• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات زمان

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - زمان از ديدگاه حكما و متكلمان اسلامي
        مقصود  محمدي
        يكي از مهمترين مسائل فلسفي كه هم در طبيعيات و هم در الهيات مورد بحث و تحقيق قرار گرفته، مسئلة زمان است. اندكي از متكلمان، زمان را امري عدمي دانسته و آنرا يك توهم پنداشته‌اند. اما آن دسته از متكلمان و حكما كه زمان را امري وجودي دانسته‌اند در نحوة وجود و حقيقت آن نظريات م چکیده کامل
        يكي از مهمترين مسائل فلسفي كه هم در طبيعيات و هم در الهيات مورد بحث و تحقيق قرار گرفته، مسئلة زمان است. اندكي از متكلمان، زمان را امري عدمي دانسته و آنرا يك توهم پنداشته‌اند. اما آن دسته از متكلمان و حكما كه زمان را امري وجودي دانسته‌اند در نحوة وجود و حقيقت آن نظريات مختلفي ارائه نموده‌اند. بعقيدة گروهي از متكلمان، زمان يك امر موهوم است، يعني در خارج مصداق عيني ندارد اما منشأ انتزاع دارد. اما كساني كه براي زمان وجود عيني قائل هستند، دو گروه هند: برخي آنرا جوهر مجرد از ماده و برخي ديگر، جوهر مادي و جسماني دانسته‌اند. اما نظريّة غالب اينست كه زمان داراي وجود عيني و داخل در مقولة «كم» ميباشد، يعني «كمّ متصل غيرقار است» كه باعتباري مقدار حركت و باعتبار ديگر عدد حركت است. زمان، مقدار حركت را در يك مسافت تعيين ميكند. در واقع نسبت زمان به حركت مانند نسبت جسم تعليمي است به جسم طبيعي. همانگونه كه جسم تعليمي ابعاد مبهم جسم طبيعي را تعيّن ميبخشد، زمان هم مقدار حركت را معيّن ميكند. از اين ميان ملا‌صدرا باريك‌بيني بيشتري به خرج داده و زمان را بُعدچهارم موجودات مادي ميداند. در اين مقاله، نظريات مختلف حكما و متكلمان درباره» زمان مورد تحقيق تحليلي قرار ميگيرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - زمان در آخرت از منظر صدر المتألهین
        هادی جعفری فروغ السادات رحيم پور
        توجه به ويژگيهاي جهان آخرت و مقايسه» آن با شرايط دنيوي، در بسياري از آثار ملاصدرا مشاهده ميشود و «زمان» يكي از آن ويژگيهاست. با اين پيشفرض پذيرفته شده در حكمت متعاليه كه معاد جسماني و وجود جسم اخروي امري ضروري است، اين پرسش مطرح ميشود كه آيا در آخرت نيز زمان وجود دارد؟ چکیده کامل
        توجه به ويژگيهاي جهان آخرت و مقايسه» آن با شرايط دنيوي، در بسياري از آثار ملاصدرا مشاهده ميشود و «زمان» يكي از آن ويژگيهاست. با اين پيشفرض پذيرفته شده در حكمت متعاليه كه معاد جسماني و وجود جسم اخروي امري ضروري است، اين پرسش مطرح ميشود كه آيا در آخرت نيز زمان وجود دارد؟ و در صورتيكه پاسخ مثبت باشد، كم و كيف آن و تفاوت و شباهتش با زمان دنيوي چيست؟ مقالة حاضر درصدد پاسخ دادن به چنين پرسشهايي دربارة زمان است و به اين نتيجه رسيده كه لازمة اعتقاد به معاد جسماني، وجود نحوه‌يي از زمان است كه متناسب با عالم آخرت و وجود جسماني آخرتي باشد. اين نحوه از وجود زمان، مرتبه‌يي كاملتر و شديدتر از وجود دنيوي زمان دارد و از ويژگيهاي مرتبة آخرتي، همچون نسبي بودن احساس گذر زمان، تأثير‌گذاري ميزان و مرتبة تجرد افراد در كندي يا سرعت سپري شدن وقت رخدادهاي اخروي، و تناسب ادراك گذر زمان با غلبة وجهة ملكي يا ملكوتي بر هر فرد (در طول حيات دنيوي) را برخوردار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تحليل نسبت نظريه زمان موهوم و حدوث زماني در آراي متكلمين
        عليرضا  كهنسال معصومه سادات  ساري عارفي
        مسئله حدوث و قدم عالم، همواره از مباحث چالش‌بر‌انگيز در منازعات فلاسفه و متكلمان مسلمان بوده است. اين مبحث با مسائل مختلفي همچون تبيين ذات الهي، صفات علم، قدرت و اراده، نسبت صفات با ذات، ضرورت علي و معلولي، نسبت علت تام و معلول، ملاك نياز معلول به علت، مرجِح حدوث عالم، چکیده کامل
        مسئله حدوث و قدم عالم، همواره از مباحث چالش‌بر‌انگيز در منازعات فلاسفه و متكلمان مسلمان بوده است. اين مبحث با مسائل مختلفي همچون تبيين ذات الهي، صفات علم، قدرت و اراده، نسبت صفات با ذات، ضرورت علي و معلولي، نسبت علت تام و معلول، ملاك نياز معلول به علت، مرجِح حدوث عالم، تبيين ماهيت زمان و مكان و... مرتبط است. نخستين فيلسوفان مسلمان به قدم عالم معتقد بودند كه به نظر متكلمين مسلمان با آيات و آموزه‌هاي ديني ناسازگار بود. آنها با توجه به ظاهر آيات و تبيين خاص خود از ذات و صفات علم، قدرت، اراده و اختيار الهي، به حدوث زماني عالم معتقد شدند. متكلمان براي توجيه اين عقيده خود، زماني را تصور كرده‌اند كه عالم در آن موجود نبود و بعداً پديد آمد. اين زمان، «زمان موهوم» ناميده شد. پژوهش حاضر به بررسي نسبت نظريه زمان موهوم و حدوث زماني در آراي متكلمين مسلمان ميپردازد. نهايتاً، آشكار ميشود كه زمان موهوم اولاً، مبتني بر همان مباني كلي طرح حدوث زماني است. ثانياً، بمنظور ترميم ساختاري حدوث زماني و رفع انتقادات فلاسفه بر اين طرح، ارائه شده است. در عين حال، اين نظريه با ساير جوانب انديشه كلامي، همانند نگاه عرفي به جهان و نسبت آن با خداوند و عدم تحليل برهاني سازگار است. در مجموع، اين نظريه با وجود تقريرهاي متفاوت و گاه متضادي كه از آن ارائه شده، گامي به جلو در طرح حدوث زماني عالم است كه ايده زمان متناسب با عوالم وجودي گوناگون را مطرح ميسازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسي ديدگاه قيصري در مورد حقيقت زمان عرفاني
        حسن  مرادی محمود صیدی
        قيصري يكي از بزرگترين شارحان مكتب ابن‌عربي است كه با استفاده از مباني عرفاني، نظرية خاصي در مورد زمان ابداع كرده است. ديدگاه او در اينباره چند بخش دارد: نقادي نظريات فلسفي، بويژه ديدگاه ارسطو و ابن‌سينا، تأويل عرفاني برخي از نظريات فلسفي، تبيين حقيقت زمان طبق مباني عرفا چکیده کامل
