادي بودن اين قوه و ملاصدرا نيز با ادله‌يي به مجرد بودن آن قائل شده است. ابن‌سينا با مادي دانستن خيال با مشكلات فلسفي عديده‌يي همچون معاد جسماني و بقاي برخي نفوس روبروست. ملاصدرا ضمن پاسخ به ادلة وي، براي مدعاي خود دلايل متعددي ذكر كرده است. در سنجش ميان دلايل هر يك از اين دو فيلسوف، ادلة ملاصدرا را در مقايسه با نظر شيخ الرئيس متقنتر و مقبولتر مي‌يابيم. در ضمن، ملاصدرا با قبول تجرد قوة خيال، به نتايج متعددي همچون توجيه بقاء حافظه در پيري، توجيه مسائل فراروانشناختي، اثبات معراج و معاد جسماني و بقاء نفوس سادة انساني نائل شده كه ابن‌سينا در پي آنها بوده است. لذا ميتوان نتيجه گرفت نظرية ملاصدرا در اين باب، يعني اعتقاد به تجرد قوة خيال كاربرديتر است و با آن بنحو ساده‌تري ميتوان براي برخي معتقدات ديني، دليل و توجيه عقلاني اقامه كرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تحليل معنا و مفهوم «سلامت معنوي» در روانشناسي و آموزه‌هاي فلسفي ملاصدرا
        عباس احمدي سعدي  احمدي سعدي
        مفهوم «معنويت» در مقابل ماديت و جهان مادي، اصل اصيل همة اديان آسماني و حتي غير آسماني است. وجود و هستي حقيقي در اديان، امري فرامادي و معنوي است. مفهوم معنويت، يعني باور قلبي به وجود حقايق متعالي و مافوق طبيعي كه بنظر ملاصدرا، كانون و اصل آن وجود واحد حق تعالي است. چنين چکیده کامل
        مفهوم «معنويت» در مقابل ماديت و جهان مادي، اصل اصيل همة اديان آسماني و حتي غير آسماني است. وجود و هستي حقيقي در اديان، امري فرامادي و معنوي است. مفهوم معنويت، يعني باور قلبي به وجود حقايق متعالي و مافوق طبيعي كه بنظر ملاصدرا، كانون و اصل آن وجود واحد حق تعالي است. چنين اعتقادي، به رفتار و زواياي گوناگون زندگي رنگ و جهتي خاص ميبخشد، بنحوي كه فرد از «بودن» خود، ديگران و جهان نه تنها احساس بيهودگي و پوچي نميكند بلكه از حس خوشايند رضايتمندي نيز برخوردار ميشود. اين معنا در روانشناسي لزوماً معطوف به آموزة قدسي يك دين خاص نيست؛ اگرچه با آن مخالفتي هم ندارد. صدرالمتألهين شيرازي بر پاية اصول حكمت متعالية خود در علم النفس و ارتباط متقابل بدن و نفس، بر آن است كه رفتار و اعمال ظاهري و بدني و نيز علوم و آگاهيهاي آدمي تأثيري ژرف بر نفس و روح انسان دارند و نهايتاً در فرآيند حركت و صيرورت جوهري، سرنوشت او را رقم ميزنند. طبق اين اصول، سلامت و نيز بيماري معنوي و باطني در گرو آگاهي و رفتار شخص خواهد بود. دانش روانشناسي، بويژه در شاخة انسانگرايانة آن، نيز بر نقش مهم معنويت در سامانمندي زندگي و سلامت رفتار و شخصيت فرد تأكيد نموده‌است. طبق نظرية برخي از روانشناسان وجودي (اگزيستانسياليست) همچون فرانكل و يونگ، سلامت معنوي يكي از مؤلفه‌هاي مهم «شخصيت سالم» است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - مسئلة توحيد ذاتي و ارتباط آن با كاشفيت وحدت مفهوم از وحدت مصداق
        سيدمجيد  ميردامادي
        در اين مقاله، ضمن اثبات حكايت و كاشفيت مفهوم واحد از مصداق واحد و ابطال جواز انتزاع مفهوم واحد از مصاديق كثير، شبهة ابن كمونه بر برهان توحيد رد و توحيد ذاتي حق تعالي تبيين ميشود. شبهة ابن كمونه بر مبناي اصالت و تباين وجودها و به مسلك اصالت ماهيت، وارد است و بر مبناي اصا چکیده کامل
