صدرالمتألهين در ابتدا امكان ذاتي و امكان استعدادي را مشترك لفظي ميداند ولي در نهايت قول به اشتراك معنوي آنها را پذيرفته و هردو را از سنخ معقولات ثانيه» فلسفي قلمداد ميكند كه به وجود منشأ انتزاعشان موجودند. او در مباحث قوه و فعل كتاب اسفار گامي جلوتر گذارده و امكان است چکیده کامل
صدرالمتألهين در ابتدا امكان ذاتي و امكان استعدادي را مشترك لفظي ميداند ولي در نهايت قول به اشتراك معنوي آنها را پذيرفته و هردو را از سنخ معقولات ثانيه» فلسفي قلمداد ميكند كه به وجود منشأ انتزاعشان موجودند. او در مباحث قوه و فعل كتاب اسفار گامي جلوتر گذارده و امكان استعدادي را از سنخ معقولات ثانيه» فلسفييي ميداند كه از وجود في غيره و ربط و نسبت خارجي انتزاع ميشود، اما پاسخ وي به شبهه» «اضافه» موجود به معدوم» نيز محل اشكال و تأمل است. علامه طباطبايي ضمن پذيرش وجود امكان استعدادي بنحو وجود في غيره و رابط و ارائه» تبيين صحيحي از چگونگي اين ربط و نسبت در خارج، پاسخ مناسبي براي شبهه» مذكور فراهم ميآورد و برهان بديع خود را در باب خروج از قوه به فعل ارائه ميكند.
پرونده مقاله
در حكمت متعاليه مناط تشكيك خاصي، بازگشت مابه الاشتراك به مابه الامتياز است. اين، يك ضابطه و معيار عام است بگونهيي كه بر اساس آن حداقل سه قسم تشكيك خاصي را ميتوان تعريف نمود. در قسم اول از انواع تشكيك خاصي، كثرت بر وحدت غلبه يافته است بگونهيي كه تمام موجودات و كثرات ه چکیده کامل
در حكمت متعاليه مناط تشكيك خاصي، بازگشت مابه الاشتراك به مابه الامتياز است. اين، يك ضابطه و معيار عام است بگونهيي كه بر اساس آن حداقل سه قسم تشكيك خاصي را ميتوان تعريف نمود. در قسم اول از انواع تشكيك خاصي، كثرت بر وحدت غلبه يافته است بگونهيي كه تمام موجودات و كثرات هستي صرفاً در سنخ وجود با يكديگر اشتراك دارند. در قسم ديگر غلبة وحدت بر كثرت حاكم است بگونهيي كه تمام كثرات عالم وجود، مراتب يك وجود واحد هستند. در اين بين، قسم سومي نيز مطرح است كه راه ميانهيي بين دو قسم ديگر را در پيش گرفته است. در اين قسم از تشكيك خاصي وجود كه از بيانات آقاعلي مدرس در كتاب بدايع الحكم قابل استنتاج است، غلبة وحدت بر كثرت در ميان كثرات امكاني حاكم است، زيرا تمامي آنها مراتب يك وجود واحد اطلاقي هستند در حاليكه ميان واجب تعالي و مجموع كثرات امكاني، غلبة كثرت بر وحدت حكمراني ميكند.
پرونده مقاله
در آثار ملاصدرا دو معنای متفاوت از «اعتباریت ماهیت» بچشم میخورد. در معنای اول «اعتباریت ماهیت» بمعنی تحقق تبعی ماهیت بواسطۀ وجود است، اما در معنای دوم، «اعتباریت ماهیت» بمعنی وجود ذهنی و مجازی ماهیت در متن خارج. ما در این مقاله سه فرضیه را بعنوان راهکارهای ممکن برای نیل چکیده کامل
در آثار ملاصدرا دو معنای متفاوت از «اعتباریت ماهیت» بچشم میخورد. در معنای اول «اعتباریت ماهیت» بمعنی تحقق تبعی ماهیت بواسطۀ وجود است، اما در معنای دوم، «اعتباریت ماهیت» بمعنی وجود ذهنی و مجازی ماهیت در متن خارج. ما در این مقاله سه فرضیه را بعنوان راهکارهای ممکن برای نیل به نظر نهایی ملاصدرا در باب معنای «اعتباریت ماهیت» پیشنهاد میکنیم و در نهایت با تقویت فرضیۀ سوم، این نتیجه را خواهیم گرفت که معنای اول «اعتباریت ماهیت» بعلت اشکالات عقلی که بر آن وارد میشود، قابل پذیرش نیست و صرفاً معنای دوم «اعتباریت ماهیت» را میتوان نظر نهایی حکمت متعالیه قلمداد کرد.
پرونده مقاله