مباحث پيرامون نظم در حكمت اسلامي ذيل دو عنوان و اصطلاح بارز مطرح شدهاند: «كتاب تكوين» و «كتاب تشريع/تدوين». كتاب تكوين، نظم قهري و اجباري حاكم بر عالم را تبيين و توصيف ميكند و كتاب تدوين، سلسله قوانيني را شامل ميشود كه براي نظم بخشيدن به سير كمال انسان ترسيم شدهاند. چکیده کامل
مباحث پيرامون نظم در حكمت اسلامي ذيل دو عنوان و اصطلاح بارز مطرح شدهاند: «كتاب تكوين» و «كتاب تشريع/تدوين». كتاب تكوين، نظم قهري و اجباري حاكم بر عالم را تبيين و توصيف ميكند و كتاب تدوين، سلسله قوانيني را شامل ميشود كه براي نظم بخشيدن به سير كمال انسان ترسيم شدهاند. ويژگي عمده كتاب تدوين اينست كه بر اساس مريد و مختار بودن انسان ترسيم شده است و بنابرين مجموعهيي از قوانين و دستورالعملهاي پيشنهاديست نه اجباري. در حكمت متعاليه ايندو نظام منطبق بر يكديگر دانسته شدهاند. ملاصدرا خود از ايندو به «امر تكويني» و «امر تشريعي» تعبير كرده است. براساس اين ديدگاه ملاصدرا ميتوان گفت نظم مدنظر وي، حتي در مورد قوانين بشري و اجتماعي، نه از سنخ امور اعتباري بلكه امري واقعي و عيني است. در حكمت متعاليه، بتبعيت از آموزههاي ديني، راه درست كمال انساني نيز راهي ترسيم شده و مشخص دانسته شده است كه همانا تبعيت از اصول حاكم بر هستي يا بتعبير علامه طباطبايي، تبعيت از فطرت است. اين راه و نظام در تمام زمانها و مكانها بين افراد و جوامع مشترك است تا امكان سعادتمندي براي همگان فراهم گردد و زندگي اجتماعي ميسر باشد.
پرونده مقاله
نوع رابطة وجود با ماهيت در حكمت متعاليه در مباحث اصالت وجود و اعتباري بودن ماهيت مطرح شده است. ملاصدرا در اينباره با دو زبان يا با دو شيوه بيان مطلب كرده است. او از يكسو ميگويد وجود بالأصاله و بالذات تحقق دارد و ماهيت بالعرض و بواسطه وجود تحقق پيدا ميكند و با وجود متحد چکیده کامل
نوع رابطة وجود با ماهيت در حكمت متعاليه در مباحث اصالت وجود و اعتباري بودن ماهيت مطرح شده است. ملاصدرا در اينباره با دو زبان يا با دو شيوه بيان مطلب كرده است. او از يكسو ميگويد وجود بالأصاله و بالذات تحقق دارد و ماهيت بالعرض و بواسطه وجود تحقق پيدا ميكند و با وجود متحد است، اما از سوي ديگر معتقد است تنها «وجود» تحقق عيني دارد و ماهيت هرگز پا به عرصه وجود نميگذارد و فقط يك امر اعتباري محض است كه عقل از وجود انتزاع ميكند. اين دو تعبير ـظاهراًـ متباين، موجب سر در گمي پژوهشگران گرديده است. از اينروي برخي او را به تناقضگويي متهم كرده و برخي ديگر كوشش نمودهاند تا اين تعارض را بگونهيي توجيه كنند. با مراجعه به مجموعه آثار ملاصدرا روشن ميگردد كه در اين دو تعبير هيچگونه تعارضي وجود ندارد؛ جايي كه ملاصدرا ميگويد وجود بالذات و ماهيت بالعرض تحقق دارند منظورش ماهيت موجود است و آنجا كه موجوديت و تحقق ماهيت را نفي ميكند مراد ماهيت جدا از وجود است. ما در اين مقاله كوشش كرده ايم با استناد به آثار خود ملاصدرا اين مطلب را مدلّل كنيم.
