فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - سرمقاله
آیتالله سیدمحمد خامنهایهفتة پژوهش نزديك است و بزودي جلسات و سخنرانيهاي مقامات سياسي و دولتي در فضيلت پژوهش و لزوم و ضرورت آن برپا خواهد گرديد. فضيلت و اهميت و لزوم پژوهش علمي بر كسي پوشيده نيست و از هر زاويه به آن نگاه شود لزوم و اهميت آن براي يك جامعة طالب موفقيت و پيشرفت، بر انسان روشن ميشو چکیده کاملهفتة پژوهش نزديك است و بزودي جلسات و سخنرانيهاي مقامات سياسي و دولتي در فضيلت پژوهش و لزوم و ضرورت آن برپا خواهد گرديد. فضيلت و اهميت و لزوم پژوهش علمي بر كسي پوشيده نيست و از هر زاويه به آن نگاه شود لزوم و اهميت آن براي يك جامعة طالب موفقيت و پيشرفت، بر انسان روشن ميشود. قانون اساسي هم (بند 4، ص 3، ق.ا.ج) «تقويت روح بررسي و تتبع و ابتكار در تمام زمينههاي علمي، فني، فرهنگي و اسلامي...» را وسيلهيي براي رسيدن نظام جمهوري اسلامي ايران به اهداف انقلابي اصل دوم قانون دانسته است. پژوهش ـيعني تفكر و تدّبر و بكار انداختن انديشه و قواي ذهني براي كشف نقاط جديد علمي و فهم مجهولاتـ خود نوعي حركت است؛ حركت ذهن و روح انسان و خروج آن از جمود و ايستائي، و فكر را حكما از آنرو «حركت از مبادي، بسوي مراد» تعريف كردهاند تا وجود عنصر حركت و پويايي در پژوهش و منافع آنرا نشان دهند. پس اگر فكر و پژوهش علمي، نوعي حركت و حركت نشانة حيات باشد، نتيجه ميشود كه حيات يك جامعه، به پژوهش علمي و راه پيمودن براي رسيدن به اهداف و مقاصد جديد بستگي دارد و جامعة ايستاي خوابآلود را ميتوان جامعهيي مرده و مردابمانند تشبيه كرد. پديدة پژوهش در يك جامعه علمي تابعي از روانشناسي اجتماعي و فردي و نيز اوضاع قانوني و اداري و نوسانهاي سياسي يا مانند آن ميباشد و بزباني ديگر عوامل و موانعي دارد و عوامل آنرا ميتوان عناصر و اركان آن دولت ناميد. اولين عنصر آن، وجود انگيزه در دانشمند و دانشجوست، تا در روح او حركت ايجاد گردد و در ذهن او توان نهفته بيدار شود و پيداست كه وجود انگيزه در انسان خود مقولهيي گسترده و بسته به چندين عنصر ديگر، از جمله، آمادگي دستگاههاي مربوطه و نيز تشويق و قدرداني از زحمات است. قدرداني و تشويق عملي ـ و نه تنها لفظي و ظاهري ـ گاهي بصورت فراهمسازي و تمهيد همة مقدمات كار براي پژوهشگر، و گاهي بشكل جلوگيري از برخي رفتارهاي مأيوس كنندة ادارات و دانشگاهها نسبت به محققين كشور است، و البته مقصود از پژوهشگر، همة فضلايي هستند كه در حوزه و دانشگاه ميباشند و نه فقط محيط دانشگاه، چون حوزه سابقة تاريخي بيشتري در كار پژوهش دارد و بسياري از محققان حوزوي حتي بدون داشتن امكانات و تشويق و گاهي با وجود فشارهاي روحي و دولتي، برايگان و بدون دستمزد كارهاي تحقيقي بزرگي كردهاند؛ سعيشان مشكور باد. در پايان به يك نكته مهم ديگر اشارت را لازم ميدانم و آن نزول سطح تحقيق علمي در علوم انساني از جهت كيفيت است كه اگر اينگونه بماند، علوم انساني در مقايسه با علوم طبيعي و تجربي، حالت و حيات نباتي بخود خواهد گرفت و اطلاق زنده بر آن دشوار خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - ملاصدرا و دو قاعدة «فرعيت» و «ثبوت ثابت»
