ايمان، گرچه محور مباحث ديني است اما در مباحث تفسيري و كلامي ـ فلسفي جايگاه خاص خود را دارد و علما با ديدگاههاي مختلف به آن پرداختهاند. ملاصدرا نيز در تفسير خود به مسئلة محوري ايمان پرداخته است. او كه نظام فكري حكمت متعاليه را با ملاحظة جريانهاي مختلف فكري اسلام بنا نها چکیده کامل
ايمان، گرچه محور مباحث ديني است اما در مباحث تفسيري و كلامي ـ فلسفي جايگاه خاص خود را دارد و علما با ديدگاههاي مختلف به آن پرداختهاند. ملاصدرا نيز در تفسير خود به مسئلة محوري ايمان پرداخته است. او كه نظام فكري حكمت متعاليه را با ملاحظة جريانهاي مختلف فكري اسلام بنا نهاده، در تفسير خود مجال بهتري مييابد تا ديدگاهي جامع ارائه دهد. تحليل ايمان در تفسير ملاصدرا بيانگر اين ديدگاه متعالي است. در اين تحليل، روششناسي ملاصدرا مورد ملاحظه قرار گرفته است.
ملاصدرا ابتدا با در نظر گرفتن خاستگاه كلامي مسئلة ايمان، به بررسي ديدگاههاي مختلف كلامي و عقيدتي بر اساس مؤلفههاي سهگانة كلامي: تصديق قلبي، اقرار زباني و عمل جوارحي ميپردازد و از اين ميان تنها تصديق قلبي را دخيل در ماهيت ايمان ميداند. او در مرحلة نهايي به تحليل اساسي و متعالي خود از ايمان ميپردازد كه در آن ايمان بمثابة يك حقيقت «درونشناختي» در نظر گرفته شده است و همچون ديگر امور دروني به تحليل درونشناختي آن ميپردازد. اين تحليل شامل چهار بخش ميشود، در بخش نخست ايمان به سه امر و ساحت علم، حال و عمل تحليل ميگردد. بخشهاي دوم و سوم، با تفكيك دو سير «ابتدايي» و «رجوعي» نحوة ترتب اين امور بر يكديگر و بيان افضليت سير رجوعي و بتبع آن علم ميپردازد. در بخش نهايي به تفكيك ميان دو نوع «علم معامله» و «علم مكاشفه» پرداخته شده و علم مكاشفه بعنوان هدف و مقصود اصلي معين ميگردد.
پرونده مقاله