معرفي نشريه
علمی
خردنامه صدرا بطور تخصصی فقط مقالاتی را که مربوط به حوزه فلسفه و علوم عقلی، مستدل و مستند به منابع معتبر باشد، برای چاپ میپذیرد. اولویت موضوعی مقالات بشرح ذیل است:
1. ملاصدرا پژوهی و اندیشه حکمت متعالیه
2. پژوهش درباره فیلسوفان صدرایی و شارحان، منتقدان و فیلسوفان و مکاتب تاثیرگذار بر حکمت متعالیه
3. مطالعات تطبیقی فلسفههای اشراقی
4. مطالعات حوزه فلسفه و حکمت اسلامی
5. مطالعات حوزه عرفان و کلام اسلامی
تاریخچه
خردنامه صدرا بعنوان نخستین نشریة تخصصی حوزه حکمت متعالیه کشور، فعالیت خود را بر اساس مجوز 5575/هـ/124 معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از ابتدای سال 1374 آغاز کرد. از جمله افتخارات خردنامه صدرا اینست که 21 سال بیوقفه و پیاپی منتشر شده و به میقات اهل نظر و قلم در حوزة فلسفه و حکمت مبدل شده است. تاکنون 85 شماره از این فصلنامه منتشر شده است؛ 7 شماره با درجة علمیتخصصی، 37 شماره با درجة علمیترویجی و 0 4 شماره با درجه علمیپژوهشی.
خردنامه صدرا طی این سالیان بخوبی توانسته است نقش خود را در معرفی و ترویج حکمت متعالیه ایفا کند و زمان آن رسیده است تا گامی فراتر گذاشته و به تحلیل، نقادی و تولید آثار بنیادیتر در این حوزه بپردازد. ویژگی بارز دیگری که خردنامه صدرا نسبت به دیگر نشریات همطراز خود در حوزه فلسفة کشور و حتی علوم انسانی بطور کلی دارد، انتشار بموقع و بدون تأخیر تمامی شمارههای مجله است. خوشبختانه میزان تأثیرگذاری خردنامه صدرا یا بعبارتی تعداد دفعات ارجاع به خردنامه صدرا در دیگر نشریات معتبر کشور همواره رو به رشد بوده است. این امر دلالت بر وزانت و عمق علمی مقالاتی دارد که در این مجله منتشر شده و میشوند. با استنباط از همین گزارش، خردنامه صدرا در میان دیگر نشریات فلسفی کشور، بشرحی که در جدول فوق آمده است، همواره در بین 5 نشریة برتر این حوزه قرار داشته است.
مدیریت علمی و اجرایی
مجوز انتشار خردنامه صدرا از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با صاحب امتیازی آیتالله سیدمحمد خامنهای صادر شد و ایشان از همان ابتدا عهدهدار مسئولیت مدیر مسئولی و سردبیری مجله نیز بودهاند. اعضای هیئت تحریریه که شاکلة علمی مجله را شکل میدهند و در درازای سالهای انتشار خردنامه صدرا همواره همراه و یاور مجله بودهاند، از صاحبنظران و چهرههای ماندگار عرصة حکمت و فلسفه کشور هستند؛ دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، دکتر غلامرضا اعوانی، دکتر رضا داوری اردکانی، دکتر کریم مجتهدی، دکتر سیدمصطفی محقق داماد، دکتر سیدصدرالدین طاهری و دکتر مقصود محمدی. مرحوم دکتر محمد خوانساری و مرحوم دکتر احمد احمدی نیز در زمان حیات خود عضو هیئت تحریریه خردنامه صدرا بودند و همکاری بسیار نزدیکی با مجله داشتند.
از دیگر شخصیتهای فلسفی ایرانی که خردنامه صدرا از همکاریهای آنها بهرهمند بوده است میتوان به آیتالله عبدالله جوادی آملی، آیتالله محمدتقي مصباح يزدي و اساتید فقید سيدجلالالدين آشتياني، مهدی حائري يزدي، علی شریعتمداری و محمد خواجوي اشاره کرد. از برجستهترین اساتید غیرایرانی که مقالات آنها در خردنامه صدرا منتشر شده است میتوان یانیس اشوتس، ويليام چيتيک، ابراهيم کلين و آنا ترزا تيمينکا را نام برد.
رتبههای علمی اخذ شده (به ترتیب تاریخی)
1. درجه علمیترویجی: پس از انتشار هفت شماره از مجله، در خردادماه 1376 خردنامه صدرا موفق به اخذ درجة علمی ترویجی از وزارت فرهنگ و آموزش عالی (وقت) گردید. این رتبه در مهرماه 1380 نیز دوباره تمدید شد. خردنامه صدرا این افتخار را داشته که آن زمان تنها نشریه فلسفییی بود که عمری هشت ساله را با درجه علمی مورد تایید وزارت علوم منتشر کند. 37 شماره، مشتمل بر 343 مقاله از مجله با درجه علمی ترویجی منتشر شده است.
2. درجه علمیپژوهشی: در سال 1384، عوامل متعددی شهادت و حکایت از آن داشت که خردنامه صدرا توانسته است بخوبی نقش خود را در معرفی و ترویج حکمت متعالیه ایفا کند و زمان آن رسیده است تا گامی فراتر گذاشته و به تحلیل، نقادی و تولید آثار بنیادیتر در این حوزه بپردازد. بر این اساس، بتصویب هیئت تحریریه، از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری درخواست تأیید درجه علمی پژوهشی مجله بعمل آمد. پس از بررسیهای کمیسیون نشریات علمی کشور و پاسخگویی به پرسشهای آن کمیسیون، نهایتاً در آذرماه 1385 خردنامه صدرا موفق به اخذ رتبه علمی پژوهشی گردید و بلافاصله پس از چند روز از اخذ رتبه، نخستین شمارة علمی پژوهشی مجله در پایان آذرماه 85 منتشر شد. در مهرماه 1391 بار دیگر درجة علمی پژوهشی مجله تمدید شد. اکنون 45 شماره علمیپژوهشی خردنامه صدرا (شماره پیاپی 85) نیز منتشر شده است.