        قيصري يكي از بزرگترين شارحان مكتب ابن‌عربي است كه با استفاده از مباني عرفاني، نظرية خاصي در مورد زمان ابداع كرده است. ديدگاه او در اينباره چند بخش دارد: نقادي نظريات فلسفي، بويژه ديدگاه ارسطو و ابن‌سينا، تأويل عرفاني برخي از نظريات فلسفي، تبيين حقيقت زمان طبق مباني عرفاني و تقسيمات آن. اما انتقادات قيصري بر ديدگاه ابن‌سينا و تأويل عرفاني وي از برخي نظريات فلسفي، با اشكالاتي مواجه است. مهمترين اشكال نظرية او، مستندات حديثي در مورد ظهور زمان، با استناد به اسم «الدهر» خداوند است، زيرا احاديث مورد استدلال قيصري، وثاقت لازم را نداشته و مدعاي او را نيز اثبات نميكنند. بدين‌لحاظ، ميتوان گفت زمان با نظر به اسم «المُقَدِّر» خداوند ظهور مينمايد و ظهور آن در مراتب مختلف، بوجود آورندة روز و شب الهي است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسی مقایسه‌یی چیستی زمان و حدوث زماني عالم از نظر فخر رازي و ملاصدرا
        سید محمد اسمعیل سید هاشمی سید محمد جواد  سیدهاشمی
        یکی از مهمترین مباحثی که قبل از بیان دلایل حدوث يا قدم زماني جهان بايد مورد توجه قرار گيرد، اينست که مراد از حدوث و قدم زمانی از نظر متکلمان و فلاسفه چيست؟ اين نيز بنوبۀ خود مبتني بر سؤال ديگري است که زمان از نظر اين دو گروه به چه معناست؟ فخر رازي با تسلط بر نظریات کلام چکیده کامل
        یکی از مهمترین مباحثی که قبل از بیان دلایل حدوث يا قدم زماني جهان بايد مورد توجه قرار گيرد، اينست که مراد از حدوث و قدم زمانی از نظر متکلمان و فلاسفه چيست؟ اين نيز بنوبۀ خود مبتني بر سؤال ديگري است که زمان از نظر اين دو گروه به چه معناست؟ فخر رازي با تسلط بر نظریات کلامي و فلسفي و با روشی انتقادی، به تحليل و مقايسۀ ديدگاه‌ متکلمان و فلاسفه دربارۀ حدوث و قدم زماني عالم و دلایل آنان اقدام نموده و ريشه‌ها و مبادي تصوري و تصديقي طرفين را نقد کرده است. او تفسیر متکلمان از زمان و حدوث زمانی را باطل میداند، همچنین تعریف زمان به مقدار حرکت و کم متصل را که فلاسفه مطرح کرده‌اند ناصحیح شمرده و بر خلاف مشهور، زمان را کم منفصل دانسته است. وی بر خلاف سایر متکلمان، در حادث زمانی بودن عالم عقول و مجردات تردید دارد. اما صدرالمتألهين با نقد نظر متکلمان و فلاسفۀ پیشین، تلاش ميکند افلاطون، ارسطو و ساير حکماي يوناني و پيروان اديان را همرأي خود نشان دهد، درحاليکه تفسیر وی از حدوث زمانی و نیز مبانی فلسفی وی با چنین وحدتی سازگار نیست، چراکه مفهوم حدوث زماني صدرايي مبتني بر اصالت وجود و حرکت جوهري است که نه در فلسفۀ یونان مورد بحث بوده و نه متکلمان اسلامی فهمی از آن داشته‌اند. در این مقاله به ارزیابی دلایل حدوث یا قدم پرداخته نشده بلکه چیستی حدوث یا قدم زمانی از نگاه این دو متفکر بررسی شده است. به نظر ما اشکال مشترک فخر رازی و ملاصدرا به متکلمان و فلاسفۀ مشاء، در تفسیر آنان از زمان و حدوث زمانی است و تفاوت نظر این دو محقق نیز در تفسیر خود آنان از چیستی زمان و حدوث زمانی است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - تأملي در انتساب نظرية «حدوث دهري» به جلال‌الدين دواني
