• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات Mind

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - ذهن و مراتب واقع نمايي ادراك در انديشة صدرالدين قونوي
        مرتضي  جعفريان محمدجواد  رضايي‌ره
        مسئلة اعتبار و حدود شناخت و ادراك انسان و نسبت بين حقيقت و ذات اشياء با نمودهاي ذهني آنها، مستلزم تبيين نقش ذهن در ادراك و نسبتهاي آندو با يكديگر و همچنين رابطة آنها با متعلق ادراك است. گرچه صدرالدين قونوي مباحث علم و ادراك را با صبغة وجودشناختي مورد تحقيق و بررسي قرار چکیده کامل
        مسئلة اعتبار و حدود شناخت و ادراك انسان و نسبت بين حقيقت و ذات اشياء با نمودهاي ذهني آنها، مستلزم تبيين نقش ذهن در ادراك و نسبتهاي آندو با يكديگر و همچنين رابطة آنها با متعلق ادراك است. گرچه صدرالدين قونوي مباحث علم و ادراك را با صبغة وجودشناختي مورد تحقيق و بررسي قرار داده، ضمن طرح مسائل «علم» و ارتباط آن با «وجود» و مراتب آن، نقش فاعل شناسا در امر شناخت را نيز بطور ويژه بررسي كرده است. مباحث او در اينباره مشتمل بر نظريات بديعي است كه ميتواند برخي از وجوه مبهم مسائل ذهن و شناخت را روشنتر و سير ظهور انديشه‌هاي فلسفي شناخت شناسي را در حوزة فلسفة اسلامي آشكارتر سازد. از ديدگاه وي علم حصولي انسان كه بطور عام شامل ادراك حسي، خيالي و عقلي است، دو ويژگي اساسي دارد: از يك طرف پديدار شيء في نفسه است و برخي از وجوه و مراتب و شئون حقيقت آن را مينماياند و از طرف ديگر هميشه در چارچوبها و قيود ذهني فاعل شناسا قوام مي‌يابد و از نقش قابلي يا فاعلي ذهن تأثير ميپذيرد. بعبارت ديگر، شناخت محصول تعامل عين و ذهن است. اين نظريه كه مدتها قبل از نظرية مشهور كانت ابراز شده، گرچه مبدا عزيمت متفاوتي با نظر كانت دارد، از حيث گذر از رئاليسم خام كه نظرية شايع آن روزگار بوده حائز اهميت بسيار است. قونوي همچنين مسئلة مسانخت و مساوقت علم و ادراك با وجود را پيش از صدرالمتألهين طرح نموده و بسياري از لوازم و نتايج آن را تشريح و تبيين نموده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - نقد و بررسي كاركردگرايي با نگاهي به علم النفس ملاصدرا
        رضا  صفري كندسري
        رابطة نفس و بدن يكي از مسائل و معضلات فلسفه است. نظرية دوگانه‌ ‌انگاري جوهري (دكارتي و افلاطوني) يكي از راه‌حلهاي اين معضل است. آنها معتقدند نفس و بدن دو جوهر و قلمرو متفاوت هستند و داراي ويژگيهاي خاص خود. فلاسفة ذهن معاصر براي برون‌رفت از مشكلات دوگانه‌انگاري جوهري، دي چکیده کامل
        رابطة نفس و بدن يكي از مسائل و معضلات فلسفه است. نظرية دوگانه‌ ‌انگاري جوهري (دكارتي و افلاطوني) يكي از راه‌حلهاي اين معضل است. آنها معتقدند نفس و بدن دو جوهر و قلمرو متفاوت هستند و داراي ويژگيهاي خاص خود. فلاسفة ذهن معاصر براي برون‌رفت از مشكلات دوگانه‌انگاري جوهري، ديدگاه‌هايي اتخاذ كرده‌اند. نظريه‌هاي رفتارگرايي و اينهماني ذهن و بدن، نفس بعنوان جوهر را انكار كرده و بجاي لفظ «نفس»، ذهن و حالات ذهني را بكار ميگيرند و بترتيب معتقدند: حالات ذهني همان حالات رفتاري و مغزيند. اما حاميان كاركردگرايي