3. نمایه بینالمللی Philosophers’ Index: خردنامه صدرا در زمره نخستین نشریات ایرانی است که در نمایه بینالمللی اختصاصی فلسفه جهان بنام «Philosopher's Index» پذیرفته شد. نمایه مذکور از سوی «مرکز اطلاعات فلاسفه» (Philosopher’s Information Center) مدیریت و اعطا میشود. علاقمندان برای آشنایی بیشتر با وضعیت خردنامه صدرا در این نمایه میتوانند به پایگاه http://philindex.org مراجعه فرمایند. مزیت شاخصی که خردنامه صدرا با اخذ این نمایه توانسته است برای محققان کشور، بویژه در حوزه فلسفه اسلامی ـکه ضرورت دارد هرچه بیشتر به جهانیان معرفی شودـ فراهم سازد، انتشار و اطلاعرسانی مقالات در سطح جهانی است که بدلیل تخصصی بودن و گستردگی این مؤسسه در سراسر جهان حاصل شده است. امروزه هر مقالهیی که خردنامه صدرا منتشر میشود، تعداد بیشماری از فلاسفه، محققان و علاقمندان در اقصی نقاط جهان از آن آگاهی پیدا میکنند.
4. پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، ISC: خردنامه صدرا در اردیبهشت 1386 به عضویت در این پایگاه درآمد. بمنظور تکمیل و حمایت از این پایگاه بعنوان پایگاهی مؤثر در مرکزیت علمی ایران در جهان، از یکسو، و کمک به انتشار مقالات مؤلفان خردنامه صدرا از سوی دیگر، تمامی مقالات مجله از شماره نخست در اختیار پایگاه قرار گرفت. اکنون تمامی مقالات خردنامه صدرا در این پایگاه نمایه شده و قابل بازیابی است.
یکی از مهمترین رتبهبندیها و خدماتی که پایگاه استنادی علوم جهان اسلام فراهم آورده است، بررسی و انتشار گزارش استنادی نشریات علمی کشور و ضریب تأثیر هر یک از نشریات است. بر اساس گزارشهای منتشر شده از سوی این پایگاه، ضریب تأثیر خردنامه صدرا در سالهای بررسی و منتشر شده بدین شرح است: 1385: «0.1230»؛ 1386: «0.1350»؛ 1387: «0.1570»؛ 1388: «0.1280»؛ 1389: «0.12»؛ 1390: «0.1060»؛ 1391: «0.0690». با استنباط از همین گزارش، خردنامه صدرا در میان دیگر نشریات فلسفی کشور، همواره در بین پنج نشریه برتر این حوزه قرار داشته است. با توجه به اینکه ضریب تأثیر هر مجله بر اساس تعداد دفعات ارجاع به آن نشریه در دیگر نشریات بدست میآید، این امر دلالت بر وزانت و عمق علمی مقالاتی دارد که در خردنامه صدرا منتشر شده و میشوند.
5. نشریه برگزیده از سوی معاونت پژوهشی حوزه علمیه قم: خردنامه صدرادر سال 1389 از سوی مدیریت حوزه علمیه قم بعنوان نشریه برگزیده در حوزه حکمت و فلسفه معرفی شد و در حاشیه دومین همایش مدیران مسئول و سردبیران نشریات علوم حوزوی، از سوی آیتالله مقتدایی، رئیس حوزه علمیه مورد تقدیر قرار گرفت.
نمایهها
خردنامه صدرا در حال حاظر در مراکز زیر نمایه میشود:
نمایه بینالمللی Philosophers’ Index
پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، ISC
پایگاه مجلات تخصصی نور؛ noormags
بانک اطلاعات نشریات کشور؛ magiran
پورتال جامع علوم انسانی، ensani.ir
اشتراک و گستره توزیع
خردنامه صدرا اکنون با شمارگان 500 نسخه منتشر میشود. گروههای فلسفه دانشگاههای سراسر کشور و حوزههای علمیه مختلف، بسیاری از کتابخانههای عمومی کشور، چندین نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و ائمة جمعه، اساتید فلسفه حوزه و دانشگاه و ... از مشترکین و خوانندگان دائم و مستمر مجله هستند و با اکثریت قریب بهاتفاق نهادها و نشریات فلسفی تبادل مجله دارد.
همچنین خردنامه صدرا تجربه شرکت در نمایشگاههای بینالمللی کتاب، نمایشگاههای بینالمللی مطبوعات، جشنواره فارابی، نمایشگاههای پژوهش و نوآوری و نمایشگاههای تخصصی نشریات دانشگاهی را در کارنامه خود دارد.
تلفن تماس:
واحد پيگيري مقالات: 88153221 (021) واحد اشتراک و فروش: 88153594 (021
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - سرمقاله
آیتالله سیدمحمد خامنهایشماره 3 , دوره 28 , بهار 1402مطالعه و پژوهش در تحولات و تغییرات اجتماعی و رفتارهای گروهی و جمعی افراد در یک جامعه نشان میدهد که همانگونه که انگیزهها و رفتارهای افراد بشر همه معلول برداشتها و اعتقادهای شخص آنهاست ـکه به آن جهانبینی یا فرهنگ نام میدهیمـ جوامع بشری هم مانند افراد و اشخاص، در رفتاره چکیده کاملمطالعه و پژوهش در تحولات و تغییرات اجتماعی و رفتارهای گروهی و جمعی افراد در یک جامعه نشان میدهد که همانگونه که انگیزهها و رفتارهای افراد بشر همه معلول برداشتها و اعتقادهای شخص آنهاست ـکه به آن جهانبینی یا فرهنگ نام میدهیمـ جوامع بشری هم مانند افراد و اشخاص، در رفتارهای اجتماعی و پدیدههای تاریخی که میآفرینند همواره تحت تأثیر فرهنگ، یعنی همان برداشتهای ذهنی خود از واقع خارج میباشند. هزاران سال تحمل استبداد شاهی در کشور ما، همه برخاسته از اعتقاد مردم به حقانیت استبداد شاهان و لزوم اطاعت و بردگی آنان بود، و بالعکس، اصل آزادگی و حُریّت انسان و این اعتقاد اسلامی که «لاتَکُن عبد غیرک...» یعنی «برده هیچکس مباش» و آموزههای مانند آن، سبب شد که ملت سرافراز ایران براهنمایی روحانیت شیعه، بنای کهنه شاهنشاهی و اصل بردگی مردم را براندازد و بجای آن اصل کرامت انسان و آزادی او و احترام به اراده و