طوبي كرماني روح الله دارائيبررسي قواعد حاكم بر نظامهاي فلسفي پرتوي جديد از آراء حكما را نمودار ميسازد. در اين نوشتار، ضمن تبيين قاعدة «ثبوت شيئي براي شيء ديگر، فرع ثبوت ثابت است» كه به «قاعدة ثبوت» مشهور است، پيامدهاي اين قاعده و تلازم آن با «قاعده» فرعيت» مورد بررسي قرار ميگيرد. ازآنجاكه برخ چکیده کاملبررسي قواعد حاكم بر نظامهاي فلسفي پرتوي جديد از آراء حكما را نمودار ميسازد. در اين نوشتار، ضمن تبيين قاعدة «ثبوت شيئي براي شيء ديگر، فرع ثبوت ثابت است» كه به «قاعدة ثبوت» مشهور است، پيامدهاي اين قاعده و تلازم آن با «قاعده» فرعيت» مورد بررسي قرار ميگيرد. ازآنجاكه برخي از صاحبنظران جمع اين قاعده و قاعدة فرعيت را جايز نميدانند، با بررسي دو قاعده، زواياي اين تعامل نيز مورد تحليل قرار ميگيرد. بنابر تقريري، ميان ايندو قاعده تلازم برقرار است و بنا بر تقريري ديگر، رابطة تقابل كه چيستي و هستي هر يك منوط به ديگري است. در تفسير قاعدة فرعيت نيز دو نگرش وجود دارد كه تا حدي ريشه در پذيرش يا عدم پذيرش قاعدة ثبوت ثابت دارند. برخي حكماي اسلامي بر اين باورند كه پذيرش قاعدة ثبوت ثابت و وجود رابططرفيني كه از ابتكارات ملاصدرا است، به نزاع ديرين حكما پيرامون نحوة تحقق معقولات ثاني پايان داده و ميان دو نحلة افلاطونيان و مشائيان جمع نموده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تبيين و بررسي برهان علامه طباطبايي در ارجاع نظريه «تشكيك در وجود» به نظرية «وحدت شخصي وجود»
حسين کلباسی اشتری مهدي ساعتچينظرية وحدت شخصي وجود، اساس هستيشناسي عرفاني است، از اينرو گروهي از محققين اهل عرفان در مقام تبيين و دفاع از عقيدة خويش به اثبات برهانيِ اين نظريه اقدام نمودهاند. حكيم و عارف معاصر، علامه طباطبايي نيز در آثار خود به اقامة براهيني در اثبات اين مدعا پرداخته است. ازجملة چکیده کاملنظرية وحدت شخصي وجود، اساس هستيشناسي عرفاني است، از اينرو گروهي از محققين اهل عرفان در مقام تبيين و دفاع از عقيدة خويش به اثبات برهانيِ اين نظريه اقدام نمودهاند. حكيم و عارف معاصر، علامه طباطبايي نيز در آثار خود به اقامة براهيني در اثبات اين مدعا پرداخته است. ازجملة اين براهين، برهاني است كه در آن از طريق واكاويِ برهان حكماي متألّه مبني بر وحدت سنخي وجود و تشكيكي بودنِ آن، مدعاي عرفا مبني بر وحدت شخصي وجود به اثبات رسيده است. اين برهان از حيث روش استدلال و همچنين پرداختن به فروع و نتايجِ گوناگون مطلب، بويژه روشن ساختن نسبت ميان نظرية عارف و نظرية حكيم، بديع و قابل توجه است. مقالة حاضر پس از تقرير هر يك از دو نظريه، به تبيين و تحليل برهان مذكور پرداخته و برخي از نتايج متفرع بر آن را مورد بررسي قرار ميدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تحليل مقايسهيي ديدگاه فارابي و ابنعربي دربارة جايگاه اخلاق و عرفان در جامعة آرماني
فرشته ندري ابيانهدر اين مقاله با بررسي هويت اخلاقي– عرفاني مدينه» فاضله از ديدگاه فارابي (بعنوان مؤسس فلسفة اسلامي) و ابنعربي (بعنوان پدر عرفان اسلامي)، سيماي سه ركن اصلي اين مدينه يعني رياست، فصل مميزه و هدف از تشكيل آن با تأكيد بر مفاهيم پايهيي كمال، عدالت و سعادت تام ترسيم شده است چکیده کاملدر اين مقاله با بررسي هويت اخلاقي– عرفاني مدينه» فاضله از ديدگاه فارابي (بعنوان مؤسس فلسفة اسلامي) و ابنعربي (بعنوان پدر عرفان اسلامي)، سيماي سه ركن اصلي اين مدينه يعني رياست، فصل مميزه و هدف از تشكيل آن با تأكيد بر مفاهيم پايهيي كمال، عدالت و سعادت تام ترسيم شده است و ثابت ميشود اين مفاهيم در متعاليترين وجه ممكن در مدينه» مهدوي تحقق مييابد. تأكيد بر جايگاه عقل و معرفت در اينباره و همچنين بيان مصاديق مدن غير فاضله از ديدگاه ايندو انديشمند، از ديگر مسائل مطرح شده در