• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات روح الله  دارائي

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - خوانشي انتقادي از نسبت خيال و عمل‌‌؛ انديشة صدرايي در برابر فلسفة عمل مدرن
        روح الله  دارائي طوبي  كرماني
        از جمله مسائل عمدة فلسفة عمل، تبيين نحوة تحقق افعال ارادي انسان است. از بررسي آراء صدرالمتألهين كه در منظومة فكري خود، چيستي و كاركرد خيال را با رويكردي نو مطمح نظر قرار داده است، بر مي‌آيد كه با توجه به سريان علت غايي و نيز نقش علّي خيال و متخيله نسبت به اعمال، ميتوان چکیده کامل
        از جمله مسائل عمدة فلسفة عمل، تبيين نحوة تحقق افعال ارادي انسان است. از بررسي آراء صدرالمتألهين كه در منظومة فكري خود، چيستي و كاركرد خيال را با رويكردي نو مطمح نظر قرار داده است، بر مي‌آيد كه با توجه به سريان علت غايي و نيز نقش علّي خيال و متخيله نسبت به اعمال، ميتوان تبييني علّي و عقلاني از افعال ارادي و ابدان اخروي ارائه كرد. با مقايسة ديدگاه ملاصدرا و نظرية ديويدسون، معروف به نظرية دوگانة «باورـ ميل»، ميتوان دريافت كه اين نظريه در تبيين افعال ارادي انسان، جامع و مانع نيست؛ چرا كه بواسطة بيتوجهي به نقش علّي خيال و متخيله نسبت به افعال ارادي، تبييني جامع از اعمالي كه متأثر از خيال و متخيله بوده‌اند، ارائه نكرده است. همچنين اين نظريه، باور را از مبادي تمامي اعمال برشمرده است در صورتيكه باور تصديقي، جزو مبادي تمامي اعمال بشمار نمي‌آيد. علم‌النفس فلسفي نزد ملاصدرا عنواني كلي براي مباحثي ميباشد كه در آن از عوارض و افعال نفس بحث شده و آنچه را كه فلسفة عمل ميناميم، ذيل آن قرار ميگيرد. ملاصدرا تلاش كرده با بسط و تعالي نظرية قوا به نظرية شئون نفس و با اتكاء به آراء خاص وجودشناختي نظير«اتحاد عاقل و معقول، اتحاد مراد و مريد و اتحاد متخِيل و متخيَل»، «نظرية تشكيك» و «حركت جوهري نفس»، و نيز اعتقاد به سريان علّيت و از آنجمله سريان علت غايي در جهان هستي، نظريه‌يي منسجم و مستدل و دربردارندة رابطة نيّت، عمل و عامل ارائه كند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - ملاصدرا و دو قاعدة «فرعيت» و «ثبوت ثابت»
        طوبي  كرماني روح الله  دارائي
        بررسي قواعد حاكم بر نظامهاي فلسفي پرتوي جديد از آراء حكما را نمودار ميسازد. در اين نوشتار، ضمن تبيين قاعدة «ثبوت شيئي براي شيء ديگر، فرع ثبوت ثابت است» كه به «قاعدة ثبوت» مشهور است،‌ ‌پيامدهاي اين قاعده و تلازم آن با «قاعده» فرعيت» مورد بررسي قرار ميگيرد. ازآنجاكه برخ چکیده کامل