رأی و انتخاب را بگذارد و این نمونهیی از تأثیر تفکر و فرهنگ یک جامعه در تحولات و تغییرات اجتماعی و حتی تغییر مسیر تاریخ بود. متأسفانه، پس از انقلاب و برپایی نظام اسلامی، دولتها و مجلس شورای اسلامی انقلابی نه فقط در رشد و تکامل معرفت جامعه و بینش اجتماعی، یعنی فرهنگ مردم کاری چندان نکردند، بلکه روزبروز در سیر مصوّبات و اقدامات آنان، توجه و اهتمام به اهمیت تربیت مردم و کمک به شعور سیاسی و اجتماعی (فرهنگ) آنان کمتر شد و از آن چیزی جز یک نام در برنامههای سالانه و چندسالانه باقی نماند و مختصر عنایت دولتها و مجلس و بودجه اندکی که بعنوان فرهنگ مقرر میشد، عملاً به ورزش فوتبال و اموری کم ارزش دیگر رسید و حکمت و عقلانیت و معرفت اجتماعی محروم ماند. تمام تحولات سوء و زیانبار و پدیدههای براندازانۀ سالهای اخیر و رواج قانونشکنی و بیحجابی زنان که امروز عادی شده، همه ناشی از کمتوجهی اولیاء امور به لزوم رشد عقلانیت و فرهنگ انقلابی مردم بوده و نقش حساس و مهم فرهنگ و بینش اجتماعی در حفظ نظام اسلامی و پیشیگری از انحراف سیاسی مردم، فراموش شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی استدلال ابنسینا در الهیات شفا بر عرض بودن وحدت
محمدهادی توکلیشماره 3 , دوره 28 , بهار 1402بر اساس گزارشهاي ارسطو، عدهيي از فیلسوفان یونان باستان «واحد» را جوهری مستقل میپنداشتند که در نسبت با ساير جواهر، نقش علّی دارد. ارسطو با تبیین «محمول» بودن «واحد» و نیز بیان تالیهای فاسد مترتب بر نظریۀ یادشده، بر ابطال آن کوشیده است. ابنسینا نظریۀ جوهر بودن واحد و ن چکیده کاملبر اساس گزارشهاي ارسطو، عدهيي از فیلسوفان یونان باستان «واحد» را جوهری مستقل میپنداشتند که در نسبت با ساير جواهر، نقش علّی دارد. ارسطو با تبیین «محمول» بودن «واحد» و نیز بیان تالیهای فاسد مترتب بر نظریۀ یادشده، بر ابطال آن کوشیده است. ابنسینا نظریۀ جوهر بودن واحد و نقدهای ارسطو بر آن را در مباحث الهیات از کتاب الشفاء بتفصیل مورد بررسی قرار داده و برخلاف ارسطو، به صرف «محمول» دانستن «واحد» بسنده نکرده بلکه از طریق یک استدلال غامض و مفصل، سعی نموده عرضِ لازم بودن «وحدت» را بعنوان مبدأ اشتقاق «واحد» بهاثبات برساند. استدلال ابنسینا از جهاتي متعدد نقدپذیر است که مهمترین انتقاد وارده بر آن خلط میان عروض مقولی و عروض تحلیلی است. وحدت صرفاً عرض تحلیلی است و استدلال ابنسینا نمیتواند عرض مقولی بودن وحدت را اثبات نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تحلیلی از معراج پیامبر گرامی اسلام (ص) بر اساس مبانی فلسفی ابنسینا و ملاصدرا
مریم صمدیه عبدالرزاق حسامي فرشماره 3 , دوره 28 , بهار 1402از نظر ابنسینا و ملاصدرا، معراج پیامبر(ص) واقعیت داشته و انکارکنندگان آن در زمرۀ کافران و گمراهشدگان از صراط مستقیم هستند. ابنسینا معتقد است معراج پیامبر(ص) جسمانی نبوده، چراکه جسم در یک لحظه نمیتواند مسافت بسیار زیاد را طی کند، بلکه عقلی و روحانی بوده است. ببیان دیگ چکیده کاملاز نظر ابنسینا و ملاصدرا، معراج پیامبر(ص) واقعیت داشته و انکارکنندگان آن در زمرۀ کافران و گمراهشدگان از صراط مستقیم هستند. ابنسینا معتقد است معراج پیامبر(ص) جسمانی نبوده، چراکه جسم در یک لحظه نمیتواند مسافت بسیار زیاد را طی کند، بلکه عقلی و روحانی بوده است. ببیان دیگر، چون مسیر عروج پیامبر(ص) عوالم مجرده بوده است، نمیتوان این سیر را سیری جسمانی دانست. اما ملاصدرا با صراحت از جسمانی بودن کیفیت حضور پیامبر در معراج سخن میگوید. او قائل به جسمانی بودن حضور پیامبر در سیر آسمانی و همچنین جسمانی بودن اموری است که برای ایشان در شب معراج رخ داده است؛ البته جسمانی بودن آنها متناسب با عوالمی است که حضرت در آنها سیر کرده اند. ملاصدرا برای انسان قائل به سه نوع جسم است: عقلی، مثالی و عنصری. او سیر زمینی را از سنخ جسم عنصری و سیر آسمانی را از سنخ جسم مثالی و همچنین جسم عقلی میداند و معتقد است حضرت، متناسب با عوالمی که سیر میکردند، لباس جسمانیت به تن مینمودند. در این مقاله، مسئلۀ کیفیت حضور پیامبر در شب معراج و امور اخروییی که برای ایشان در آن شب اتفاق افتاد، با روش توصیفیـتحلیلی و بر اساس دیدگاه ابنسینا و ملاصدرا بررسی و تحلیل میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - مبانی شعورمندی هستی در حکمت متعالیه و آثار آن در توسعة پایدار محیطزیست
