فطرت يكي از مباني مهم در انسانشناسي ديني است. از آنجايي كه انسان محور همة علوم انساني است، اعتقاد به انسانشناسي فطري موجب جهتگيري خاصي در اين علوم ميگردد. فطرت انساني همان هستي خاص انسان است كه لوازم و ويژگيهاي خاصي را در پي دارد كه از آنها بعنوان فطريات يا ويژگيهاي ف چکیده کامل
فطرت يكي از مباني مهم در انسانشناسي ديني است. از آنجايي كه انسان محور همة علوم انساني است، اعتقاد به انسانشناسي فطري موجب جهتگيري خاصي در اين علوم ميگردد. فطرت انساني همان هستي خاص انسان است كه لوازم و ويژگيهاي خاصي را در پي دارد كه از آنها بعنوان فطريات يا ويژگيهاي فطري ياد ميشود. خداشناسي و خداگرايي فطري از مهمترين مصاديق فطرياتند.
نوع نگاه به فطرت در انديشة اسلامي و غربي متفاوت است. برخي از انديشمندان مسلمان معتقد به خداگرايي فطري هستند و برخي ديگر به خداشناسي فطري معتقدند؛ از گروه دوم، برخي خداشناسي فطري را از سنخ علم حضوري ميشمارند و طيف ديگر آن را از سنخ علم حصولي ميدانند.
بر اساس مباني مبرهن حكمت صدرايي، از جمله: اصالت وجود، فقر وجودي، وحدت تشكيكي يا شخصي دانستن هستي در پرتو تحليل عميق اصل عليت و نيز توجه به نامتناهي بودن هستي خداوند، ميتوان تبييني قابل دفاع از خداشناسي فطري، بمعناي علم حضوري و شهود دروني فقر و ربط به حق ارائه داد. با پذيرش اين زمينة فطري بسهولت زمينه براي استدلال و علم حصولي فطري، بمعناي بديهي غيراولي فراهم ميشود؛ استدلالهاي عقلي متعدد در اثبات وجود خدا، مؤيد بديهيغيراولي بودن خداشناسي حصولي است. در نهايت، با تبيين خداشناسي فطري، خداگرايي فطري ـ كشش دروني بسوي خداـ بهآساني تبيين ميشود، زيرا امكان ندارد موجودي فقر و نياز محض و عين ربط به كمال و جمال مطلق باشد ولي مجذوب جميل علي الاطلاق نگردد.
پرونده مقاله
قواعد حكمت متعاليه و همچنين مشاهدات تجربي بيان ميكنند كه انسانها در سرشت اوليه با يكديگر متفاوتند و همين، سبب تفاوت در ارادهها و افعال ارادي انسانها ميشود. اين مقاله به بررسي ديدگاه ملاصدرا دربارة تأثير سرشت انسان بر افعال اختياري ميپردازد و نقش سرشت انسان را در مسئولي چکیده کامل
قواعد حكمت متعاليه و همچنين مشاهدات تجربي بيان ميكنند كه انسانها در سرشت اوليه با يكديگر متفاوتند و همين، سبب تفاوت در ارادهها و افعال ارادي انسانها ميشود. اين مقاله به بررسي ديدگاه ملاصدرا دربارة تأثير سرشت انسان بر افعال اختياري ميپردازد و نقش سرشت انسان را در مسئوليتپذيري بررسي ميكند. شكلگيري سرشت انسان در فلسفة ملاصدرا با مكاتب فلسفي ديگر متفاوت است؛ در حكمت متعاليه، سرشت انسان برآمده از حيثيت مادي نفس ميباشد و اختلاف سرشت انسانها، از اختلاف مواد جسماني نشئت ميگيرد. ضميمه شدن اين امر به رابطة ضروري علت و معلول موجب شده تا مسئوليت اخلاقي در فلسفة او قابل تبيين نباشد. اين مسئله، حكمت عملي صدرايي را با چالشهايي روبرو ميكند كه مهمترين آنها، چالش در تبيين نظام تكليف و جزاست.
پرونده مقاله
دربارة رابطة «صفات ذاتي» با «ذات حق» سه ديدگاه مهم وجود دارد. اشاعره به زيادت وجود صفات بر وجود ذات حق و تخالف معاني آنها با هم و با ذات حق معتقدند، عموم فلاسفه به عينيت موجوديت حقيقي صفات با وجود ذات حق و در عين حال، به تخالف معاني آنها با هم و با ذات حق قائلند و عرفا چکیده کامل
دربارة رابطة «صفات ذاتي» با «ذات حق» سه ديدگاه مهم وجود دارد. اشاعره به زيادت وجود صفات بر وجود ذات حق و تخالف معاني آنها با هم و با ذات حق معتقدند، عموم فلاسفه به عينيت موجوديت حقيقي صفات با وجود ذات حق و در عين حال، به تخالف معاني آنها با هم و با ذات حق قائلند و عرفا به بيصفتي ذات حق، هممعنايي صفات و ذات، موجوديت بالعرض صفات متخالف المعني به عين وجود حق و تأخر آنها از ذات حق باور دارند. بنظر ميرسد بر خلاف ديدگاه اشاعره و فلاسفه، كه هر دو گرفتار اشكالات عقلي و نقليند، حقانيت ديدگاه عرفا با شواهد عقلي و نقلي فراوان قابل اثبات است.