        در اين مقاله، ضمن اثبات حكايت و كاشفيت مفهوم واحد از مصداق واحد و ابطال جواز انتزاع مفهوم واحد از مصاديق كثير، شبهة ابن كمونه بر برهان توحيد رد و توحيد ذاتي حق تعالي تبيين ميشود. شبهة ابن كمونه بر مبناي اصالت و تباين وجودها و به مسلك اصالت ماهيت، وارد است و بر مبناي اصالت و تشكيك خاصي وجود، دفع ميشود. روش اين پژوهش، توصيفي‌ـ‌ تحليلي با رويكرد انتقادي است. مهمترين نتايجي كه اين تحقيق به آنها دست يافته عبارتند از: 1. مفهوم و مصداق ذاتاً واحد هستند 2. انتزاع مفهوم واحد از مصاديق كثير از حيث كثرت، ممتنع است 3. حقيقت مشترك، مبدأ انتزاع مفهوم واحد است 4. وحدت مفهوم از وحدت مصداق كاشفيت دارد 5. نسبت عنوان وجوب وجود به حقيقت وجود، نسبت ذاتي به صاحب ذاتي است و مفهوم وجوب وجود، از حاق وجود واجب، بدون حيثيت تقييدي و تعليلي، انتزاع ميشود 6. شبهة ابن كمونه بر برهان توحيد واجب الوجود بر مبناي امتناع انتزاع مفهوم واحد از مصاديق كثير دفع ميشود 7. در فرضي كه واجب الوجود، وجود صرف يا بسيط دانسته شود، شبهه طرح نميشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - پاسخ به يك اشكال ديرين در نحوة مواجهة ملاصدرا با ادلة سهروردي بر انكار وجود نفس پيش از بدن
        علي  شيرواني مجتبي  افشارپور
        دربارة وجود پيشينِ نفس ـ ‌‌وجود نفس پيش از تعلق به بدن‌؛ خواه اين وجود پيشين حادث باشد و خواه ازلي‌ـ ميان حكيمان اختلاف است. ملاصدرا هرچند، نفس با تعين خاص ـ‌نفس بماهي نفس‌ـ را برآمده از حركت جوهري جسم (جسمانية الحدوث) ميداند، وجود پيشين آن را نيز ميپذيرد ولي آن را وجود چکیده کامل
        دربارة وجود پيشينِ نفس ـ ‌‌وجود نفس پيش از تعلق به بدن‌؛ خواه اين وجود پيشين حادث باشد و خواه ازلي‌ـ ميان حكيمان اختلاف است. ملاصدرا هرچند، نفس با تعين خاص ـ‌نفس بماهي نفس‌ـ را برآمده از حركت جوهري جسم (جسمانية الحدوث) ميداند، وجود پيشين آن را نيز ميپذيرد ولي آن را وجودي عقلي ميشمارد. وي در اين بحث، ادلة سهروردي براي نفي وجود پيشين نفس را بررسي، نقد و رد ميكند. بين شارحان كلام ملاصدرا همواره اين پرسش مطرح بوده كه چرا او ادلة سهروردي را بر نفي وجودِ پيشين نفس با تعين خاص خود حمل نكرده است تا با يكديگر همسخن شوند، با آنكه كلام و ادلة سهروردي زمينة چنين برداشتي را دارد؟ از اينرو، هم بعضي از مفسرانِ متقدم ملاصدرا و هم بعضي از معاصرين، بر او خرده گرفته‌اند و اشكالهاي وي بر سخن سهروردي را نابجا دانسته‌اند. اين مقاله ضمن اشارة اجمالي به نكات بنيادين در ادلة سهروردي و نقدهاي ملاصدرا بر آن، نكتة اصلي رويگرداني او از حمل كلام سهروردي بر راي مختار خود را بيان ميكند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - تحليلي بر ديدگاه ابن‌سينا پيرامون ارتباط بدن، مرگ و حيات اخروي
        فروغ السادات رحيم پور زهرا  حيدري
        در مصاحبت بدن با نفس در حيات دنيوي شكي وجود ندارد اما همراهي بدن دنيوي با نفس در حيات اخروي، محل بحث و اختلاف است. مطابق مباني بوعلي سينا، بدن دنيوي نميتواند حيات اخروي داشته باشد اما برخي آثار ناشي از حيات دنيوي بدن، تا ابد با نفس باقي ميماند و بر حيات اخروي و ابدي انس چکیده کامل