پرونده مقاله
ابونصر فارابي با ايضاح مفاهيم غامض منطق ارسطويي در شرح و تفسير استادانة خود بر تمام ابواب كتاب ارغنون ارسطو، و همچنين با نوآوريهاي بيبديل خود در علم منطق بويژه تقسيم معارف به دو دستة «تصور و تصديق»، سبب اشاعه و گسترش ميراث منطقي يونان و سپس تحوّل آن در جهان اسلام شد. چکیده کامل
ابونصر فارابي با ايضاح مفاهيم غامض منطق ارسطويي در شرح و تفسير استادانة خود بر تمام ابواب كتاب ارغنون ارسطو، و همچنين با نوآوريهاي بيبديل خود در علم منطق بويژه تقسيم معارف به دو دستة «تصور و تصديق»، سبب اشاعه و گسترش ميراث منطقي يونان و سپس تحوّل آن در جهان اسلام شد. نوشتار حاضر به ذكر و بررسي برخي از افكار منطقي فارابي ميپردازد؛ از جمله، تقسيم معارف به تصور و تصديق، نظر فارابي درباره» كلي و جزئي و منشأ معرفت انسان، تقسيم مفاهيم كلي به معقول اول و معقول ثاني، تلفيق نظريه» حملپذيري ارسطو با كليات خمس فرفوريوس، ذاتگرايي در تعريف، مغايرت سلب جهت با سالبه» موجهه، نظرية خاص فارابي در امكان استقبالي، استقرا و تمثيل، و نوآوري وي در باب مغالطه و بسط و تبيين مواضع مغالطه.
پرونده مقاله
ايمان و چگونگي ارتباط آن با مسئلة عقلانيت، همواره بعنوان يكي از محوريترين مسائل در ميان فيلسوفان دين و پژوهشگران اين عرصه مطرح بوده، بگونهيي كه اين مسئله موجب شكلگيري مهمترين مكاتب فكري و نحلههاي كلامي در انديشة مغربزمين و در ميان متفكران مسلمان شده است. در اين پژوهش چکیده کامل
ايمان و چگونگي ارتباط آن با مسئلة عقلانيت، همواره بعنوان يكي از محوريترين مسائل در ميان فيلسوفان دين و پژوهشگران اين عرصه مطرح بوده، بگونهيي كه اين مسئله موجب شكلگيري مهمترين مكاتب فكري و نحلههاي كلامي در انديشة مغربزمين و در ميان متفكران مسلمان شده است. در اين پژوهش تلاش ميكنيم در پرتو انديشههاي علامه طباطبايي، با تحليل و فهم صحيح نسبت به حقيقت ايمان و بيان مؤلفهها و عناصر اصلي آن، جايگاه و نقش عقل در نظام اعتقادات ديني را تبيين نماييم.
از آنجا كه علامه براي علم و معرفت در عرصة ايمان نقشي اساسي قائل شده و علم را مقدمة ايمان دانستهاند، در تبيين رابطة ميان عقل و ايمان، عقل را مقدم بر ايمان و ايمان را بخاطر برخورداري از جوهري معرفتي يكي از رهآوردهاي مهم عقل معرفي نموده است. در عين حال، وي با پرهيز از هر گونه افراط و تفريط در اين مسئله، ضمن اينكه براي عقل در عرصة ايمان و نظام اعتقادات ديني جايگاهي رفيع قائل شده و حتي حقانيت احكام قطعي عقل را مبناي حقانيت دين معرفي نموده است، از سويي با توجه به تأثيرگذاري ايمان در اراده و شعور انسان، معتقد است در پرتو حيات ايماني، دركي عميقتر و وسيعتر نسبت به حقايق ديني نصيب مؤمنين ميشود. لازم بذكر است كه ايشان نسبت به محدوديتهاي ادراكي عقل در برخي از حوزههاي معرفتي دين نيز بيتوجه نبوده و در آثار و نوشتههاي خود بويژه تفسير الميزان آنمحدوديتها را مورد توجه قرار داده است.