        بررسي قواعد حاكم بر نظامهاي فلسفي پرتوي جديد از آراء حكما را نمودار ميسازد. در اين نوشتار، ضمن تبيين قاعدة «ثبوت شيئي براي شيء ديگر، فرع ثبوت ثابت است» كه به «قاعدة ثبوت» مشهور است،‌ ‌پيامدهاي اين قاعده و تلازم آن با «قاعده» فرعيت» مورد بررسي قرار ميگيرد. ازآنجاكه برخي از صاحبنظران جمع اين قاعده و قاعدة فرعيت را جايز نميدانند، با بررسي دو قاعده، زواياي اين تعامل نيز مورد تحليل قرار ميگيرد. بنابر تقريري، ميان ايندو قاعده تلازم برقرار است و بنا بر تقريري ديگر، رابطة تقابل كه چيستي و هستي هر يك منوط به ديگري است. در تفسير قاعدة فرعيت نيز دو نگرش وجود دارد كه تا حدي ريشه در پذيرش يا عدم پذيرش قاعدة ثبوت ثابت دارند. برخي حكماي اسلامي بر اين باورند كه پذيرش قاعدة ثبوت ثابت و وجود رابط‌‌‌‌‌‌طرفيني كه از ابتكارات ملاصدرا است، به نزاع ديرين حكما پيرامون نحوة تحقق معقولات ثاني پايان داده و ميان دو نحلة افلاطونيان و مشائيان جمع نموده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تبيين فعل ارادي انسان (عمل) در پرتو تبيين دعا (تحليلي از ديدگاه ابن سينا، ملاصدرا و علامه طباطبايي دربارة دعا)
        روح الله  دارائي طوبي  كرماني
        چيستي و تبيين فعل ارادي انسان و نيز دامنة ارادة وي در جهان هستي، امروزه ذيل موضوع «فلسفة عمل» بررسي ميشود. فيلسوفان مسلمان، در اين حوزه نيز ابتكارات و راه‌حلهاي مؤثري ارائه داده‌اند. در اين سنت دعا بعنوان يك فعل ارادي، از دو جهت كلي، در دو علم كلام و فلسفه مورد توجه قر چکیده کامل
        چيستي و تبيين فعل ارادي انسان و نيز دامنة ارادة وي در جهان هستي، امروزه ذيل موضوع «فلسفة عمل» بررسي ميشود. فيلسوفان مسلمان، در اين حوزه نيز ابتكارات و راه‌حلهاي مؤثري ارائه داده‌اند. در اين سنت دعا بعنوان يك فعل ارادي، از دو جهت كلي، در دو علم كلام و فلسفه مورد توجه قرار گرفته است؛ اول رابطة آن با ارادة الهي و دوم، رابطة دعا با ضرورت نظام علّي. ابن‌سينا براي نخستين‌بار، چارچوب مسائل اين حوزه را ترسيم كرد و حكماي بعد از وي، از جمله ميرداماد، ملاصدرا، سبزواري و علامه طباطبايي، هر يك با ارائة استدلالها و تبيينهايي، در شرح و بسط آن گامهاي ارزنده‌يي برداشته‌اند. در اين جستار ديدگاه ابن‌سينا، ملاصدرا و علامه طباطبايي پيرامون موضوع دعا بررسي شده است. با مقايسة اين آراء روشن ميشود كه ابن‌سينا مسئلة دعا را خارج از نظام علّي تبيين نكرده است. او معتقد است هر حادثه‌يي در مقام ثبوت، طبيعي يا ارادي است و در مقام اثبات، طبيعي، ارادي يا اتفاقي. بر اين اساس، تفاوت «دليل» و «علت» به تفاوت مقام ثبوت و اثبات است و نبايد دليل و توجيه را متباين از علت يا تبيين بپنداريم. ملاصدرا ضمن پذيرش چارچوب نظرية ابن سينا و مؤثر دانستن دعا در نظام علّي، در برخي جهات با شيخ الرئيس همسخن نيست. تبيين ملاصدرا نشان از آن دارد كه تأثير و دامنة بيشتري براي عمل و فعل اراديِ انسان قائل است. او با باور به تشكيك وجود، دو نقد را به نظرية ابن سينا وارد كرده است. هر چند ملاصدرا در تبيين دعا به تشكيك و اتحاد عقل و معقول اشاره دارد اما بسط نظرية اتحاد عاقل و معقول براي تبيين دعا، يعني تبيين رابطة ميان اراده، مراد و مريد و به همان وزان، عمل، عامل و معمول نزد علامه طباطبايي صورتبندي شده است. علامه با بسط نظرية ملاصدرا، تبييني دقيقتر از دعا ارائه كرده، هر چند كه اين نظريه نيز مصون از نقد صاحبنظران نبوده است. پرونده مقاله