        حسین نجفی حامد ناجی اصفهانی
        باور به حدوث عالم، گزاره‌يي است كه پس از اعتقاد به مبدأ يكتا، پيشاني‌نشينِ هر باورنامة الهي است. نظر خاص ميرداماد در اينباره، اثبات گونه‌يي آغازمندي واقعي و فرازماني براي عالم هستي است. او با اشاره به ناكامي فلاسفة پيش از خود در تبيين برهاني مسئلة پيدايش جهان، محتوا و ا چکیده کامل
        باور به حدوث عالم، گزاره‌يي است كه پس از اعتقاد به مبدأ يكتا، پيشاني‌نشينِ هر باورنامة الهي است. نظر خاص ميرداماد در اينباره، اثبات گونه‌يي آغازمندي واقعي و فرازماني براي عالم هستي است. او با اشاره به ناكامي فلاسفة پيش از خود در تبيين برهاني مسئلة پيدايش جهان، محتوا و اصطلاح نظرية «حدوث دهري» را نتيجة ابداع خويش و بزرگترين ثمرة منظومة حكمت يماني ميداند. از سوي ديگر، ملا‌محمد اسماعيل خواجويي در رسالة ابطال‌ الزمان‌ الموهوم، با انتساب اين نظريه به جلال‌الدين دواني و تطبيق ديدگاه‌ او بر آموزة حدوث دهري، تلويحاً به اقتباس اين نظريه از آثار دواني حكم نموده است. پژوهش حاضر با بررسي تحليلهاي متافيزيكي، مدعاي خواجويي را به داوري نشسته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - از «حكمت» تا «كاركردگرايي»؛ تحليلي نو از ماهيت پارادايم فكري صدرالمتألهين
        حسن رهبر حميد  اسكندري
        تبيين ماهيت پارادايم فكري ملاصدرا، بعنوان نظام فلسفي جامع در جهان اسلام، همواره مورد بررسي پژوهشگران بوده است. تاكنون هشت ديدگاه در اينباره مطرح شده است؛ بعضي نظام فكري ملاصدرا را فلسفه، گروهي عرفان و عده‌يي كلام دانسته‌اند اما گفته‌ها و نوشته‌هاي او نافي اين ديدگا‌ههاس چکیده کامل
        تبيين ماهيت پارادايم فكري ملاصدرا، بعنوان نظام فلسفي جامع در جهان اسلام، همواره مورد بررسي پژوهشگران بوده است. تاكنون هشت ديدگاه در اينباره مطرح شده است؛ بعضي نظام فكري ملاصدرا را فلسفه، گروهي عرفان و عده‌يي كلام دانسته‌اند اما گفته‌ها و نوشته‌هاي او نافي اين ديدگا‌ههاست. او مايل است نظام انديشه‌يي خود را «حكمت» نام نهد كه عبارتست از علم به خدا و صفات و افعال او با روش توأمان برهاني و عرفاني. اما به اعتقاد نگارنده، حكمت هويتي مستقل از سه مشرب فكري فلسفه، كلام و عرفان ندارد و نميتوان آن را مكتبي مستقل لحاظ نمود. از اينرو، براي تبيين دقيق نظام فكري او بايد افزون بر بررسيهاي دروني و محتوايي، از منظر بيروني نيز به زيست‌جهان ملاصدرا نگريست. با در نظرگرفتن اين امر، ميتوان مكتب صدرالمتألهين را از منظر دروني، «كاركردگرايي وفاق‌بخش» ـ بمعناي تلاش براي كاربردي نمودن آن و وحدت ميان مشارب فكري سه‌گانه‌ـ دانست و از منظر بيروني، «زمان‌شناسانة مردم‌نگر»؛ يعني شرايط فكري، اجتماعي و سياسي عصر وي بايد در تبيين مباحث، مسائل و روش فكري او لحاظ شود. بر اين مبنا، نويسندگان معتقدند با لحاظ نمودن سه نكته ميتوان رويكردي بهينه به نظام فكري صدرايي داشت. اين سه نكته عبارتند از: تمايز حقايق عقل از حقايق ايمان، حذف آنچه با روش فلسفي ناسازگار يا ناهمسوست و تعيين محدوده و قلمرو عقل در برابر نقل و عرفان. در اين مقاله ضمن ارائة ديدگاه صدرالمتألهين دربارة نظام فكريش، تلاش شده با تبيين انديشة صدرايي از منظر محتوايي و شرايط بيروني، تحليلي نو دربارة نظام فكري ملاصدرا ارائه گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - بررسی مقایسه‌یی دیدگاه ملاصدرا و ویلیام کرایگ درباره حدوث زمانی عالم