اين پژوهش است. تحليل مقايسهيي آراء فارابي و ابنعربي نشان ميدهد كه عليرغم اشتراك ديدگاه درباره» اركان اصلي مدينه» فاضله، زيرساختهاي انديشه و آراء فلسفي و عرفاني آنها در اينباره مختلف و متفاوت است. از جمله» اين تفاوتها ميتوان به مواردي چون جايگاه طرح مسئله» مدينه» فاضله، مباني شكلگيري اين ايده، زبان و ادبيات ارائه» آن، تعيين مصداق و بيان سطح تعالي آن و نحوه» اعتقاد به لزوم تحقق عيني مدينه» فاضله اشاره كرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - صلح و سعادت در فلسفة سياسي صدرالمتألهين
محمد مشکاتاين مقاله داراي دو هدف يا مسئلة اصلي است: نخست، رابطة دوسوية صلح و سعادت؛ دوم، تعامل و تصاعد متقابل و متعاكس آندو بدون هيچ نقطة ايستا و پاياني. چنانكه پيداست رويكرد مقاله توصيفي نيست بلكه در بخش اصلي خود، تحليلي يا توصيفي ـ تحليلي است. نوآوري مقاله در تبيين و كشف رابطه» چکیده کاملاين مقاله داراي دو هدف يا مسئلة اصلي است: نخست، رابطة دوسوية صلح و سعادت؛ دوم، تعامل و تصاعد متقابل و متعاكس آندو بدون هيچ نقطة ايستا و پاياني. چنانكه پيداست رويكرد مقاله توصيفي نيست بلكه در بخش اصلي خود، تحليلي يا توصيفي ـ تحليلي است. نوآوري مقاله در تبيين و كشف رابطه» دوسويه صلح و سعادت و كشف رابطة متصاعد دوسويه آن از متون ملاصدراست. اين رابطه بر مبناهاي مختلفي در انديشة صدرالمتألهين مورد تحليل قرار ميگيرد. بر مبناي انسانشناسي ملاصدرا، از زواياي گوناگون بدست ميآيد كه صلح شرط سعادت دنيوي و اخروي است و سعادت نيز عامل تحكيم صلح است. وجودشناسي و جهانشناسي صدرايي نيز مبناي تحليلهاي نگارنده در باب رابطة دوسويه صلح و سعادت است؛ بر اين مبنا تحليل ميكنيم كه چگونه جامعة صدرايي در عين برخورداري از تكثرها ميتواند عميقاً وحدتگرا باشد. تحليل رابطة صلح و سعادت بر مبناي انديشههاي ديني صدرايي نشان ميدهد كه چگونه صلح در دنياي مدرن به مخاطره افتاده است. ساختار حكومت و كاركردهاي آن نيز بتفصيل ديگري پرده از رابطة دوسوية صلح و سعادت برميدارد، چنانكه انديشههاي اخلاقي ملاصدرا نيز رابطة دقيق صلح و امنيت و سعادت اخلاقي را برملا ميسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - مسئلة مطابقت در معرفتشناسي وجودي ملاصدرا
شهناز شايانفرنظرية مطابقت در صدق، يكي از كهنترين و مهمترين نظريات در باب شناخت حقيقت است. فيلسوفان مسلمان تفسير واحدي از نظرية مذكور بدست داده و تطابق ذهن و عين را صرفاً تطابقي ماهوي تلقي كردهاند. ملاصدرا نيز همگام با پيشينيان، در مبحث وجود ذهني و ديگر مباحث مرتبط با علم، از وحدت چکیده کاملنظرية مطابقت در صدق، يكي از كهنترين و مهمترين نظريات در باب شناخت حقيقت است. فيلسوفان مسلمان تفسير واحدي از نظرية مذكور بدست داده و تطابق ذهن و عين را صرفاً تطابقي ماهوي تلقي كردهاند. ملاصدرا نيز همگام با پيشينيان، در مبحث وجود ذهني و ديگر مباحث مرتبط با علم، از وحدت ماهوي ذهن و عين سخن ميگويد. جستار حاضر در صدد پاسخ به اين پرسش است كه چگونه ميتوان بر اساس امكانات دروني فلسفة ملاصدرا از مطابقت وجودي ذهن و عين در فلسفة او سخن گفت؟ نگارنده در اين پژوهش سعي كرده است با تبيين برخي امكانات دروني فلسفة ملاصدرا، از جمله نگرش وجودي او به علم، تفكيك ميان علم و صورت ذهني، وحدت تشكيكي وجود، كينونتهاي پيشين انسان و در پي آن دريافت حضوري از پديدهها، به تبيين مطابقت وجودي ذهن و عين بپردازد. نتيجة اين بررسيها نشان ميدهد كه تطابق ماهوي در پي تطابق وجودي مطرح ميشود. بديگر سخن، اگر تطابق ماهوي را بپذيريم بايد مقدم بر آن تطابق وجودي را بعنوان مقوم تطابق ماهوي پذيرفته باشيم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - روح نظرية تذكر در نگاه ملاصدرا به تعقل