با عنايت به مشكلات دوگانه‌انگاري و ديدگاه‌هاي رفتارگرايي و اينهماني ذهن و مغز، تفسيري بيطرفانه از ذهن (مجرد يا فيزيكي بودن ذهن) دارند و حالات ذهني را همان حالات كاركردي ميدانند كه بر اساس درونداد، برونداد و ساير حالات ذهني، نقشهاي كاركردي خاصي را ايفا ميكنند. حكما و متكلمان اسلامي نيز با معضل نفس و بدن و دوگانه انگاري جوهري (افلاطوني) مواجه بود‌ه‌اند. ابن‌سينا و سهروردي تقدم نفس بر بدن (نظرية افلاطون) را انكار نموده اما ذات نفس را مجرد و بدن را جسماني ميدانند. بيشتر متكلمان، نفس بعنوان جوهر مجرد و قائم بذات را رد نموده و نفس را جسم لطيف ميدانند. ملاصدرا همانند كاركردگرايان، به مشكلات جوهر مجرد دانستن يا جسماني بودن نفس واقف بوده و معتقد است: ذات نفس، مجرد صرف و مادي صرف نيست بلكه نفس در ابتدا جسماني است و سپس با حركت جوهري، مجرد ميگردد؛ نفس بر اساس وحدت حقة ظلّيه، جامع و برزخ جسمانيت و تجرد است و بر اساس حالات مراتبش، مادي و مجرد ميگردد. هرچند هم كاركردگرايان و هم ملاصدرا، مجرد و جسماني بودن محض ذهن (نفس از نگاه ملاصدرا) را انكار نموده‌اند اما ملاصدرا از آنجايي كه هستي را منحصر به طبيعت ندانسته، دقيقتر از كاركردگرايان ـ‌ كه نگاه فيزيكاليستي به ذهن دارندـ رابطة نفس و بدن را تبيين كرده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مقایسه رابطه نفس و بدن از دید رفتارگرایی فلسفی و ملاصدرا
        نعیمه نجمی نژاد مرتضی رضایی
        بحث از رابطة نفس و بدن همواره از مسائل چالش‌برانگيز بوده است. مهمترين مشكل در اين بحث، چگونگي رابطة نفس «بمثابه وجودي مجرد» با بدن «بمثابه وجودي مادي» است. بسياري از انديشمندان براي ‌پاسخ به اين مسئله، نظرياتي ارائه كرده‌اند. در پژوهش حاضر، با روش توصيفي ـ‌ تحليلي، به ب چکیده کامل
        بحث از رابطة نفس و بدن همواره از مسائل چالش‌برانگيز بوده است. مهمترين مشكل در اين بحث، چگونگي رابطة نفس «بمثابه وجودي مجرد» با بدن «بمثابه وجودي مادي» است. بسياري از انديشمندان براي ‌پاسخ به اين مسئله، نظرياتي ارائه كرده‌اند. در پژوهش حاضر، با روش توصيفي ـ‌ تحليلي، به بررسي و مقايسة ديدگاه رفتارگرايي ـ ‌كه يكي از نظريات مهم در فلسفه» ذهن است‌‌ـ با ديدگاه ملاصدرا بعنوان برجسته‌ترين فيلسوف اسلامي، پرداخته شده است. نتيجه اينست كه هم رفتارگرايان و هم ملاصدرا در شمار يگانه‌انگاران نفس‌(ذهن) و بدن جاي دارند، با اين تفاوت كه از نظر رفتارگرايان، نفـس و حـالات نفـساني چيزي جز رفتـار بيرونـي انـسان نيست؛ در واقع، در اين رويكرد تجرد نفس و حالات غيرمادي آن انكار ميشود. اما ملاصدرا با استفاده از مباني خاص خود، از جمله حركت جوهري اشتدادي و جسمانيةالحدوث‌‌بودن نفس، رابطة نفس و بدن را از نوع تركيب اتحادي ميداند. در نگاه او، نفس در عين اينكه جوهري واحد است، بدليل اشتمال بر مراتب گوناگون، هم از مرتبة ماديت و جسمانيت و هم از مراتب تجرد ‌ـ اعم از تجرد مثالي و عقلي‌ ـ برخوردار است. بعبارت ديگر، يك حقيقت واحد متصل است كه در مراتب پايين، بدن و در مراتب بالا، نفس است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - ارزيابی انتقادی نظرية ذهنمندی حیوان از نگاه دکارت، بر اساس فلسفة صدرایی