پرونده مقاله
يكي از مهمترين ابتكارات وجود شناختي ملاصدرا كه تأثير شگرفي بر انديشة فلسفي و كلامي او داشته است، نظرية حركت جوهري است. اكتشاف عظيم ملاصدرا در اين زمينه، اثبات ناآرامي و بيقراري در نهاد عالم و آدم و اثبات حركت و تحول دائمي در بنيان همة موجودات مادي است؛ انگارهيي كه عموم چکیده کامل
يكي از مهمترين ابتكارات وجود شناختي ملاصدرا كه تأثير شگرفي بر انديشة فلسفي و كلامي او داشته است، نظرية حركت جوهري است. اكتشاف عظيم ملاصدرا در اين زمينه، اثبات ناآرامي و بيقراري در نهاد عالم و آدم و اثبات حركت و تحول دائمي در بنيان همة موجودات مادي است؛ انگارهيي كه عموم حكماي پيشصدرايي آن را امري نامعقول و امكانناپذير ميدانستند.
دامنة تأثيرگذاري اين نظريه بقدري وسيع است كه پس از چند قرن پژوهش، هنوز هم جاي واكاوي و تأمل در زواياي مختلف آن وجود دارد. اما آنچه تاكنون درباب دستاوردهاي حركت جوهري بيان شده، عموماً نتايج وجود شناختي و فلسفي بوده و كمتر به آثار و بركات اين اصل در ساحت كلامي ـ اعتقادي پرداخته شده است. بهمين دليل، نوشتار حاضر با رويكردي مسئله محور و با روش تحليلي و پژوهش كيفي، ضمن طرح دقيق مسئله و تقرير نظريه، با تأكيد بر ابتكاري بودن آن، به تحليل دادهها در راستاي بررسي تأثير اين انگاره بر انديشة كلامي ملاصدرا پرداخته است. بنابرين، يافتههاي اين پژوهش بر استنباط و تبيين مهمترين لوازم كلامي و اعتقادي حركت جوهري تمركز يافته است كه فهرستوار عبارتند از: خداشناسي و تبيين فقر دائمي مخلوقات به خدا، اثبات حدوث زماني عالم، تبيين عقلاني معاد جسماني، توجيه فلسفي آموزة تجسم اعمال، ابطال عقيدة تناسخ، نوآوري در تبيين ماهيت مرگ و تبيين عموميت حشر.
پرونده مقاله
تشكيك خاصي حقيقت وجود، يكي از پايههاي مهم حكمت متعاليه است كه صدرالمتألهين بعد از مبرهن ساختن آن، تبيين و اثبات مسائلي چون وحدت وجود در عين كثرت، حركت جوهري، برهان صديقين و مسائل فرعي ديگري را بر آن مبتني ساخته است. منطقيين و حكماي پيشين تشكيك مفهومي وجود را پذيرفته بو چکیده کامل
تشكيك خاصي حقيقت وجود، يكي از پايههاي مهم حكمت متعاليه است كه صدرالمتألهين بعد از مبرهن ساختن آن، تبيين و اثبات مسائلي چون وحدت وجود در عين كثرت، حركت جوهري، برهان صديقين و مسائل فرعي ديگري را بر آن مبتني ساخته است. منطقيين و حكماي پيشين تشكيك مفهومي وجود را پذيرفته بودند؛ به اين معنا كه مفهوم وجود بر مصاديق غير يكسان حمل ميشود و مصاديق وجود به تقدم و تأخر، شدت و ضعف، بيشي و كمي، اولويت و عدم اولويت، با هم اختلاف دارند. آنچه ملاصدرا اثبات كرد اين بود كه حقيقت وجود ـبوحدته و بالذات ـ منشأ كلية آثار، از جمله اين اختلافات تشكيكي است. بر اين مبنا، وجود، حقيقتي ذومرتبه است كه يك مرتبة آن واجبالوجود و بقية مراتب ـ از صادر اول تا هيولي ـ افراد و مراتب همان حقيقتند.