لیلا نیکویی نژاد احمد شهگلیشماره 3 , دوره 28 , بهار 1402بحران محیطزیست در دو قرن اخیر از مهمترین مسائلی بوده که گریبانگیر جامعۀ بشری شده و خطر تخریب و سلب حیات انسانی را بدنبال داشته است. بنابرین انسان باید در پی راهی باشد که رفتارهای نادرست و گاه غیراخلاقی در این زمینه را کنترل کند. ملاصدرا معتقد است طبیعت، اشیاء و جمادات چکیده کاملبحران محیطزیست در دو قرن اخیر از مهمترین مسائلی بوده که گریبانگیر جامعۀ بشری شده و خطر تخریب و سلب حیات انسانی را بدنبال داشته است. بنابرین انسان باید در پی راهی باشد که رفتارهای نادرست و گاه غیراخلاقی در این زمینه را کنترل کند. ملاصدرا معتقد است طبیعت، اشیاء و جمادات نیز از علم و شعور برخوردارند، بنابرین رویکرد حکمت متعالیه به طبیعت، رویکردی قدسی است. بهمین دلیل، در این جستار، با محور قرار دادن منابع دست اول ملاصدرا، بکمک تحلیل و تبیین عقلانی، سعی کردهایم باورهای اخلاقی را برای رسیدن به توسعة پایدار در زمینة محیطزیست تقویت کرده و مبنای فلسفیـالهی آنها را برجسته نماییم. در پایان پژوهش این نتیجه حاصل شد که بازخوانی و کنکاش در منابع و معارف پر نغز حکمت متعالیه که تفسیر فلسفی جامعی با پشتوانة آیات و روایات، ارائه میکند، از این ظرفیت برخوردار است که بتوان بر اساس اصولی همچون اصالت وجود، تشکیک وجود، سنخیت علت و معلول و مظهریت طبیعت برای سایر عوالم برتر از خود، حرمت و کرامت ازدسترفتة طبیعت را که بر مبنای نگاه مقدسمآبانة ادیان و مکاتب فلسفی اتخاذ شده از آنها بدست آمده بود، به آن برگرداند و از نابودی طبیعت و بتبع آن حیات بشری، جلوگیری کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - راهحل ملاهادی سبزواری و حسنزاده آملی برای معضل فاعل بالعنایه در اندیشة ملاصدرا
نعیمه نجمی نژاد سید احمد غفاریشماره 3 , دوره 28 , بهار 1402بحث از فاعلیت الهی و نحوة آفرینش موجودات، همواره از مباحث چالشبرانگیز بوده و هر متفکری بر اساس نظام فکری خود، نظری در اینباره ارائه داده است. در این میان، ملاصدرا دربارة نحوۀ فاعلیت خداوند در آثار مختلف خود، گاهی قائل به فاعلیت بالعنایه شده است و گاهی قائل به فاعلیت با چکیده کاملبحث از فاعلیت الهی و نحوة آفرینش موجودات، همواره از مباحث چالشبرانگیز بوده و هر متفکری بر اساس نظام فکری خود، نظری در اینباره ارائه داده است. در این میان، ملاصدرا دربارة نحوۀ فاعلیت خداوند در آثار مختلف خود، گاهی قائل به فاعلیت بالعنایه شده است و گاهی قائل به فاعلیت بالتجلی. این دو نظریۀ بظاهر متناقض، سبب شده تا شارحان آثار وی تلاش کنند مقصود اصلی و نهایی او را برملا سازند. در این مقاله که بروش توصیفیـتحلیلی نگاشته شده، به نظر ملاهادی سبزواری و علامه حسنزادهآملی، در مقام دو شارح مهم مکتب حکمت متعالیه، پرداخته شده و روشن میشود که سبزواری با ارجاع فاعلیت بالتجلی به عنایت بالمعنی الاعم، سعی در ایجاد سازگاری بین این دو نظریه دارد، ولی حسنزادهآملی با تفسیری خاص که از نظر مشائین دربارة فاعلیت خداوند ارائه میدهد، فاعلیت بالعنایه را با فاعلیت بالتجلی یکسان میداند. اما بنظر نگارنده، مقوم اصلی فاعل بالعنایه که باعث شده ملاصدرا قائل به آن شود، علم فعلی است؛ بهمین دلیل او با پذیرش فاعل بالعنایه، اموری همچون زیادت علم بر ذات که مشائین در اینباره مطرح کردهاند را پذیرفته است. با این بیان میتوان بین عبارات مختلف صدرالمتألهین دربارة نحوة فاعلیت الهی جمع کرد و دیدگاه وی را ناظر به علم فعلی دانست که این علم فعلی در فاعل بالعنایه نیز وجود دارد؛ بهمین دلیل است که وی در فاعلیت خداوند از فاعلیت بالعنایه سخن میگوید و این امر تعارضی با فاعلیت بالتجلی ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - سفر معنوی بر اساس سیر دیالکتیکی در فلسفۀ افلاطون و تطبیق آن با سفرهای عرفانی
عطیه زندیه لیلا افتخاریشماره 3 , دوره 28 , بهار 1402در فلسفۀ افلاطون و سنت عرفان اسلامی، عالَم و آدم دارای دو بعد جسمانی و روحانی معرفی شدهاند. بعد روحاني انسان میتواند در عوالم هستي سفر معنوی صعودی و نزولی داشته باشد. در عرفان اسلامی، طی مراتب هستی، یعنی حضرات خمس، در سفرهای چهارگانه توضیح داده شده است که شامل سفر از خ چکیده کاملدر فلسفۀ افلاطون و سنت عرفان اسلامی، عالَم و آدم دارای دو بعد جسمانی و روحانی معرفی شدهاند. بعد روحاني انسان میتواند در عوالم هستي سفر معنوی صعودی و نزولی داشته باشد. در عرفان اسلامی، طی مراتب هستی، یعنی حضرات خمس، در سفرهای چهارگانه توضیح داده شده است که شامل سفر از خلق به حق، سیر در حق، سفر از حق به خلق و در نهایت سیر با حق در خلق میباشد. سفر معنوی در فلسفة افلاطون نیز با استفاده از سیر دیالکتیکی، تمثیل خط و تمثیل غار قابل تبیین است. افلاطون بطور کلی به این سفر معنوی پرداخته و قصد تقسیمبندی مراتب آن را نداشته است، اما میتوان آراء او را بطریقی صورتبندی کرد که بر این چهار سفر مطابقت پیدا کند. در این صورت، سفر معنوی در فلسفة افلاطون این چهار مرحله را شامل خواهد شد: سفر از سایهها به عالم مُثُل، سیر در مُثُل، سفر از عالم مُثُل به عالم محسوس، و در نهایت، سیر با مُثُل در سایهها. بدینترتیب، سفر اول، دوم و چهارم با اختلافاتی که ایندو تفکر در نگاه به برترین مراتب هستی و انسان کامل دارند، بصورت واضحتری قابل تطبیق است. سفر سوم گرچه قابلتطبیق است، ولی تطبیق در آن بصراحت سه سفر دیگر نیست. نگاه دینی عارفان، تأکید آنان بر ریاضت و تزکیة نفس و فاصلة زمانی طولانی که میان طرح ایندو نوع اندیشه وجود دارد، از مواردی است که تفاوتهايی عمیق بین آنها ایجاد کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - واکاوی کیفیت انتزاع مفاهیم فلسفی بر اساس مبانی حکمت متعالیه