        منيره  سيدمظهري علیرضا  اسماعیلی
        يكي از عميقترين مباحث هستي‌شناسي كه از ديرباز معركه آراء انديشمندان و فلاسفه بوده، مسئلة حدوث يا قدم عالم است. در سنت اسلامي، ملاصدرا كوشش نموده با طرح نظرية حركت جوهري، حدوث تجددي عالم ماده را بنحوي بتصوير بكشد كه ضمن برخورداري از انسجام، با هيچيك از آموزه‌هاي ديني در چکیده کامل
        يكي از عميقترين مباحث هستي‌شناسي كه از ديرباز معركه آراء انديشمندان و فلاسفه بوده، مسئلة حدوث يا قدم عالم است. در سنت اسلامي، ملاصدرا كوشش نموده با طرح نظرية حركت جوهري، حدوث تجددي عالم ماده را بنحوي بتصوير بكشد كه ضمن برخورداري از انسجام، با هيچيك از آموزه‌هاي ديني در تعارض نباشد. بر اساس ديدگاه وي، تجدد عين هستي موجودات است و هر نو‌شدني، حدوثي مستقل است كه در بستر زمان، بيوقفه در ذات موجودات بوقوع ميپيوندد. سلسلة حوادث بدليل عدم انقطاع فيض، به نقطة معيني نميرسد؛ بدين ترتيب، همة اجزاء عالم، حادث زمانيند. در نتيجه عالم كه بعنوان يك كل اعتباري، وجودي جداگانه از حوادث ندارد نيز حادث زماني خواهد بود. ويليام كريگ، متفكر ديندار مسيحي، در فضاي فكري معاصر غرب، نيز برهان كيهان‌شناختي كلامي خود را بر مبناي رويكرد جديدي از حدوث زماني عالم ارائه كرده است. او معتقد است عالم با همة اجزائش، از جمله زمان، در لحظه‌يي خاص، با ارادة آزاد الهي، از عدم خلق شده و از آن پس، خداوند كه قبل از آغاز خلقت در موقعيتي فرازماني قرار داشت، بدليل نسبت واقعي خود با حوادث زماني، در معرض زمان قرار گرفته است. مسئلة اصلي پژوهش حاضر اينست كه كارآمدي تقرير ملاصدرا از حدوث زماني عالم را در مقايسه با تلقي جديد كريگ، نشان دهد. رهيافتهاي بدست آمده از مقايسة اين دو ديدگاه نشان ميدهد كه كوشش كريگ براي ارائة اين رويكرد جديد، گرچه در جاي خود درخور توجه است اما در مقايسه با ديدگاه ملاصدرا نه‌تنها داراي انسجام لازم نيست بلكه آشكارا با مبناييترين آموزه‌هاي ديني ـ از جمله عدم اتصاف ذات خداوند به تغيير، ازليت خداوند، معيت قيومية خداوند با مخلوقات و دوام فيض ـ تعارض دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - دوری بودن یا نبودن تعریف ماهیت و حقیقت زمان در انديشة ابن‌سینا
        حمید شهریاری
        ابن‌سینا دربارة ماهیت زمان دو تعریف ارائه کرده كه خواجه نصير معتقد است مشتمل بر دور هستند. تعریف نخست در کتاب اشارات آمده و زمان بمعنای تقدّم و تأخّر غیرمجامع در نظر گرفته شده است. برخی از حکما همانند آقاحسین خوانساری معتقدند دوری بودن تعریف ابن‌سینا از ماهیت زمان در ای چکیده کامل
