ايمان و چگونگي ارتباط آن با مسئلة عقلانيت، همواره بعنوان يكي از محوريترين مسائل در ميان فيلسوفان دين و پژوهشگران اين عرصه مطرح بوده، بگونهيي كه اين مسئله موجب شكلگيري مهمترين مكاتب فكري و نحلههاي كلامي در انديشة مغربزمين و در ميان متفكران مسلمان شده است. در اين پژوهش چکیده کامل
ايمان و چگونگي ارتباط آن با مسئلة عقلانيت، همواره بعنوان يكي از محوريترين مسائل در ميان فيلسوفان دين و پژوهشگران اين عرصه مطرح بوده، بگونهيي كه اين مسئله موجب شكلگيري مهمترين مكاتب فكري و نحلههاي كلامي در انديشة مغربزمين و در ميان متفكران مسلمان شده است. در اين پژوهش تلاش ميكنيم در پرتو انديشههاي علامه طباطبايي، با تحليل و فهم صحيح نسبت به حقيقت ايمان و بيان مؤلفهها و عناصر اصلي آن، جايگاه و نقش عقل در نظام اعتقادات ديني را تبيين نماييم.
از آنجا كه علامه براي علم و معرفت در عرصة ايمان نقشي اساسي قائل شده و علم را مقدمة ايمان دانستهاند، در تبيين رابطة ميان عقل و ايمان، عقل را مقدم بر ايمان و ايمان را بخاطر برخورداري از جوهري معرفتي يكي از رهآوردهاي مهم عقل معرفي نموده است. در عين حال، وي با پرهيز از هر گونه افراط و تفريط در اين مسئله، ضمن اينكه براي عقل در عرصة ايمان و نظام اعتقادات ديني جايگاهي رفيع قائل شده و حتي حقانيت احكام قطعي عقل را مبناي حقانيت دين معرفي نموده است، از سويي با توجه به تأثيرگذاري ايمان در اراده و شعور انسان، معتقد است در پرتو حيات ايماني، دركي عميقتر و وسيعتر نسبت به حقايق ديني نصيب مؤمنين ميشود. لازم بذكر است كه ايشان نسبت به محدوديتهاي ادراكي عقل در برخي از حوزههاي معرفتي دين نيز بيتوجه نبوده و در آثار و نوشتههاي خود بويژه تفسير الميزان آنمحدوديتها را مورد توجه قرار داده است.
پرونده مقاله