• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات truth

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تقرير ابداعي حكيم صهبا از ديدگاه ابن عربي دربارة ختم ولايت
        حسين  کلباسی اشتری
        در اين مسئلة مهم كه مراد ابن عربي از خاتم الاوليا چيست و شخص خاتم الاوليا چه كسي است، ميان شارحان آثار وي اختلاف نظر وجود داشته و تقريرهاي گوناگوني از آن عرضه شده است. اين گوناگوني بدين دليل است كه وي در آثار خويش، مصداقاً افراد مختلفي را بعنوان خاتم ولايت معرفي نموده ا چکیده کامل
        در اين مسئلة مهم كه مراد ابن عربي از خاتم الاوليا چيست و شخص خاتم الاوليا چه كسي است، ميان شارحان آثار وي اختلاف نظر وجود داشته و تقريرهاي گوناگوني از آن عرضه شده است. اين گوناگوني بدين دليل است كه وي در آثار خويش، مصداقاً افراد مختلفي را بعنوان خاتم ولايت معرفي نموده است. در ميان شارحان ابن عربي، تنها، حكيم متأله آقا محمدرضا قمشه‌اي (مشهور به حكيم صهبا 1306-1234ق) توانسته است با طرح تقريري ابتكاري و بياني نوآورانه، ارائه‌دهندة نوعي خوانش از ديدگاه ابن عربي در موضوع ختم ولايت باشد كه در آن مراد ابن عربي از چيستي و كيستي خاتم ولايت بخوبي تبيين شده است. حكيم صهبا معتقد است شيخ اكبر براي خاتم ولايت اطلاقهاي گوناگوني را لحاظ نموده و هرجا كه شخص خاصي را بعنوان خاتم ولايت معرفي نموده، اطلاق خاصي را در نظر داشته است. از ديدگاه وي، ابن عربي براي خاتم ولايت دو اطلاق در نظر گرفته و هر كدام را نيز به دو قسم كه در مقابل يكديگر قرار دارند، تقسيم ميكند؛ به اين صورت كه در اطلاق اول ولايت به مطلقه و مقيده و در اطلاق دوم به عامه و خاصه تقسيم ميشود و براي هر يك از اين اقسام خاتمي معرفي شده است. مراد از مقيده، مقيد بودن به اسمي از اسما و حدي از حدود بوده و مقصود از مطلقه، مطلق بودن از حدود و بري بودن آن از قيود است، بگونه‌يي كه جامع تمام اسما و صفات و واجد تمام تجليات ذاتي باشد. ولايت عامه مخصوص تمامي مؤمنين بوده اما ولايت خاصه تنها‌ ‌مختص به وجود حضرت محمد (ص) بالاصاله و محمدين و ورثة او بتبع ايشان ميباشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - رابطة امر تكويني و امر تشريعي در عرفان نظري
        رضا  صفري كندسري
        در عرفان نظري، بنا بر اصل وحدت وجود، فقط حق وجود دارد كه واحد است. از حق امر واحدي صادر ميشود كه صادر اول و حقيقت محمدي ناميده ميشود. از ديگر سوي، اسماء الهي (و مظاهر غيبي و عيني آنها) بدليل محدود بودنشان با هم تنازع دارند و اسم الله و مظهرش، حقيقت محمدي، بين اسماء و چکیده کامل
        در عرفان نظري، بنا بر اصل وحدت وجود، فقط حق وجود دارد كه واحد است. از حق امر واحدي صادر ميشود كه صادر اول و حقيقت محمدي ناميده ميشود. از ديگر سوي، اسماء الهي (و مظاهر غيبي و عيني آنها) بدليل محدود بودنشان با هم تنازع دارند و اسم الله و مظهرش، حقيقت محمدي، بين اسماء و مظاهر آنان نظم و تعادل برقرار ميكند؛ نظم و تعادل بين تنازع مظاهر غيبي اسماء بواسطة عين ثابت حقيقت محمدي بصورت تكوين، و نظم و تعادل ميان تنازع مظاهر عيني بواسطة عين خارجي حقيقت محمدي بصورت تشريع برقرار ميگردد. تشريع بدين منظور است كه انسانها با پيروي از شريعت محمدي از تنازع و محدوديت رهايي يافته و به مقام بيحدي