روز دوازدهم آذرماه امسال چهل و دومين سالگرد تأسيس مجلس خبرگان اول قانون اساسي و تصويب قانون اساسي سرافراز و باشكوه جمهوري اسلامي، پس از انقلاب سال 1357 ميباشد. انقلاب اسلامي ايران با قانون اساسي خود ميخواست نظامي نوين و انساني را در دنيا عرضه كند و قامت بالابلند اسلام س چکیده کامل
روز دوازدهم آذرماه امسال چهل و دومين سالگرد تأسيس مجلس خبرگان اول قانون اساسي و تصويب قانون اساسي سرافراز و باشكوه جمهوري اسلامي، پس از انقلاب سال 1357 ميباشد. انقلاب اسلامي ايران با قانون اساسي خود ميخواست نظامي نوين و انساني را در دنيا عرضه كند و قامت بالابلند اسلام سياسي و اجتماعي و تمدن حقيقي را به رخ حكومتهاي متمدننما بكشاند، و راه علاج مستضعفين جهان و ايران و رهايي بردگان طاغوتان و شاهان را به آنان نشان دهد.
در اصول اين قانون اساسي، نظامي طراحي شده كه بر اساس اعتقاد به توحيد و نبوت و معاد و اسلامي اجتهادي و منطقي ـ نه اسطورهيي ـ بنا شود و اهدافي پيشبيني كرده بود كه نقاط مهمي از شأن انساني انسان، يعني كرامت ذاتي و آزادي خدادادي او، هدف اصلي باشد و مديران آينده اين نظام سعي تمام در ايجاد زمينة رشد فضايل اخلاقي ـ همانند اخلاق قرآني ـ و طرد استعمار و بهرهكشيهاي نظام طاغوتي (ليبرالنما و دموكراتيك) داشته باشند و در رفع تبعيض و اجراي عدالت و تأمين حقوق مردم بكوشند و با بالا بردن آگاهي و بينايي و منطق مردم، آنها را به پاسداري آزادي و حقوق ديگر انساني خود وادار كنند.
نه در هيچ كشور و ملت و نه در هيچ قانون اساسي كه در جهان امروز هست، قانون و نظامي اينچنين عالي و انساني نوشته نشده است. در اين نظام، حكومت و مديريت و ولايت بر مردم، حق كساني است كه با تقوا و پرهيزكار و بدنبال مصلحت و منافع مردم باشند نه منافع خود، و قدرت را از خدا و مردم بدانند (حكومت الهي)، و هرگاه قدرت آنان را فريب داد، بدست خبرگان در كمين، از مقام خود عزل شوند. انتخاب ولي و رهبر نه بحكم زور و تزوير كه بايد بدست خبرگان وارسته و با مراجعه به رأي مردم (جمهوريت) و حكومت مردمي باشد؛ بدين ترتيب، حكم و قانون واقعي از آنِ خدا و گزينش لايق اين حكومت الهي، حق و وظيفة خود مردم است. حكومت بر بندگان خدا، حق خداست؛ نه ارثي است و نه حزبي و استعماري يا باختيار بيگانگان، از اينرو انتخاب مجلس و دولت به رأي و انتخاب خود مردم واگذار شده تا جمهوريت عملي شود.
شايد اتفاقي نباشد كه همين روز (12 آذر) در تقويم ما روز معلولين هم تعيين شده است! گرچه منظور جامعة معلولين جهادي سرفراز ما است، اما چه ميشود كرد كه دستهيي از مردم دچار معلوليت ذاتي و فكري هستند و متأسفانه اختيار اين نظام الهي فرازمند بدست انتخاب عدهيي از همين معلولين سياسي و فكري افتاده است و ديديم كه ـ بجز يكي دو مورد ـ بر اثر شعور كوتاه و فرهنگ انتخاباتي بد اكثريت، انتخاب روِساي قواي مجريه و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي غلط و پر اشتباه بود و صراط مستقيم اين نظام از خط ولايت زاويه گرفت. تحت تأثير قدرتطلبي منجر به خيانت و وابستگي به بيگانگان برخي مسئولين، قواي اصلي اين نظام از جاده منحرف شد تا بحّدي كه گاهي مجلس و دولتها، نه بسود نظام بلكه بكام دشمن عمل كردند و به بنيان نظام آسيب وارد آوردند و از جهت اقتصادي و مالي و رفاهي و فرهنگي و اعتقادي، صدمات بسيار به همين مردم در واقع شريف و ناآگاه زدند. شگفت آنكه دشمن و برخي نادانان يا مغرضان، اين آسيبها را به اصل نظام ميبندند و شماتت يا شكوه ميكنند.