        در مصاحبت بدن با نفس در حيات دنيوي شكي وجود ندارد اما همراهي بدن دنيوي با نفس در حيات اخروي، محل بحث و اختلاف است. مطابق مباني بوعلي سينا، بدن دنيوي نميتواند حيات اخروي داشته باشد اما برخي آثار ناشي از حيات دنيوي بدن، تا ابد با نفس باقي ميماند و بر حيات اخروي و ابدي انسان تأثير ميگذارد. بدن در نظر ابن سينا، نقش اساسي در وقوع مرگ دارد چراكه تغيير و انحلال تركيب آن، عامل مفارقت نفس از بدن و در نتيجه خاتمه يافتن حيات دنيوي ميگردد. با شروع مرحلة اخروي حيات، اگرچه پيوند نفس با بدن مادي قطع ميشود اما آثار ناشي از برخي افعال و ملكات دنيويِ بدن زايل نميشود و بنحوي بر كيفيت سرنوشت نهايي انسان و زندگي ابدي او تأثير ميگذارد. تحقق اتصال تام به عقل فعال كه با رفع موانع و محدوديتهاي بدني صورت ميگيرد، ادراك حقيقي لذات معنوي و ادراك حقيقي ذات نفس، از جملة اين آثار است. ملكات ناشي از هيئات بدني كه در نفس رسوخ يافته‌اند، تا حيات بعدي باقي ميمانند و در فراهم كردن بستر سعادت و شقاوت نفس و تعيين كم و كيف ثواب و عقاب اخروي آن دخالت ميكنند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسي انتقادي استدلال سيد شريف جرجاني بر بساطت مشتق
        سيداحمد  حسيني سنگچال محمد  سعيدي مهر
        مسئلة بساطت يا تركب مشتق، از دغدغه‌هايي است كه در عين شباهت آن به مباحث اعتباري، در مقاطعي بر بحثهاي فلسفي تأثيرگذار بوده است. نوشتار حاضر درصدد است به بررسي انتقادي استدلال جرجاني بر بساطت مشتق بپردازد. مطابق استدلال وي هرگاه مشتق، مركب از «شيء له المشتق منة فرض گردد، چکیده کامل
        مسئلة بساطت يا تركب مشتق، از دغدغه‌هايي است كه در عين شباهت آن به مباحث اعتباري، در مقاطعي بر بحثهاي فلسفي تأثيرگذار بوده است. نوشتار حاضر درصدد است به بررسي انتقادي استدلال جرجاني بر بساطت مشتق بپردازد. مطابق استدلال وي هرگاه مشتق، مركب از «شيء له المشتق منة فرض گردد، در صورت أخذ مفهوم «شيء»، دخول عرض عام در فصل و در صورت أخذ مصداق «شيء»، انقلاب قضاياي ممكن به ضروري اتفاق مي‌افتد. در صورت نخست فصل، از فصل بودن مي‌افتد و در فرض دوم جهت امكان از عالم واقع جمع ميگردد. براي تبيين كيفيت انقلاب، راهكاري ارائه شده است كه به تحليل مفهوم حصه و نقش قيد و تقيد در محمول باز ميگردد. در ادامه، برغم بينقص شمردن اين استدلال، روشن خواهد شد كه دليل مزبور براي اثبات بساطت مشتق ناكارآمد است و تنها از عهدة اخراج مفهوم يا مصداق «شيء» از حقيقت مشتق برمي‌آيد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - ديدگاه حكيم سبزواري دربارة برهان تضايف و نقش آن در اثبات اتحاد عاقل و معقول
        محمدهادي  توكلي حسينعلي شيدان‌شيد
        حكيم سبزواري اگرچه همانند صدرالمتألهين از طرفداران نظرية اتحاد عاقل و معقول است اما بر خلاف وي، در باب برهان تضايف ـ‌كه مهمترين برهان صدرالمتألهين براي اثبات اين نظريه است‌ـ سخنان گوناگوني گفته و مواضع متفاوتي اختيار كرده است؛ گاه آن را ناتمام خوانده و اشكالات آن را برش چکیده کامل
        حكيم سبزواري اگرچه همانند صدرالمتألهين از طرفداران نظرية اتحاد عاقل و معقول است اما بر خلاف وي، در باب برهان تضايف ـ‌كه مهمترين برهان صدرالمتألهين براي اثبات اين نظريه است‌ـ سخنان گوناگوني گفته و مواضع متفاوتي اختيار كرده است؛ گاه آن را ناتمام خوانده و اشكالات آن را برشمرده، گاه تقريري ديگر از آن بدست داده و گاه آن را تمام دانسته و به دفاع از آن پرداخته است. اين مقاله به گزارش، تحليل و بررسيِ سخنان گوناگون حكيم سبزواري دربارة برهان تضايف اختصاص دارد. حاصل آنكه تلقيِ حكيم سبزواري از برهان صدرالمتألهين، تلقيِ خاصي است كه در برخي موارد با كلام ملاصدرا سازگار نمينمايد و بر استدلالهاي وي براي رد آن برهان نيز اشكالهايي وارد است اما در مجموع ميتوان گفت مـواضـع گـونـاگـون او كمـابـيـش بـا يـكـديـگـر هماهنگند. پرونده مقاله