علي اصغر جعفري ولنيملاصدرا در تبيين ادراك، بويژه ادراك عقلي، از سويي با توجه به مباني فلسفهاش ـاز قبيل اصالت و تشكيك وجود، مساوقت وجود با علم و حركت جوهريـ ديدگاهي خاص و متفاوت با گذشتگان دارد و از سوي ديگر، نظرية قدم نفس افلاطون را بر اساس كينونت نفس در عالم مفارقات، همسو با ديدگاه خ چکیده کاململاصدرا در تبيين ادراك، بويژه ادراك عقلي، از سويي با توجه به مباني فلسفهاش ـاز قبيل اصالت و تشكيك وجود، مساوقت وجود با علم و حركت جوهريـ ديدگاهي خاص و متفاوت با گذشتگان دارد و از سوي ديگر، نظرية قدم نفس افلاطون را بر اساس كينونت نفس در عالم مفارقات، همسو با ديدگاه خود دربارة حدوث جسماني نفس تلقي ميكند؛ چراكه اين كينونت در عالم مفارقات و عقول مجرد بصورت جزئي و ناقص نبوده و نفس در قوس نزول با حركت جوهري جسم، حدوث جسماني مييابد و در قوس صعود دوباره به عالم عقول بازميگردد. اين سير وجودي همان سير معرفتي نيز هست. بهمين سبب، در ادراك عقلي نفس عالم عقل را مشاهده ميكند، همان عالمي كه در ابتداي قوس نزول در آن وجودي عقلي داشته است. با در نظر گرفتن درهمتنيدگي وجودشناسي و معرفتشناسي در فلسفة ملاصدرا، همانگونه كه سير نفس انسان در عوالم وجود سعة وجودي او را بدنبال دارد، رحلت از هر كدام از عوالم بسوي عالم ديگر، تكامل ادراكات از حسي و خيالي به عقلي را نيز در پي دارد. ملاصدرا دربارة ادراكات عقلي برخلاف ادراكات حسي و خيالي، قائل به افاضة مفاهيم عقلي از سوي عقول مفارق به نفس و مشاهدة از دور آنها توسط نفس است. بنابرين عليرغم اينكه ملاصدرا نظرية تذكر افلاطون را نپذيرفته، نگاه خاص او به ادراك عقلي ميتواند نوعي تذكر و يادآوري باشد؛ گرچه بر اساس تفاوت مباني افلاطون و ملاصدرا نميتوان اين دو را كاملاً منطبق بر يكديگر دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - تجلي حكمت صدرايي در معماري اسلامي
بهروز عوضپور بهمن نامور مطلق ساينا محمدي خبازانبا توجه به اين نكته كه تفكرات حكمي فلسفي ملاصدرا در آثار هنري زمان وي و بطور خاص معماري آن دوره تجسم يافته است، بنظر ميرسد براي فهم درست و بهتر هنر و معماري آن دوران و رابطه» آن با نظريات فلسفي ـ عرفاني ملاصدرا، لازم است آراء و ديدگاههاي وي در اينباره را بدقت مورد بحث چکیده کاملبا توجه به اين نكته كه تفكرات حكمي فلسفي ملاصدرا در آثار هنري زمان وي و بطور خاص معماري آن دوره تجسم يافته است، بنظر ميرسد براي فهم درست و بهتر هنر و معماري آن دوران و رابطه» آن با نظريات فلسفي ـ عرفاني ملاصدرا، لازم است آراء و ديدگاههاي وي در اينباره را بدقت مورد بحث و بررسي قرار دهيم. ازآنجاكه مفهوم خيال در تعريف هنر اسلامي از منظر ملاصدرا و ديگر حكما و عرفاي اسلامي نقش اساسي را ايفا ميكند، در اين نوشتار نخست به آن بخش از فلسفة ملاصدرا ميپردازيم كه به شرح و بيان مفهوم خيال ميپردازد، سپس نقش و بتبع آن جايگاه خيال در كنش هنري به مفهوم عام آن را معين كرده و روند فعليت اين كنش را در معماري، بويژه معماري دوران صفوي بررسي ميكنيم. محوريت خيال در اين مبحث تا بدانجاست كه ميتوان هنر اسلامي را در كليت آن به تجلي امر معقول در امر محسوس از طريق تخيل فعال تعريف كرد. پرونده مقاله