پرونده مقاله
جهان آفرينش و طبيعت براساس قواعد و قوانين (نواميس يا سنن الهي) خلق شده و نظام خلقت بر آنها استوار است. مشيت و تقدير الهي بر اين قرار گرفته كه تمام اجزاء و اعضاي جهان هستي، با يكديگر و با مجموعة جهان خلقت، در ارتباطي و تعاملي دوسويه باشند. انسان نيز بعنوان عضوي از اين جه چکیده کامل
جهان آفرينش و طبيعت براساس قواعد و قوانين (نواميس يا سنن الهي) خلق شده و نظام خلقت بر آنها استوار است. مشيت و تقدير الهي بر اين قرار گرفته كه تمام اجزاء و اعضاي جهان هستي، با يكديگر و با مجموعة جهان خلقت، در ارتباطي و تعاملي دوسويه باشند. انسان نيز بعنوان عضوي از اين جهان، هم ميتواند بر آن اثر بگذارد و هم ميتواند از آن تأثير بپذيرد. اين تأثير و تأثر بر اساس قانون (ناموس) و قاعده» اصلي اين جهان، يعني تساوق «وجود» و «خير» مقدر شده است؛ آنجا كه خير هست، وجود نيز هست (و برعكس) و آنجا كه خير نباشد، «شر»، يعنيلاوجود و عدم است (و برعكس.) يگانه راه رسيدن انسان به سعادت حقيقي، هماهنگي و همراهي با نظام طبيعت و قواعد حاكم بر آن است؛ سنت الهي يا قانون و ناموس طبيعت بگونهيي است كه انحراف از آن، شر، بلا، ضرر، آفت، بيماري و ... را در پي خواهد داشت. جهان (انسان كبير) در برابر اعمال خوب و بد انسان (عالم صغير) واكنش نشان ميدهد؛ «گناه» كه همان تمرد از فرامين الهي يا انحراف از قواعد تكوين و طبيعت است، موجب شقاوت و بدبختي انسان خواهد بود و عذاب و كيفر الهي را در پي خواهد داشت. در اينجاست كه اسماء و صفات جلاليّه» خداوند، ظهور و تجلي مييابد.
پرونده مقاله
بحران محیطزیست در دو قرن اخیر از مهمترین مسائلی بوده که گریبانگیر جامعۀ بشری شده و خطر تخریب و سلب حیات انسانی را بدنبال داشته است. بنابرین انسان باید در پی راهی باشد که رفتارهای نادرست و گاه غیراخلاقی در این زمینه را کنترل کند. ملاصدرا معتقد است طبیعت، اشیاء و جمادات چکیده کامل
بحران محیطزیست در دو قرن اخیر از مهمترین مسائلی بوده که گریبانگیر جامعۀ بشری شده و خطر تخریب و سلب حیات انسانی را بدنبال داشته است. بنابرین انسان باید در پی راهی باشد که رفتارهای نادرست و گاه غیراخلاقی در این زمینه را کنترل کند. ملاصدرا معتقد است طبیعت، اشیاء و جمادات نیز از علم و شعور برخوردارند، بنابرین رویکرد حکمت متعالیه به طبیعت، رویکردی قدسی است. بهمین دلیل، در این جستار، با محور قرار دادن منابع دست اول ملاصدرا، بکمک تحلیل و تبیین عقلانی، سعی کردهایم باورهای اخلاقی را برای رسیدن به توسعة پایدار در زمینة محیطزیست تقویت کرده و مبنای فلسفیـالهی آنها را برجسته نماییم. در پایان پژوهش این نتیجه حاصل شد که بازخوانی و کنکاش در منابع و معارف پر نغز حکمت متعالیه که تفسیر فلسفی جامعی با پشتوانة آیات و روایات، ارائه میکند، از این ظرفیت برخوردار است که بتوان
بر اساس اصولی همچون اصالت وجود، تشکیک وجود، سنخیت علت و معلول و مظهریت طبیعت برای سایر عوالم برتر از خود، حرمت و کرامت ازدسترفتة طبیعت را که بر مبنای نگاه مقدسمآبانة ادیان و مکاتب فلسفی اتخاذ شده از آنها بدست آمده بود، به آن برگرداند و از نابودی طبیعت و بتبع آن حیات بشری، جلوگیری کرد.
پرونده مقاله