مجتبی رحمانیان کوشککی محسن حیدری سيدمحمد موسويشماره 3 , دوره 28 , بهار 1402دیدگاه مشهور اینست که مفاهیم فلسفییی مانند وجود، وحدت، علیت و ضرورت، هیچگونه مابازائی در خارج ندارند و حتی بفرض اینکه این مفاهیم در خارج مابازاء داشته باشند نیز انسان توان درک آنها را ندارد، زیرا مواجهة انسانها با دنیای محسوسات از طریق حواس است و حواس نیز تنها توان درک چکیده کاملدیدگاه مشهور اینست که مفاهیم فلسفییی مانند وجود، وحدت، علیت و ضرورت، هیچگونه مابازائی در خارج ندارند و حتی بفرض اینکه این مفاهیم در خارج مابازاء داشته باشند نیز انسان توان درک آنها را ندارد، زیرا مواجهة انسانها با دنیای محسوسات از طریق حواس است و حواس نیز تنها توان درک کیفیات محسوس اشیاء را دارند و حتی قادر به درک تمام عوارض هم نیستند. با پذیرش ایندو مطلب، راه انتزاع مفاهیم فلسفی از واقعیات محسوس خارجی بطورکلی بسته بنظر میرسد. این پژوهش با روش توصیفیـتحلیلی، بر اساس برخی از مبانی حکمت متعالیه ـازجمله تقرر و ثبوت مفاهیم فلسفی در خارج، نحوۀ وجود نفس و کیفیت ادراک آنـ درصدد اثبات این مطلب است که مفاهیم فلسفی، مستقیم و بدون واسطه از خارج و از دل ادراکات حسی بدست می آیند. اگرچه این نظریه در آثار صدرالمتألهین وجود ندارد اما مبانی فلسفی وی، زمینه و بستر چنین تبیینی را بخوبی فراهم میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - راهکارهای ملاصدرا برای کاهش اضطراب مرگ و مبانی فلسفی آن
منوچهر شامی نژاد حسین اترک محسن جاهدشماره 3 , دوره 28 , بهار 1402پژوهش حاضر به بررسی راهکارهای ملاصدرا برای درمان اضطراب مرگ و مبانی فلسفی آن میپردازد. مقاله میکوشد بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا، از قبیل: اصالت وجود، اتحاد عاقل و معقول، حرکت جوهری، خداباوری، دینباوری و آخرتباوری، راهکارهایی فلسفی و وجودی برای کاهش اضطراب ناشی از مرگ چکیده کاملپژوهش حاضر به بررسی راهکارهای ملاصدرا برای درمان اضطراب مرگ و مبانی فلسفی آن میپردازد. مقاله میکوشد بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا، از قبیل: اصالت وجود، اتحاد عاقل و معقول، حرکت جوهری، خداباوری، دینباوری و آخرتباوری، راهکارهایی فلسفی و وجودی برای کاهش اضطراب ناشی از مرگاندیشی بشر امروزی بیابد. بر اساس فلسفۀ ملاصدرا، زندگی انسان معنادار و دارای غایت است و هستی بر اساس تجلی الهی ایجاد شده است. نفس انسان، گرچه جسمانیة الحدوث است، ولی بر اثر اتحاد با معقول و حرکت جوهری خود، ذاتش متحول میشود و با طی مراتب وجودی، به مراتبی بالاتر از درجات هستی نایل میگردد و این حرکت تکاملی وجودی تا رسیدن به سر منشأ هستی ادامه دارد و با مرگ از بین نمیرود. این حرکت تکاملی وجودی زندگی او را کاملاً معنادار میکند و از اضطرابش نسبت به مرگ میکاهد. ملاصدرا فیلسوفی وجودی است که رویکردی فراطبیعت گرایانه، خداباورانه و نگاهی فرایندی به مرگ دارد. واقعیت مرگ در فلسفۀ ملاصدرا بخشی از فرایند تکاملی وجودی انسان است. نگاه غایتگرایانه به جهان، نگاه عینالربطیِ هستی به خداوند، آخرتمحوری و حشر دوبارة انسان بعد از مرگ جسمانی، تحول وجودی و نگرش تکاملی به مرگ، ازجمله راهکارهایی است که میتوان از فلسفة ملاصدرا برای کاهش اضطراب مرگ استنباط کرد. پرونده مقاله
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - منابع معرفت از نظر ملاصدرا
مهدي ذاكري حسين عمادزادهشماره 3 , دوره 22 , بهار 1396در حكمت متعاليه ملاصدرا، منابع معتبر معرفت عبارتند از: حواس ظاهري، حواس باطني، عقل، شهود، گواهي و نقل از نظر ملاصدرا اولين منبع كسب معرفت، حواس ظاهري است و حس مشترك، مهمترين حس باطني انسان است. عقل كه وجه تمايز انسان از ديگر موجودات است، حدي دارد كه معرفت از آن حد تجاوز چکیده کاملدر حكمت متعاليه ملاصدرا، منابع معتبر معرفت عبارتند از: حواس ظاهري، حواس باطني، عقل، شهود، گواهي و نقل از نظر ملاصدرا اولين منبع كسب معرفت، حواس ظاهري است و حس مشترك، مهمترين حس باطني انسان است. عقل كه وجه تمايز انسان از ديگر موجودات است، حدي دارد كه معرفت از آن حد تجاوز نميكند. ملاصدرا عقل را به نظري و عملي تقسيم ميكند و درعين حال كه هر دو را منبع معرفت ميشمرد، تفاوت آنها را در متعلقشان ميداند. تنها، شهود است كه ميتواند به هر آنچه كه قابلشناسايي باشد، دست پيدا كند. گواهي، اگر متواتر و مربوط به امور محسوس باشد، بعنوان منبع معرفتي غيرمستقل، معتبر است و دليل نقلي، بخصوص در مباحث ديني، منبعي مستقل و خطاناپذير است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - سالبة به انتفاء موضوع؛ بررسي ديدگاه خواجه نصير