برسند و هرگاه به مقام بيحدي رسيدند با حقيقت محمدي كه مظهر اسم الله است، اتحاد پيدا ميكنند و بواسطة اين اتحاد ميتوانند به اذن حق به تصرف و تكوين در هستي بپردازند و واسطة حق و خلق ميگردند؛ آنگونه كه اسم الله و حقيقت محمدي واسطة حق و خلق در ابتداي تكون موجودات بودند. بنابرين تشريع به تكوين ختم ميشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تبيين مباني وجودشناختي، جايگاه تكويني و آثار حقيقت محمّديه در حكمت متعاليه
        مهدی گنجور ناصر مؤمنی
        مسئله صدور عقل اول بعنوان نخستين مخلوق بيواسطه حق تعالي، يكي از مسائل مهم حكمت اسلامي است. عقل يا صادر اول در حكمت متعاليه، ذات و روح متعالي نبي اكرم(ص) يا همان «حقيقت محمّديه است كه با شواهد نقلي و قواعد عقلي تأييد ميشود. اين جُستار با روش توصيفي ـ ‌تحليلي، ضمن بيان مع چکیده کامل
        مسئله صدور عقل اول بعنوان نخستين مخلوق بيواسطه حق تعالي، يكي از مسائل مهم حكمت اسلامي است. عقل يا صادر اول در حكمت متعاليه، ذات و روح متعالي نبي اكرم(ص) يا همان «حقيقت محمّديه است كه با شواهد نقلي و قواعد عقلي تأييد ميشود. اين جُستار با روش توصيفي ـ ‌تحليلي، ضمن بيان معنا و مصداق حقيقت محمديه در حكمت و عرفان اسلامي، به تبيين مباني وجودشناختي اين نظريه در حكمت متعاليه ميپردازد. برخي از اين مباني فلسفي كه فهم و تبيين حقيقت محمّدي(ص) مبتني بر آنهاست، عبارتند از: اصالت وجود، قاعده الواحد، قاعده امكان اشرف، بساطت وجود يا قاعده بسيط الحقيقه و اصل انبساط و سريان وجود. سرانجام با تكيه بر آثار ملاصدرا به تبيين جايگاه تكويني حقيقت محمديه در نظام هستي پرداخته‌ايم و برخي از مهمترين آثار و بركات وجودي اين حقيقت متعالي ـ ‌همچون وساطت در فيض و رحمت الهي، حفظ اساس و نظام عالم، هدايت به صراط مستقيم و وصول به سعادت، و وساطت در تقرّب و شفاعت‌ ـ را بيان ميكنيم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تحليل كارآمدي نظرية وضع الفاظ براي ارواح معاني
        عبدالله میراحمدی مونا امانی پور
        يكي از ديدگاههاي كارگشا در توسعه‌پذيري معنا در قرآن، نظرية «وضع الفاظ براي ارواح معاني» است. اين ديدگاه برگرفته از اصلي عرفاني است كه بر اساس آن، مراتب طولي معناي الفاظ، روح واحدي دارند كه براي تمام مصداقها بنحو حقيقي صادق است. طرفداران قاعدة روح معنا، با توسعه‌دادن مفا چکیده کامل
        يكي از ديدگاههاي كارگشا در توسعه‌پذيري معنا در قرآن، نظرية «وضع الفاظ براي ارواح معاني» است. اين ديدگاه برگرفته از اصلي عرفاني است كه بر اساس آن، مراتب طولي معناي الفاظ، روح واحدي دارند كه براي تمام مصداقها بنحو حقيقي صادق است. طرفداران قاعدة روح معنا، با توسعه‌دادن مفاهيم محسوس و مادي به معاني فرا عرفي، معتقدند كه ويژگيهاي نشئت ‌گرفته از مصاديقِ واژگان، در اصل معنا تأثيري ندارند زيرا موضوع‌له الفاظ عام است. بر اين اساس، حقيقت لفظ بر همة مراتب اعم از حقايق غيبي و مرتبة نازلِ در حد فهم عرف، قابل انطباق است. طرفداران اين نظريه، مفهوم توسعه‌يافته را مرتبه‌يي از معناي كلام ميدانند، بي‌آنكه مخالف با فهم عرفي و معناي لغوي واژگان باشد. در اين پژوهش، ضمن تحليل دقيق نظرية روح معنا و استخراج مباني آن در تقريرهاي گوناگون طرفدارانش، آسيبهاي وارد بر آن نيز بررسي شده است. مخالفت با حمل صفات خبري بر مجاز، تمركز بر امور عيني در معناشناسي الفاظ و بيتوجهي به ديدگاههاي جديد زبان‌شناسي از مهمترين آسيبهاي اين نظريه است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - پاسخ سيدحيدر آملي به تناقض‌نمايي عدم و ثبوت مظاهر در «حديث حقيقت»