        آرمین منصوری حبیب الله دانش شهرکی زهرا خزاعی
        حیات نفسانی مجرد براي حیوانات و برخورداری آنها از توانمندیهای ذهنی، همواره محل تردید و اختلاف ميان فلاسفه بوده است. وجود برخی شباهتها میان حیوان و انسان، در عین تمام تفاوتهایی که با هم دارند، ارائة تبیینی دقیق از نحوة حیات حیوانی را دشوار كرده است. دکارت با توجه به اعتق چکیده کامل
        حیات نفسانی مجرد براي حیوانات و برخورداری آنها از توانمندیهای ذهنی، همواره محل تردید و اختلاف ميان فلاسفه بوده است. وجود برخی شباهتها میان حیوان و انسان، در عین تمام تفاوتهایی که با هم دارند، ارائة تبیینی دقیق از نحوة حیات حیوانی را دشوار كرده است. دکارت با توجه به اعتقاد به دو جوهر جسمانی و عقلی مجرد برای انسان، با تمسک به سه دلیل: «عدم توانایی کاربست زبان در حیوان»، «نفی خلاقیت»، و «نفی آگاهی از حیوان»، وجود اندیشه و تعقل در حیوان را نفی کرده و فقط حیات جسمانی را برای آن ميپذيرد و در نتیجه حیوان را ماشینی پیچیده میداند که فاقد حیات ذهنی است. این نظریة دکارت به «نظریة ماشینی حیوان» موسوم است. اما ملاصدرا با قائل شدن به سه مرتبة مادی، مثالی و عقلی برای عالم، موجودات را متناسب با آن مراتب تحلیل میکند. بر همین اساس، او برای نفوس حیوانی، تجرد مثالی قائل بوده و ذهنمندی در مرتبة حیوانی را بر مبناي آن تبیین مینمايد. نظریة ماشینی دکارت و ادلة سه‌گانة آن، براساس مرتبة تجرد مثالی‌يي که ملاصدرا برای نفوس حیوانی اثبات میکند، رد میشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - واکاوی کیفیت انتزاع مفاهیم فلسفی بر اساس مبانی حکمت متعالیه
        مجتبی رحمانیان کوشککی محسن   حیدری سيدمحمد  موسوي
        دیدگاه مشهور اینست که مفاهیم فلسفی‌یی مانند وجود، وحدت، علیت و ضرورت، هیچگونه مابازائی در خارج ندارند و حتی بفرض اینکه این مفاهیم در خارج مابازاء داشته باشند نیز انسان توان درک آنها را ندارد، زیرا مواجهة انسانها با دنیای محسوسات از طریق حواس است و حواس نیز تنها توان درک چکیده کامل
        دیدگاه مشهور اینست که مفاهیم فلسفی‌یی مانند وجود، وحدت، علیت و ضرورت، هیچگونه مابازائی در خارج ندارند و حتی بفرض اینکه این مفاهیم در خارج مابازاء داشته باشند نیز انسان توان درک آنها را ندارد، زیرا مواجهة انسانها با دنیای محسوسات از طریق حواس است و حواس نیز تنها توان درک کیفیات محسوس اشیاء را دارند و حتی قادر به درک تمام عوارض هم نیستند. با پذیرش این‌دو مطلب، راه انتزاع مفاهیم فلسفی از واقعیات محسوس خارجی بطورکلی بسته بنظر میرسد. این پژوهش با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، بر اساس برخی از مبانی حکمت متعالیه ‌ـ‌ازجمله تقرر و ثبوت مفاهیم فلسفی در خارج، نحوۀ‌ وجود نفس و کیفیت ادراک آن‌ـ درصدد اثبات این مطلب است که مفاهیم فلسفی، مستقیم و بدون واسطه از خارج و از دل ادراکات حسی بدست می آیند. اگرچه این نظریه در آثار صدرالمتألهین وجود ندارد اما مبانی فلسفی وی، زمینه و بستر چنین تبیینی را بخوبی فراهم میکند. پرونده مقاله