فارابي علم را حصول صورت نزد ذهن يا عقل ميداند و محاكات را نيز بعنوان نظرية هنري قلمداد ميكند كه هنرمند از طريق تصوير انجام ميدهد. بنابرين، «صورت» نقطة اتصال ميان دو نظرية معرفتشناختي و فلسفي ـ هنري او قلمداد ميگردد؛ بدون وجود صورت، از يكسو علم محقق نميشود و از سوي ديگ چکیده کامل
فارابي علم را حصول صورت نزد ذهن يا عقل ميداند و محاكات را نيز بعنوان نظرية هنري قلمداد ميكند كه هنرمند از طريق تصوير انجام ميدهد. بنابرين، «صورت» نقطة اتصال ميان دو نظرية معرفتشناختي و فلسفي ـ هنري او قلمداد ميگردد؛ بدون وجود صورت، از يكسو علم محقق نميشود و از سوي ديگر محاكات ابتر ميماند. اين جستار بر آنست تا با روش تحليلي ـ توصيفي به درك رابطة ميان نظرية شناخت و نظرية هنري فارابي دست يابد و بدينمنظور موارد زير را اهدافي ميداند كه بترتيب منطقي در انديشة فارابي قابل پيگيري است:
1) دستيابي به نظرية شناخت
2) كشف نظرية محاكات و آشكارسازي محتواي اين نظريه
3) فهم رابطة ايندو نظريه
4) اثبات اين نكته كه نظرية محاكات صرفاً مبتني بر نظرية صورتباورانة معرفت امكانپذير است.
پرونده مقاله
با توجه به اين نكته كه تفكرات حكمي فلسفي ملاصدرا در آثار هنري زمان وي و بطور خاص معماري آن دوره تجسم يافته است، بنظر ميرسد براي فهم درست و بهتر هنر و معماري آن دوران و رابطه» آن با نظريات فلسفي ـ عرفاني ملاصدرا، لازم است آراء و ديدگاههاي وي در اينباره را بدقت مورد بحث چکیده کامل
با توجه به اين نكته كه تفكرات حكمي فلسفي ملاصدرا در آثار هنري زمان وي و بطور خاص معماري آن دوره تجسم يافته است، بنظر ميرسد براي فهم درست و بهتر هنر و معماري آن دوران و رابطه» آن با نظريات فلسفي ـ عرفاني ملاصدرا، لازم است آراء و ديدگاههاي وي در اينباره را بدقت مورد بحث و بررسي قرار دهيم. ازآنجاكه مفهوم خيال در تعريف هنر اسلامي از منظر ملاصدرا و ديگر حكما و عرفاي اسلامي نقش اساسي را ايفا ميكند، در اين نوشتار نخست به آن بخش از فلسفة ملاصدرا ميپردازيم كه به شرح و بيان مفهوم خيال ميپردازد، سپس نقش و بتبع آن جايگاه خيال در كنش هنري به مفهوم عام آن را معين كرده و روند فعليت اين كنش را در معماري، بويژه معماري دوران صفوي بررسي ميكنيم. محوريت خيال در اين مبحث تا بدانجاست كه ميتوان هنر اسلامي را در كليت آن به تجلي امر معقول در امر محسوس از طريق تخيل فعال تعريف كرد.
پرونده مقاله
فارابي يقين را در همة صناعات پنجگانة منطق بنحوي مورد توجه قرار داده است. يقين در برهان، مقصود بالذات يا مستقيم است در حاليكه در صناعات ديگر هدف بالعرض يا غيرمستقيم است. در صناعت جدل، گزارههاي مشهور براي ارائة تصديقات جدلي در راستاي نيل به معرفت يقيني بكار گرفته ميشوند. چکیده کامل
فارابي يقين را در همة صناعات پنجگانة منطق بنحوي مورد توجه قرار داده است. يقين در برهان، مقصود بالذات يا مستقيم است در حاليكه در صناعات ديگر هدف بالعرض يا غيرمستقيم است. در صناعت جدل، گزارههاي مشهور براي ارائة تصديقات جدلي در راستاي نيل به معرفت يقيني بكار گرفته ميشوند. در صناعت خطابه، يقين در فرم تصديق اقناعي به تناسب سطح درك مخاطب و بعنوان چارچوب فعاليتهاي خطابي و ملاك كيفيت آنها مورد تأكيد است. در صناعت شعر، مخيلات از دو وجه تصوري و تصديقي با يقين در ارتباط هستند. مغالطه نيز با استفاده از شبه گزارهها، از جمله شبه يقينيات در دو بعد مثبت و منفي با يقين رابطه دارد. بنابرين، جايگاه يقين در هر يك از ساختارهاي جدلي، خطابي، شعري و مغالطي قابل توجه است و ميتوان نوعي نسبت ابزاري را ميان اين صناعات چهارگانه با برهان رصد كرد.
پرونده مقاله
از ديدگاه علامهطباطبايي شعر و ادراكات اعتباري ارتباطي تنگاتنگ با هم دارند تا جايي كه وي در كتاب اصول فلسفه و روش رئالسيم، توصيف ادراكات اعتباري را بمدد تشبيه و تمثيل و استعاره در شعر آغاز ميكند. در تحقيق پيشرو با استناد به آثاري مختلف از علامه كه نظريه» اعتباريات در آ چکیده کامل
از ديدگاه علامهطباطبايي شعر و ادراكات اعتباري ارتباطي تنگاتنگ با هم دارند تا جايي كه وي در كتاب اصول فلسفه و روش رئالسيم، توصيف ادراكات اعتباري را بمدد تشبيه و تمثيل و استعاره در شعر آغاز ميكند. در تحقيق پيشرو با استناد به آثاري مختلف از علامه كه نظريه» اعتباريات در آنها آمده، نسبت شعر با ادراكات اعتباري مورد بررسي قرار گرفته است. اهميت اين نسبت از آن جهت است كه با تحليل ارتباط ميان شعر و اعتباريات در متنهاي مختلف فلسفي، عرفاني و تفسيري علامه، ميتوان به پرسش از نسبت شعر و اعتبار با حقيقت نفسالامري پرداخت. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان ميدهد كه ادراكات اعتباري نگاه شاعرانة انسان به جهان است و همانند چشمي است كه انسان همه چيز را با آن ميبيند. اين جهان شاعرانه در عين غيرمنطقي و غيراستدلاليبودن ميتواند به زبان اشارت خبر از حقيقت بدهد. از اينرو ميتوان گفت نظريه» ادراكات اعتباري در حكمت اسلامي، براي شناخت حقيقت بابي نو گشوده است.
پرونده مقاله