• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات عبدالرزاق  حسامي فر

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - نگاهي فلسفي به تأثير اخلاق و قانون بر رعايت نظم عمومي
        عبدالرزاق  حسامي‌فر
        رعايت نظم عمومي يكي از امور ضروري براي تحقق يك جامعة مطلوب و بسامان است. اما چگونه و از چه راهي ميتوان به اين هدف دست يافت؟ آيا بايد رسانه‌ها و مراكز فرهنگي با آموزش اخلاقي افراد جامعه، آنها را به رعايت نظم عمومي برانگيزانند يا بايد با وضع قوانين بازدارنده، افراد جامعه چکیده کامل
        رعايت نظم عمومي يكي از امور ضروري براي تحقق يك جامعة مطلوب و بسامان است. اما چگونه و از چه راهي ميتوان به اين هدف دست يافت؟ آيا بايد رسانه‌ها و مراكز فرهنگي با آموزش اخلاقي افراد جامعه، آنها را به رعايت نظم عمومي برانگيزانند يا بايد با وضع قوانين بازدارنده، افراد جامعه را ناگزير به انجام اين كار كرد و يا انجام هر دو كار لازم است. پرسش ديگري كه در اينباره مطرح ميشود اينست كه آيا رعايت نظم عمومي در يك جامعه بخودي خود ارزشمند است و انگيزه فرد از انجام آن، چه احساس تكليف باشد چه بيم از مجازات، در هر حال نيكو ارزيابي ميشود يا ارزشمندي رعايت نظم عمومي تنها در گرو احساس تعهد و وظيفه‌شناسي اخلاقي است. پرسش سومي كه در پي پرسش دوم مطرح ميشود اينست كه اگر فرد بدليل ترس از جريمه، نظم را رعايت كرد، آيا ميتوان فعل او را نيكو تلقي كرد؟ در اين مقاله پس از تحليل سه پرسش ياد شده، با استفاده از انديشه‌هاي فيلسوفان بزرگي چون افلاطون، ارسطو و كانت، ميكوشيم نشان دهيم كه ارزشمندي رعايت نظم عمومي از منظر اخلاق فردي در گرو احساس تعهد اخلاقي است و از منظر اخلاق اجتماعي به هر انگيزه‌يي كه باشد، البته با شدت و ضعف، فضيلت تلقي ميشود، چراكه افراد جامعه از آن سود ميبرند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - «پيله و پروانه» يا «مرغ و قفس»؟ ارزيابي تطبيقي ديدگاه ابن‌سينا و ملاصدرا در باب رابطه» نفس و بدن
        عبدالرزاق  حسامي‌فر
        مسئلة اصلي مقالة حاضر اينست كه نفس در انديشة ابن‌سينا و ملاصدرا چه نوع ماهيتي دارد و نسبت آن با بدن چگونه تبيين و توجيه ميشود؟ آيا اين دو فيلسوف ديدگاهي همسان درباب چيستي نفس و نسبت آن با بدن دارند يا ديدگاهشان متفاوت است؟ همچنين كداميك از آنها با طرز تفكر و شيوة نگرش ق چکیده کامل
        مسئلة اصلي مقالة حاضر اينست كه نفس در انديشة ابن‌سينا و ملاصدرا چه نوع ماهيتي دارد و نسبت آن با بدن چگونه تبيين و توجيه ميشود؟ آيا اين دو فيلسوف ديدگاهي همسان درباب چيستي نفس و نسبت آن با بدن دارند يا ديدگاهشان متفاوت است؟ همچنين كداميك از آنها با طرز تفكر و شيوة نگرش قرآني‌ ـ اسلامي سازگاري و همداستاني بيشتري دارد؟ مدعاي مقالة حاضر اينست كه هرچند ابن‌سينا در توجيه تجرد نفس و بقاي روحاني آن براهين نيرومندي اقامه كرده است ولي بخش عمدة اين براهين، اگر نگوييم همة آنها، متأثر از شيوة نگرش افلاطوني ـ‌ ‌نوافلاطوني درباب چيستي نفس و رابطة نفس‌ـ بدن است؛ و اگرچه ابن‌سينا در اين باب ريزه‌كاريها و نوآوريهايي دارد، اما چارچوب كلي و استخوانبندي بحث او همان است كه در سنت افلاطوني ـ ‌نوافلاطوني ملاحظه ميشود. از سوي ديگر، ملاصدرا هرچند به براهين ابن‌سينا درباب تجرد و بقاي نفس توجه ويژه‌يي دارد و تقرير تازه‌يي از آنها بدست ميدهد ولي با اتكا به نگرة حركت جوهري و حدوث جسماني نفس و بقاي روحاني آن، ديدگاهي را عرضه ميكند كه تنها از شجرة طيبة حكمت متعاليه برمي‌آيد و ميبالد و نه تنها با ديدگاه عقلاني متعاليه، كه با ديدگاه اسلامي‌ ـ قرآني درباب طبيعت نفس و رابطة نفس و بدن هم سازگاري دارد. ديدگاه ابن‌سينا و ملاصدرا درباب رابطة نفس و بدن را ميتوان بترتيب چون رابطة «مرغ و قفس» و «پيله و پروانه» دانست. در نگاه ملاصدرا نفس هنگام حدوث در واپسين مرحلة تكامل صورتهاي مادي و نخستين مرحلة صورتهاي ادراكي قرار دارد و هستيش در اين هنگام واپسين پوستة جسماني و نخستين مغز روحاني بشمار ميرود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تحلیلی از معراج پیامبر گرامی اسلام (ص) بر اساس مبانی فلسفی ابن‌سینا و ملاصدرا
        مریم صمدیه عبدالرزاق  حسامي فر
        از نظر ابن‌سینا و ملاصدرا، معراج پیامبر(ص) واقعیت داشته و انکارکنندگان آن در زمرۀ کافران و گمراه‌شدگان از صراط مستقیم هستند. ابن‌سینا معتقد است معراج پیامبر(ص) جسمانی نبوده، چراکه جسم در یک لحظه نمیتواند مسافت بسیار زیاد را طی کند، بلکه عقلی و روحانی بوده است. ببیان دیگ چکیده کامل
        از نظر ابن‌سینا و ملاصدرا، معراج پیامبر(ص) واقعیت داشته و انکارکنندگان آن در زمرۀ کافران و گمراه‌شدگان از صراط مستقیم هستند. ابن‌سینا معتقد است معراج پیامبر(ص) جسمانی نبوده، چراکه جسم در یک لحظه نمیتواند مسافت بسیار زیاد را طی کند، بلکه عقلی و روحانی بوده است. ببیان دیگر، چون مسیر عروج پیامبر(ص) عوالم مجرده بوده است، نمیتوان این سیر را سیری جسمانی دانست. اما ملاصدرا با صراحت از جسمانی بودن کیفیت حضور پیامبر در معراج سخن میگوید. او قائل به جسمانی بودن حضور پیامبر در سیر آسمانی و همچنین جسمانی بودن اموری است که برای ایشان در شب معراج رخ داده است؛ البته جسمانی بودن آنها متناسب با عوالمی است که حضرت در آنها سیر کرده اند. ملاصدرا برای انسان قائل به سه نوع جسم است: عقلی، مثالی و عنصری. او سیر زمینی را از سنخ جسم عنصری و سیر آسمانی را از سنخ جسم مثالی و همچنین جسم عقلی میداند و معتقد است حضرت، متناسب با عوالمی که سیر میکردند، لباس جسمانیت به تن مینمودند. در این مقاله، مسئلۀ کیفیت حضور پیامبر در شب معراج و امور اخروی‌یی که برای ایشان در آن شب اتفاق افتاد، با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی و بر اساس دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا بررسی و تحلیل میشود. پرونده مقاله