از ديدگاه علامهطباطبايي شعر و ادراكات اعتباري ارتباطي تنگاتنگ با هم دارند تا جايي كه وي در كتاب اصول فلسفه و روش رئالسيم، توصيف ادراكات اعتباري را بمدد تشبيه و تمثيل و استعاره در شعر آغاز ميكند. در تحقيق پيشرو با استناد به آثاري مختلف از علامه كه نظريه» اعتباريات در آ چکیده کامل
از ديدگاه علامهطباطبايي شعر و ادراكات اعتباري ارتباطي تنگاتنگ با هم دارند تا جايي كه وي در كتاب اصول فلسفه و روش رئالسيم، توصيف ادراكات اعتباري را بمدد تشبيه و تمثيل و استعاره در شعر آغاز ميكند. در تحقيق پيشرو با استناد به آثاري مختلف از علامه كه نظريه» اعتباريات در آنها آمده، نسبت شعر با ادراكات اعتباري مورد بررسي قرار گرفته است. اهميت اين نسبت از آن جهت است كه با تحليل ارتباط ميان شعر و اعتباريات در متنهاي مختلف فلسفي، عرفاني و تفسيري علامه، ميتوان به پرسش از نسبت شعر و اعتبار با حقيقت نفسالامري پرداخت. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان ميدهد كه ادراكات اعتباري نگاه شاعرانة انسان به جهان است و همانند چشمي است كه انسان همه چيز را با آن ميبيند. اين جهان شاعرانه در عين غيرمنطقي و غيراستدلاليبودن ميتواند به زبان اشارت خبر از حقيقت بدهد. از اينرو ميتوان گفت نظريه» ادراكات اعتباري در حكمت اسلامي، براي شناخت حقيقت بابي نو گشوده است.
پرونده مقاله
از نظر صدرالمتألهین و علامه طباطبایی، آیات قرآن ظاهري دارند و باطني، كه هنگام مواجهه با آیات متشابه باید به ظواهر آیات اصالت داد و از آن غافل نشد. از نظر هر دو اندیشمند، فهم متشابهات به افراد و ظرفیت و شايستگيشان بستگی دارد؛ بعبارتدیگر، فهم متشابهات امری نسبی است. بعقی چکیده کامل
از نظر صدرالمتألهین و علامه طباطبایی، آیات قرآن ظاهري دارند و باطني، كه هنگام مواجهه با آیات متشابه باید به ظواهر آیات اصالت داد و از آن غافل نشد. از نظر هر دو اندیشمند، فهم متشابهات به افراد و ظرفیت و شايستگيشان بستگی دارد؛ بعبارتدیگر، فهم متشابهات امری نسبی است. بعقیدة آنها، راسخان در علم، تمام معنای متشابهات را ميدانند و در واقع برایشان متشابهی وجود ندارد. البته ملاصدرا بر اساس نظریة توحید خاصی، معتقد است مراتب هستی از عالی تا داني، همه بر یکدیگر ترتب وجودی دارند. بر همين اساس، او بر اين باور است كه بدون آنکه نیازی به تأویل آیات متشابه یا قول به تجسیم در باب ذات باریتعالی باشد، ميتوان بر مبنای اصول فلسفی ـ عرفانی دیدگاه توحید خاصی، ظواهر الفاظ آیات را حفظ نموده و همة آیات متشابه را بر ظاهر معنای آنها حمل کرد و لفظ متشابه را توسعة معنايي داد. اما علامه طباطبایی، قائل به ارجاع متشابهات به محکمات است و متشابهات را بر اساس محکمات تفسير ميکند. او به امكان و وجود تأویل برای تمام آیات قرآن، اعم از محکمات و متشابهات، معتقد است؛ متشابهات پس از ارجاع به محکمات، از تشابه خارج شده و محکم ميشوند. در این پژوهش، ديدگاه ملاصدرا بدلیل آنکه داراي مبنا بوده، نسبت به نظر علامه ترجیح داده شده است.
پرونده مقاله