        محسن  حبيبي علي  يزداني
        «حديث حقيقت» كه كميل از امام علي (ع) نقل كرده، مضامين عاليه‌يي دارد و بزرگاني همچون سيدحيدر آملي بر آن شرح نوشته است. آملي در تفسير فقرة اول حديث، يعني «الحقيقة كشف سبحات الجلال من غير اشارة» به اين موضوع اشاره ميكند كه طبق اين حديث، حق تعالي در صور مظاهر ظهور دارد و در چکیده کامل
        «حديث حقيقت» كه كميل از امام علي (ع) نقل كرده، مضامين عاليه‌يي دارد و بزرگاني همچون سيدحيدر آملي بر آن شرح نوشته است. آملي در تفسير فقرة اول حديث، يعني «الحقيقة كشف سبحات الجلال من غير اشارة» به اين موضوع اشاره ميكند كه طبق اين حديث، حق تعالي در صور مظاهر ظهور دارد و در عين‌حال، اين مظاهر معدومند. اين جمله متناقض‌نما (پارادوكسيكال) است ولذا سيد حيدر در پي حل آن برآمده است. از نظر او مظاهر و ماهيات در عدم خود ثابتند و به اسم «نور الهي» كه همان وجود حق تعالي است، ظاهر ميشوند. آنها دائماً در عدمند و اين اسم ظاهر الهي است كه آن به آن، به آنها وجود ميدهد وگرنه اگر دائماً موجود باشند، وجود دادن به آنها تحصيل حاصل خواهد بود. او در پاسخ به اين امر تناقض‌نما، از تمثيل دريا و موج بهره برده است. دريا در قالب موج نمود پيدا ميكند، پس موج از جهتي هست و از جهتي نيست. با اين توضيح سيدحيدر سعي كرده تناقض‌نمايي در فقره» اول حديث را مرتفع سازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - مواجهة ابن‌سينا و سهروردي در مسئلة علم الهي و ظهور حكمتي برتر
        یحیی کبیر حمید ملکی
        در مسئلة علم الهي، عمدة بحث و نزاع در مورد علم واجب تعالي به ماسواست. نوشتار حاضر درصدد پاسخگويي به اين پرسش است كه چه الگويي در تبيين علم الهي ميتواند علاوه بر اثبات تمامي مراتب علم براي خداوند، با واجب الوجود بودن حق تعالي منافات نداشته باشد؟ در راستاي پاسخ به اين پرس چکیده کامل
        در مسئلة علم الهي، عمدة بحث و نزاع در مورد علم واجب تعالي به ماسواست. نوشتار حاضر درصدد پاسخگويي به اين پرسش است كه چه الگويي در تبيين علم الهي ميتواند علاوه بر اثبات تمامي مراتب علم براي خداوند، با واجب الوجود بودن حق تعالي منافات نداشته باشد؟ در راستاي پاسخ به اين پرسش، بوعلي سينا به ارائة الگويي با محوريت صور مرتسمه ميپردازد كه نتيجة آن اثبات علم حصولي به ماسوا براي خداوند است. در تبيين نحوة فاعليت الهي، ابن سينا دوباره سراغ علم الهي ميرود و با طرح فاعليت بالعنايه، خلق موجودات را نتيجة علم فعلي خداوند نسبت به عالم و رضايت او به نظام احسن ميداند. اما در انديشة شيخ اشراق اين الگوي سينوي به چالش كشيده شد. شيخ شهيد عقيده داشت تبيين ابن سينا، علاوه بر نقض بساطت ذات حق تعالي، تنها قوه‌يي صرف را براي خداوند اثبات ميكند. صدرالمتألهين، در مقام قضاوت، اشكالاتي را به هر دو رأي وارد ميكند و بر اساس قاعدة بسيط‌الحقيقه، تبييني متعالي دربارة مسئله ارائه ميكند كه نه اشكال ذهني بودن صور مرتسمة سينوي را دارد و نه همچون تبيين اشراقي، قاصر در اثبات علم پيش از ايجاد، براي خداوند است. او اثبات ميكند كه تمامي وجودات و علوم در وجود خداوند و علم او به ذاتش مستهلكند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - نفس انسان، مَثَل اعلای خدا در حکمت متعالیه