سيدمحمود يوسفثانيشماره 2 , دوره 21 , زمستان 1394ديدگاه ارسطو دربارة تهي بودن يا نبودن حدود قضايا به دو گونه تفسير شده است. مطابق يك تفسير، حدود قضايا هميشه واجد فرد يا افراد موجودند و تهي نميباشند. بنابرين، در قضاياي سالبه نيز مجموعة افراد موضوع هيچگاه مجموعهيي تهي نيست. از اين جهت بين قضية سالبه و موجبه در مورد لزو چکیده کاملديدگاه ارسطو دربارة تهي بودن يا نبودن حدود قضايا به دو گونه تفسير شده است. مطابق يك تفسير، حدود قضايا هميشه واجد فرد يا افراد موجودند و تهي نميباشند. بنابرين، در قضاياي سالبه نيز مجموعة افراد موضوع هيچگاه مجموعهيي تهي نيست. از اين جهت بين قضية سالبه و موجبه در مورد لزوم وجود افراد براي موضوع تفاوتي وجود ندارد. بنا به تفسير ديگر، در هرقضيهيي، سالبه باشد يا موجبه، نخست اجزاي قضيه بايد مورد تصور قرار بگيرند و بوجود ذهني موجود شوند، آنگاه اگر قضيه موجبه بود علاوه بر اين تصور ذهني، بايد فرد موجود يا مفروض الوجودي هم داشته باشد كه بتواند مورد يك حكم ايجابي واقع شود. ولي اگر قضيه سالبه بود جز همان وجود ذهني قضيه كه براي انعقاد حكم لازم است، نياز ديگري به فرد موجود يا مفروض الوجودي كه وصف محمول را بپذيرد نيست و از اين جهت ميان قضية سالبه و موجبه تفاوت هست. خواجه نصير در تفسير خود از قضية سالبه به هر دو وجه توجه كرده و هر يك از دو تفسير را به وجهي درست دانسته است. تفسير نخست با توجه به قضايايي كه در علوم مورد استفاده قرار ميگيرند و پيوسته ناظر به حقايق خارجي هستند، تفسيري درست تلقي ميشود و تفسير دوم بلحاظ مطلق قضية سالبه و اينكه امر معدوم از آن جهت كه معدوم است متصف به وصفي، از جمله وصف محمول، نيست، درست ميباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تجلي حكمت صدرايي در معماري اسلامي
بهروز عوضپور بهمن نامور مطلق ساينا محمدي خبازانشماره 1 , دوره 20 , پاییز 1393با توجه به اين نكته كه تفكرات حكمي فلسفي ملاصدرا در آثار هنري زمان وي و بطور خاص معماري آن دوره تجسم يافته است، بنظر ميرسد براي فهم درست و بهتر هنر و معماري آن دوران و رابطه» آن با نظريات فلسفي ـ عرفاني ملاصدرا، لازم است آراء و ديدگاههاي وي در اينباره را بدقت مورد بحث چکیده کاملبا توجه به اين نكته كه تفكرات حكمي فلسفي ملاصدرا در آثار هنري زمان وي و بطور خاص معماري آن دوره تجسم يافته است، بنظر ميرسد براي فهم درست و بهتر هنر و معماري آن دوران و رابطه» آن با نظريات فلسفي ـ عرفاني ملاصدرا، لازم است آراء و ديدگاههاي وي در اينباره را بدقت مورد بحث و بررسي قرار دهيم. ازآنجاكه مفهوم خيال در تعريف هنر اسلامي از منظر ملاصدرا و ديگر حكما و عرفاي اسلامي نقش اساسي را ايفا ميكند، در اين نوشتار نخست به آن بخش از فلسفة ملاصدرا ميپردازيم كه به شرح و بيان مفهوم خيال ميپردازد، سپس نقش و بتبع آن جايگاه خيال در كنش هنري به مفهوم عام آن را معين كرده و روند فعليت اين كنش را در معماري، بويژه معماري دوران صفوي بررسي ميكنيم. محوريت خيال در اين مبحث تا بدانجاست كه ميتوان هنر اسلامي را در كليت آن به تجلي امر معقول در امر محسوس از طريق تخيل فعال تعريف كرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - وحدت وجود از نگاه ملاصدرا
سيدمرتضي حسيني شاهرودي محمدعلي وطندوستشماره 4 , دوره 19 , تابستان 1393ملاصدرا در سير انديشة فلسفي خود توانست با مباني و اصول فلسفي خود، از وحدت تشكيكي به وحدت شخصي وجود برسد. وي با تفسير عليت به تجلي، حقيقت وجود را منحصر در واجب تعالي دانست و غير او را تطورات و تجليات وجود واحد واجبي تلقي كرد. نگارنده در اين مقاله ميكوشد نظريه» نهايي ملاص چکیده کاململاصدرا در سير انديشة فلسفي خود توانست با مباني و اصول فلسفي خود، از وحدت تشكيكي به وحدت شخصي وجود برسد. وي با تفسير عليت به تجلي، حقيقت وجود را منحصر در واجب تعالي دانست و غير او را تطورات و تجليات وجود واحد واجبي تلقي كرد. نگارنده در اين مقاله ميكوشد نظريه» نهايي ملاصدرا در باب وحدت وجود را بدست آورد و همانندي وحدت وجود در حكمت متعاليه با وحدت وجود عرفاني را نشان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - مباني فلسفي تربيت انسان در حكمت متعاليه
سيدمهدي ميرهادي حسنعلي بختيار نصرآبادي، محمد نجفيشماره 2 , دوره 22 , زمستان 1395در اين مقاله و با استفاده از روش تحليل و استنتاج، تلاش شده تا طرحي از پيامدهاي ديدگاهِ فلسفي ملاصدرا در حوزة تربيت، ارائه گردد. چنين طرحي ميتواند چارچوب و چشم اندازي از تربيت ديني و الهي را در فضاي غبار آلود و بحرانزدة نظامهاي تربيتيِ سكولار، براي ما ترسيم نمايد. ارتز چکیده کاملدر اين مقاله و با استفاده از روش تحليل و استنتاج، تلاش شده تا طرحي از پيامدهاي ديدگاهِ فلسفي ملاصدرا در حوزة تربيت، ارائه گردد. چنين طرحي ميتواند چارچوب و چشم اندازي از تربيت ديني و الهي را در فضاي غبار آلود و بحرانزدة نظامهاي تربيتيِ سكولار، براي ما ترسيم نمايد. ارتزاق از سرچشمة وحي و روايات و تلفيق برهان با شهود در فلسفة صدرايي، جايگاهي ويژه به اين فلسفه بخشيده است. ابتكار ملاصدرا درطرح هويتِ تعلقي نفس، ضمن حل معماي ناگشودة ارتباط نفس با بدن، امكانِ تحولِ ذاتي نفس(در مقابل تحول در اعراضِ نفس) را اثبات، و ضرورتِ عقلي تربيت را تبيين مينمايد. در طرح انسانشناسي فلسفي ملاصدرا، نفس، هم براي حدوث و هم براي تحقق هويت خويش به بدن نياز دارد. بدن ميدانِ ظهور نفس، محل افعالِ آن، و تنها سرماية انسان براي خلق هويت خويش است. بدن، نقشي پيچيده و منحصر بفرد در فرآيند تربيتِ انسان، برعهده دارد. دستيـابي بـه تصـويـري روشن از چگونگيِ تبديلِ وجـودي مـادي(نـطـفـه)، بـه انسـاني مجـرد و ابـدي، رمـز گشـايي از نظـرية حـركـت جـوهري او و بيان حقيقتِ تربيت است. در نهايت، ملاصدرا با طرح نظرية جسمانيةالحدوث ـ روحانيةالبقا بودنِ نفس، نشان ميدهد كه دامنه و نهايت تربيتِ انسان از چشم اندازي بيكرانه، عميق و شگفتانگيز برخوردار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - سرمقاله