در اين نوشتار، سابقة تاريخي بحث تشكيك نزد ابنسينا و شيخ اشراق و بررسي اجمالي براهين هريك، داوري ملاصدرا بين طرفين، پايهها و مباني بحث تشكيك ـيعني اشتراك معنوي و اصالت وجود ـ و براهين ملاصدرا در اثبات تشكيك مورد بررسي قرار گرفته و با دفاع عقلي و تحليلي از موضع حكمت متعاليه سعي شده برخي انتقادات به مباني و استدلالهاي ملاصدرا پاسخ داده شود.
پرونده مقاله
در نظر شيخ نجمالدين كبري «حيات حقيقي»، همان «حيات معنوي» است؛ حياتي كه برون رفت از ظاهر بسوي باطن، فنا شدن در حق و بقا يافتن به بقاي او، و نيز بازيافتن حق است در هر آنچه كه رنگ و نامي از هستي و زندگاني دارد. وي كه از جمله پيران طريقت است، با توجه به يافتههاي خويش در ا چکیده کامل
در نظر شيخ نجمالدين كبري «حيات حقيقي»، همان «حيات معنوي» است؛ حياتي كه برون رفت از ظاهر بسوي باطن، فنا شدن در حق و بقا يافتن به بقاي او، و نيز بازيافتن حق است در هر آنچه كه رنگ و نامي از هستي و زندگاني دارد. وي كه از جمله پيران طريقت است، با توجه به يافتههاي خويش در اين حيات معنوي به نگارش رسالة الاصول العشره پرداخته تا به دستگيري و ارشاد سالكين بپردازد. او در اين رساله با بهرهگيري از آموزههاي وحياني و نيز بكارگيري سنت پيامبران و اولياي حق، دستور العملهايي را براي سالكيني كه قصد دست يافتن بدين مرتبه از زندگاني را دارند، وضع نموده و طريقة مختار خويش را «طريقة شطار» ناميده كه بر پاية «موت اختياري» است و داراي اصول دهگانه توبه، زهد، توكل، قناعت، عزلت، ذكر، توجه، صبر، مراقبه، رضا ميباشد.
موت اختياري سالك از «توبه» آغاز ميگردد؛ اين اصل نه تنها «سر آغاز تولد ثاني» است بلكه «شرط لازم ادامة حيات معنوي» نيز هست، بدين نحو كه سالك پس از اداي حق هر مقام، تا رسيدن به مقام توحيد حقيقي از هر منزل و مقامي بوسيلة توبه بدر خواهد شد. چنين سالكي كه توانسته با عنايت حق تعالي و ارشاد پير طريقت و نيز كوشش خويش «تولد ثاني» بيابد، پس از پيمودن منازل و مقامات معنوي متخلق به اخلاق الهي ميگردد و در اوج اين حيات به «مقام وصول و فناي در حق» كه بالاترين معنا از معناي توحيد است، دست مييابد.
اساس بودن «موت اختياري» در اين رساله، علاوه بر اذعان ابتدايي شيخ، بخوبي از اصرار وي در خلال توضيح اصول دهگانه با واژه «خروج» و نيز مقايسة اين نحوه خروج با «موت طبيعي» پيداست، لذا در پيوند موت اختياري بعنوان اساس طريقة شطار با اصول دهگانه ميتوان گفت كه شيخ نجم الدين براساس آموزههاي رسالة الاصول العشره نهتنها از يك موت و تولد اختياري بلكه از چندين موت و تولد اختياري ديگر متناسب با هر منزل و مقام سخن بميان آورده است.
پرونده مقاله