        ابن‌سینا دربارة ماهیت زمان دو تعریف ارائه کرده كه خواجه نصير معتقد است مشتمل بر دور هستند. تعریف نخست در کتاب اشارات آمده و زمان بمعنای تقدّم و تأخّر غیرمجامع در نظر گرفته شده است. برخی از حکما همانند آقاحسین خوانساری معتقدند دوری بودن تعریف ابن‌سینا از ماهیت زمان در این کتاب، اشکالی بدنبال ندارد زیرا تصور زمان امری بدیهی است و وجود دور در تعریف امر بدیهی، ایرادی ندارد. تعریف دیگر وی در بخش طبیعیات کتاب شفا ارائه شده است. در این کتاب، ماهیت زمان بمعنای عدد حرکت، آنگاه که به اجزاء متقدم و متأخر تقسیم شود، دانسته شده است. اين تعریف شيخ‌الرئيس بگونه‌يی است که زمان علاوه بر آنکه شامل کمّ متصل میشود (‌یعنی مقدار حرکت) است، کمّ منفصل را نیز در بر ميگيرد (يعني زمان عدد حرکت خواهد بود). هدف نوشتار حاضر ارائۀ تصویري روشن از تعریف ماهیت زمان در دیدگاه ابن‌سینا بر اساس دو کتاب اشارات و طبیعیات شفا ميباشد. نگارنده پس از جستجو در آثار ابن‌سینا با روش تحلیلی ـ تطبیقی، به این نتیجه رسیده که برداشت خواجه نصیر از تعریف ابن‌سینا در مورد ماهیت زمان در کتاب شفا، دچار دور نبوده بلکه او درصدد ارائۀ تحلیلی دیگر از حقیقت زمان میباشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - ملاصدرا و مسئلة زمان موهوم
        هدی حبیبی منش شمس الله سراج مجید  ضیائی
        یکی از جدال¬برانگیزترین مسائل فلسفی‌ـ‌کلامی در تاریخ اندیشۀ اسلامی، تحلیل مسئلۀ حدوث و قدم عالم بوده است. اغلب متکلمان مسلمان قائل به حدوث زمانی عالم هستند و زمانِ پیش از عالم را «زمانِ موهوم» ‌میدانند. ملاصدرا، در مقام بزرگترین فیلسوف حکمت متعالیه نیز در آثار خود بصورت چکیده کامل
        یکی از جدال¬برانگیزترین مسائل فلسفی‌ـ‌کلامی در تاریخ اندیشۀ اسلامی، تحلیل مسئلۀ حدوث و قدم عالم بوده است. اغلب متکلمان مسلمان قائل به حدوث زمانی عالم هستند و زمانِ پیش از عالم را «زمانِ موهوم» ‌میدانند. ملاصدرا، در مقام بزرگترین فیلسوف حکمت متعالیه نیز در آثار خود بصورت پراکنده از زمان موهوم بحث کرده است. او در برابر این نظریه دو موضع متفاوت اتخاذ کرده، اما نظر خویش را بصراحت بیان نمیکند. پژوهش حاضر به شرح آراء ملاصدرا درباب نظریۀ زمان موهوم و تبیین دو موضعِ اتخاذشده از سوی وی در اینباره میپردازد، تا در نهایت به این پرسش پاسخ دهد که موضع نهایی ملاصدرا دربارۀ زمان موهوم چیست؟ برای تبیین موضع نهایی وی، به مباحث پراکنده¬یی که در آثارش بیان کرده، مراجعه نموده و پس از تحقیق و تبیین ارتباط بین مطالب و جمعبندی آنها، به تشریح دیدگاه نهایی او میپردازیم. اگرچه ملاصدرا در یک موضع سعی بر توجیه نظریۀ زمان موهوم بر اساس مبانی و اصول خویش نموده، اما با توجه به عبارات وی در نفی واسطۀ بین عالم هستی و واجب تعالی، و همچنین اثبات وجود زمان و رد دلایل منکران زمان، میتوان نتیجه گرفت که نظر نهایی او، نفی زمان موهوم است. پرونده مقاله