آیتالله سیدمحمد خامنهایشماره 4 , دوره 22 , تابستان 1396انقلاب اسلامي ايران پس از برپايي و تثبيت قانوني و رأي نزديك به اجماع ملي ملت به آن، اهداف و شعارهايي داشت كه در يك كلمه، «در برپايي يك نظام اسلامي و حكومتي برابر قرآن و سنت پيامبر(ص)» خلاصه ميشد، و ملت ايران به كمتر از آن قانع نبود. مهمترين اين اهداف خرد و كلان، اسلامي چکیده کاملانقلاب اسلامي ايران پس از برپايي و تثبيت قانوني و رأي نزديك به اجماع ملي ملت به آن، اهداف و شعارهايي داشت كه در يك كلمه، «در برپايي يك نظام اسلامي و حكومتي برابر قرآن و سنت پيامبر(ص)» خلاصه ميشد، و ملت ايران به كمتر از آن قانع نبود. مهمترين اين اهداف خرد و كلان، اسلامي شدن، يعني پياده شدن قانون و فرهنگ و روح اسلامي و در كنار آن، رفاه و امنيت و آزادي مردم و رعايت عدالت اجتماعي و كرامت انساني بود. متأسفانه دشمنان آگاه و با تجربة اين انقلاب، با نفوذ در دستگاه حاكميت و بهره از خائنين برخاسته از نسل همراهان انقلاب، تلاش مؤثري در دست نيافتن انقلاب به اهداف تدوين شدۀ آن در قانون اساسي داشت و روزبروز اين نظام را از اهداف آن دور نمود و حتي برخي سياستگذاريهاي رسمي را هم با توطئه خود مشوب و منحرف ساخت. از جمله آفات اين متنفذين در حاكميت در طول نزديك به چهار دهه، توسعۀ فساد مالي در دستگاهها، فساد اخلاقي در جامعه و بويژه در نسل جوان و انحراف عفافي دختران جوان و دهها فساد ديگر كه عمدۀ آنها دور شدن از عدالت و احكام و اخلاق اسلامي است ميباشد، بگونهيي كه آنچه آنروز اهداف يك ملت بود، امروز به آرزوي آنان تغيير يافته است. دست هدايتگر نظام كه همواره در پي اصلاح امور بوده و هست، ياوري در كنار خود ميخواست كه بدور از عملكرد خرد يا كلان دستگاههاي رسمي، بتواند هم سياستگذاري در سطح اعلي باشد و هم ناظر و تحليلگري بدنبال مصلحت واقعي نظام و اين تا به امروز قابل تحقق نبود، چون نه ارادة ارباب مسئوليت و نه ادارة آن، با مصلحت نظام مناسبتي نداشت. از اينرو كاري شايسته در اجراي وظايف سياستگذاري يا عمليسازي اهداف مقام رهبري و ياوريهاي ديگر سياسي و فكري و نظارتي انجام نميشد. احياء مجمع تشخيص مصلحت و انتصاب رئيس جديد محترم آن و احكام و توصيههايي كه در آستانه آن از طرف مقام معظم رهبري ابلاغ شد، ميتواند چارهساز بازگشت كشور به اهداف و شعارهاي آغاز انقلاب باشد، و بايستي در درجة اول براي رفع آلام فرهنگي و استواري ركن فرهنگ و حكمت و اخلاق اجتماعيكه مهمترين اركان جامعه اسلامي ايران و در حكم رأس در برابر بدن استـ كاري بكند و آنرا از زير غبار فراموشي و قرار داده شدن در رتبة پائينتر اركان ديگر مادي و شبه مادي نظام بيرون بياورد و اين امالمصالح جامعه را در جايگاه اصلي و كرسي واقعي خودش بنشاند؛ اين مخروط وارونه را در وضع لايق آن قرار دهد؛ هم خود، سياستگذار باشد و هم مراقب سياستهاي دشمنان، تا در آينده و در محضر تاريخ و برابر چشمان منتظر خردهبينان محكوم به قصور نگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - مقايسة ديدگاه ابن سينا و ملاصدرا پيرامون رابطة نفس و بدن و سنجش كارآمدي مباني هريك در نيل به مطلوب
فروغ السادات رحيم پورشماره 3 , دوره 22 , بهار 1396يكي از موارد اختلاف نظر ميان ابنسينا و ملاصدرا در بحث انسانشناسي، نوع نگرش هريك به رابطه ميان نفس و بدن است كه اين اختلاف، از مباني نظام فلسفي ايشان ناشي ميشود. رابطة نفس و بدن در نگاه ملاصدرا، رابطهيي ذاتي و وجودي است و قول به عليّت (مادي) بدن عنصري براي مرتبة طبي چکیده کامليكي از موارد اختلاف نظر ميان ابنسينا و ملاصدرا در بحث انسانشناسي، نوع نگرش هريك به رابطه ميان نفس و بدن است كه اين اختلاف، از مباني نظام فلسفي ايشان ناشي ميشود. رابطة نفس و بدن در نگاه ملاصدرا، رابطهيي ذاتي و وجودي است و قول به عليّت (مادي) بدن عنصري براي مرتبة طبيعي نفس، ناشي از همين موضعگيري است، در حاليكه مطابق مباني ابنسينا، نفس صرفاً در كسب كمالات وجودي و نه در اصل وجود، نيازمند بدن است و عليّت ذاتي ميان اين دو برقرار نيست. مسئلة ديگر اينست كه شيخالرئيس، تركيب نفس و بدن را اتحادي ميداند و صدرالمتألهين در اتحادي بودن تركيب با او هم رأي است اما معتقد است كه تنها با قبول برخي مباني حكمت متعاليه ميتوان اتحادي بودن تركيب مذكور را موجه كرد. مسئلة مهم بعدي اينست كه اگر نفس و بدن، رابطة وجودي دارند نه رابطة عارضي و اضافي، آيا تعلق نفس به بدن قطع شدني است؟ و اگر ذو مراتب بودن نفس مسجّل و مسلّم است، آيا نبايد بدن را نيز ذومراتب دانست تا همراهي با نفس در مراتب مختلف براي آن امكانپذير باشد؟ بسبب تفاوت مبنا، پاسخ شيخ الرئيس و ملاصدرا به اين قبيل پرسشهاي زيربنايي، تفاوتهايي دارد و اين مقاله قصد دارد به جستجو و تحليل آنها و سنجش كارآمدي مباني ايشان در نيل به مطلوب بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - ملاصدرا؛ از تشكيك عامي تا توحيد خاصي
