نظرية وحدت شخصي وجود، اساس هستيشناسي عرفاني است، از اينرو گروهي از محققين اهل عرفان در مقام تبيين و دفاع از عقيدة خويش به اثبات برهانيِ اين نظريه اقدام نمودهاند. حكيم و عارف معاصر، علامه طباطبايي نيز در آثار خود به اقامة براهيني در اثبات اين مدعا پرداخته است. ازجملة چکیده کامل
نظرية وحدت شخصي وجود، اساس هستيشناسي عرفاني است، از اينرو گروهي از محققين اهل عرفان در مقام تبيين و دفاع از عقيدة خويش به اثبات برهانيِ اين نظريه اقدام نمودهاند. حكيم و عارف معاصر، علامه طباطبايي نيز در آثار خود به اقامة براهيني در اثبات اين مدعا پرداخته است. ازجملة اين براهين، برهاني است كه در آن از طريق واكاويِ برهان حكماي متألّه مبني بر وحدت سنخي وجود و تشكيكي بودنِ آن، مدعاي عرفا مبني بر وحدت شخصي وجود به اثبات رسيده است. اين برهان از حيث روش استدلال و همچنين پرداختن به فروع و نتايجِ گوناگون مطلب، بويژه روشن ساختن نسبت ميان نظرية عارف و نظرية حكيم، بديع و قابل توجه است. مقالة حاضر پس از تقرير هر يك از دو نظريه، به تبيين و تحليل برهان مذكور پرداخته و برخي از نتايج متفرع بر آن را مورد بررسي قرار ميدهد.
پرونده مقاله