        مجتبي  افشارپور محمدمهدي  گرجيان محسن قمی
        يكي از وجوهي كه در حكمت متعاليه براي شناخت خدا از طريق شناخت نفس مطرح شده، اينست كه نفس انسان مَثَل اعلاي خداوند است. بدين معنا كه خداوند نفس انسان را در ذات و صفات و افعال، مثال خويش خلق نموده تا معرفت نفس وسيلة صعود به معرفت خدا در اين ساحتهاي سه‌گانه باشد. البته بايد چکیده کامل
        يكي از وجوهي كه در حكمت متعاليه براي شناخت خدا از طريق شناخت نفس مطرح شده، اينست كه نفس انسان مَثَل اعلاي خداوند است. بدين معنا كه خداوند نفس انسان را در ذات و صفات و افعال، مثال خويش خلق نموده تا معرفت نفس وسيلة صعود به معرفت خدا در اين ساحتهاي سه‌گانه باشد. البته بايد توجه داشت كه خداي متعال منزه از مِثل است، پس مراد از مَثَل چيزي غير از مِثل است. با دقت در آثار ملاصدرا، ميتوان گفت او بطور جدّ اين نظريه را دنبال كرده و در مسير برهاني كردن آن تلاشهاي مضاعف انجام داده است. اما وي اين نظريه را بصورت منسجم و مشخص در قالب يك كتاب يا يك فصل مطرح نكرده بلكه بمناسبتهايي در ابواب گوناگون و آثار مختلف، به ابعادي از اين نظريه پرداخته است، بهمين دليل ارائة اين نظريه و تقريرهاي آن بصورت منسجم ضروري است. اين نوشتار پس از توضيح اوليه نظرية مثل اعلاي صدرايي، بمنظور دستيابي به مهمترين وجوه مثاليت نفس انسان براي خداوند، مهمترين ابعاد مثاليت نفس و تحليلهاي آنها را مورد بررسي و تحليل قرارداده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - نسبت شعر با اعتبار و حقيقت بر مبناي نظرية اعتباريات علامه‌طباطبايي
        جمال احمدی سیدمهدی امامی جمعه محمد جواد صافیان
        از ديدگاه علامه‌طباطبايي شعر و ادراكات اعتباري ارتباطي تنگاتنگ با هم دارند تا جايي كه وي در كتاب اصول فلسفه و روش رئالسيم، توصيف ادراكات اعتباري را بمدد تشبيه و تمثيل و استعاره در شعر آغاز ميكند. در تحقيق پيش‌رو با استناد به آثاري مختلف از علامه كه نظريه» اعتباريات در آ چکیده کامل
        از ديدگاه علامه‌طباطبايي شعر و ادراكات اعتباري ارتباطي تنگاتنگ با هم دارند تا جايي كه وي در كتاب اصول فلسفه و روش رئالسيم، توصيف ادراكات اعتباري را بمدد تشبيه و تمثيل و استعاره در شعر آغاز ميكند. در تحقيق پيش‌رو با استناد به آثاري مختلف از علامه كه نظريه» اعتباريات در آنها آمده، نسبت شعر با ادراكات اعتباري مورد بررسي قرار گرفته است. اهميت اين نسبت از آن جهت است كه با تحليل ا‌رتباط ميان شعر و اعتباريات در متنهاي مختلف فلسفي، عرفاني و تفسيري علامه، ميتوان به پرسش از نسبت شعر و اعتبار با حقيقت نفس‌الامري پرداخت. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان ميدهد كه ادراكات اعتباري نگاه شاعرانة انسان به جهان است و همانند چشمي است كه انسان همه چيز را با آن ميبيند. اين جهان شاعرانه در عين غيرمنطقي و غيراستدلالي‌بودن ميتواند به زبان اشارت خبر از حقيقت بدهد. از اينرو ميتوان گفت نظريه» ادراكات اعتباري در حكمت اسلامي، براي شناخت حقيقت بابي نو گشوده است. پرونده مقاله