عبدالعلي شكر مرتضي حامديشماره 2 , دوره 22 , زمستان 1395اصطلاح «تشكيك» نخستينبار در مباحث منطقي رايج شد و بدنبال آن در فلسفه نيز كساني همچون ابنسينا و سهرودي به استفاده و بحث از آن مبادرت كردند. از مجموع آثار ابن سينا برميآيد كه وي فقط در محدودة تشكيك عامي گام برداشته است. سهروردي نيز كه زمينة تشكيك خاصي را در انديشة ملا چکیده کاملاصطلاح «تشكيك» نخستينبار در مباحث منطقي رايج شد و بدنبال آن در فلسفه نيز كساني همچون ابنسينا و سهرودي به استفاده و بحث از آن مبادرت كردند. از مجموع آثار ابن سينا برميآيد كه وي فقط در محدودة تشكيك عامي گام برداشته است. سهروردي نيز كه زمينة تشكيك خاصي را در انديشة ملاصدرا فراهم ساخت، بدليل اعتباري دانستن وجود، به تشكيك در ذات و ماهيت روي آورد؛ نظريهيي كه مورد پذيرش ملاصدرا و حكماي مشايي واقع نشد. اگر اصالت، وحدت و تشكيك وجود سه پاية اصلي حكمت متعاليه باشد، تشكيك خاصي و خاص الخاصي، تكميل كنندة آن و اوج حكمت متعاليه صدرايي خواهد بود. ملاصدرا ابتدا تشكيك خاصي را در ردّ تشكيك عامي و نظرية تباين وجودات مطرح ساخت و آنگاه به تفسير نويني از آن در قياس با تشكيك خاصي اشراقي همت گماشت. وي ضمن عبور از اين نوع تشكيك و با الهام از انديشة عرفاني و آيات وحياني، به تشكيك خاص الخاصي نائل آمد تا بتواند با تمسك به آن، كثرت موجودات را توجيه نمايد و تفسير جديدي از توحيد ارائه دهد كه همسو با توحيد عرفاني باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - انواع عقل از ديدگاه ملاهادي سبزواري
سيدمحمد حسيني نيك سيد هاشم گلستاني فتحعلي اكبريشماره 1 , دوره 24 , پاییز 1397از عقل برداشتهاي متنوع و متكثري شده و بتناسب اين برداشتها، وظايف، اقسام و مراتب مختلفي براي آن در نظر گرفته شده است؛ از عقل فطري، نظري، عملي، عقل كل، عقل فعال و... گرفته تا مناط تكليف و حتي ذمّ و گريز از عقل توسط عرفا و صوفيه. در اين مقاله تلاش شده است با روش توصيفي—ت چکیده کاملاز عقل برداشتهاي متنوع و متكثري شده و بتناسب اين برداشتها، وظايف، اقسام و مراتب مختلفي براي آن در نظر گرفته شده است؛ از عقل فطري، نظري، عملي، عقل كل، عقل فعال و... گرفته تا مناط تكليف و حتي ذمّ و گريز از عقل توسط عرفا و صوفيه. در اين مقاله تلاش شده است با روش توصيفي—تحليلي و در ضمن يك تقسيمبندي جديد از حيث وجودشناختي و معرفتشناختي، انواع عقل از ديدگاه ملاهادي سبزواري بررسي شود. در هستيشناسي عقل، عقل را بعنوان مرتبهيي از وجود يا بمثابه يك موجود بررسي ميكنيم كه در قالب عقول كليه، عقول جزئيه و عقول دهگانه بحث ميشود و همچنين تبيين رابطه و تفاوت آنها اشاره ميشود. از ديدگاه معرفتشناختي، عقل بمثابه قوة ادراكي انسان مد نظر است. عقل مطبوع و مسموع، عقل نظري و عملي و مراتب آنها و نيز عقل بسيط و عقل تفصيلي در ضمن معرفتشناسي عقل مورد بررسي قرار ميگيرد. يافتههاي پژوهش بيانگر آنست كه در تبيين انواع عقل، گاهي مراد عقل انساني (مراتب نفوس ناطقه، عقل جزئي يا عقل معاش) است و گاهي عقول غير انساني (عقول كلية مفارقه)، و چون عقول صاعده و عقول نازله دو مرتبه از يك نوعند، در قوس صعود و نزول بهم ميپيوندند. همچنين روشن ميشود كه مراد از عقلي كه عرفا نكوهش ميكنند، عقل جزئي به كمال نرسيده و مشوش به اوهام است و اين عقل بالملكه و مطبوع است كه مناط تكليف قرار ميگيرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - هستيشناسي خيال نزد ابن سينا و ملاصدرا
محسن حبيبيشماره 1 , دوره 22 , پاییز 1395قوة خيال نزد ابنسينا و ملاصدرا از جمله قواي باطنيِ نفس محسوب ميشود. ابنسينا بدلايلي به مادي بودن اين قوه و ملاصدرا نيز با ادلهيي به مجرد بودن آن قائل شده است. ابنسينا با مادي دانستن خيال با مشكلات فلسفي عديدهيي همچون معاد جسماني و بقاي برخي نفوس روبروست. ملاصدرا ضم چکیده کاملقوة خيال نزد ابنسينا و ملاصدرا از جمله قواي باطنيِ نفس محسوب ميشود. ابنسينا بدلايلي به مادي بودن اين قوه و ملاصدرا نيز با ادلهيي به مجرد بودن آن قائل شده است. ابنسينا با مادي دانستن خيال با مشكلات فلسفي عديدهيي همچون معاد جسماني و بقاي برخي نفوس روبروست. ملاصدرا ضمن پاسخ به ادلة وي، براي مدعاي خود دلايل متعددي ذكر كرده است. در سنجش ميان دلايل هر يك از اين دو فيلسوف، ادلة ملاصدرا را در مقايسه با نظر شيخ الرئيس متقنتر و مقبولتر مييابيم. در ضمن، ملاصدرا با قبول تجرد قوة خيال، به نتايج متعددي همچون توجيه بقاء حافظه در پيري، توجيه مسائل فراروانشناختي، اثبات معراج و معاد جسماني و بقاء نفوس سادة انساني نائل شده كه ابنسينا در پي آنها بوده است. لذا ميتوان نتيجه گرفت نظرية ملاصدرا در اين باب، يعني اعتقاد به تجرد قوة خيال كاربرديتر است و با آن بنحو سادهتري ميتوان براي برخي معتقدات ديني، دليل و توجيه عقلاني اقامه كرد. پرونده مقاله