راه درست آنست كه هر ساله يكبار ديگر در سالگرد تدوين قانون اساسي، مردم و صدا و سيما دور هم بنشينند و براي بازگشت وضع موجود اندوهبار كنوني به روزگاري كه شأن مناسب مقام انسان باشد، چاره بينديشند و آرزو و اهداف و تلاشهاي تدوينكنندگان قانون را عملي سازند.
پرونده مقاله
جهان آفرينش و طبيعت براساس قواعد و قوانين (نواميس يا سنن الهي) خلق شده و نظام خلقت بر آنها استوار است. مشيت و تقدير الهي بر اين قرار گرفته كه تمام اجزاء و اعضاي جهان هستي، با يكديگر و با مجموعة جهان خلقت، در ارتباطي و تعاملي دوسويه باشند. انسان نيز بعنوان عضوي از اين جه چکیده کامل
جهان آفرينش و طبيعت براساس قواعد و قوانين (نواميس يا سنن الهي) خلق شده و نظام خلقت بر آنها استوار است. مشيت و تقدير الهي بر اين قرار گرفته كه تمام اجزاء و اعضاي جهان هستي، با يكديگر و با مجموعة جهان خلقت، در ارتباطي و تعاملي دوسويه باشند. انسان نيز بعنوان عضوي از اين جهان، هم ميتواند بر آن اثر بگذارد و هم ميتواند از آن تأثير بپذيرد. اين تأثير و تأثر بر اساس قانون (ناموس) و قاعده» اصلي اين جهان، يعني تساوق «وجود» و «خير» مقدر شده است؛ آنجا كه خير هست، وجود نيز هست (و برعكس) و آنجا كه خير نباشد، «شر»، يعنيلاوجود و عدم است (و برعكس.) يگانه راه رسيدن انسان به سعادت حقيقي، هماهنگي و همراهي با نظام طبيعت و قواعد حاكم بر آن است؛ سنت الهي يا قانون و ناموس طبيعت بگونهيي است كه انحراف از آن، شر، بلا، ضرر، آفت، بيماري و ... را در پي خواهد داشت. جهان (انسان كبير) در برابر اعمال خوب و بد انسان (عالم صغير) واكنش نشان ميدهد؛ «گناه» كه همان تمرد از فرامين الهي يا انحراف از قواعد تكوين و طبيعت است، موجب شقاوت و بدبختي انسان خواهد بود و عذاب و كيفر الهي را در پي خواهد داشت. در اينجاست كه اسماء و صفات جلاليّه» خداوند، ظهور و تجلي مييابد.
پرونده مقاله
«برهان صديقين»، برهاني است كه در آن بدون نياز به واسطه، ذات واجبالوجود اثبات ميشود. اين عنوان را نخستينبار ابنسينا براي تقرير جديدِ برهاني كه پيشتر فارابي اقامه كرده بود، برگزيد. برهان صديقين بهترين و موجزترين برهان فلسفي و عقلي براي اثبات وجود خداست. در اين برهان از چکیده کامل
«برهان صديقين»، برهاني است كه در آن بدون نياز به واسطه، ذات واجبالوجود اثبات ميشود. اين عنوان را نخستينبار ابنسينا براي تقرير جديدِ برهاني كه پيشتر فارابي اقامه كرده بود، برگزيد. برهان صديقين بهترين و موجزترين برهان فلسفي و عقلي براي اثبات وجود خداست. در اين برهان از خود «وجود» به «واجبالوجود» استدلال ميشود، بگونهيي كه هيچيك از افعال الهي ـ از قبيل حركت، حدوث و ... ـ حد وسط قرار نميگيرند. حائري يزدي براساس تبيين معناي «امكان» در فلسفه» مشاء و حكمت متعاليه، براي رفع اشكالات مطرح شده دربارة اين برهان تلاش نموده و با توجه به تحليل دقيق معناي امكان، معتقد است از طريق آن ميتوان واجبالوجود را اثبات كرد؛ بهمين دليل تمسك به محالبودن دور و تسلسل ضرورتي ندارد. مقاله» حاضر با روش تحليلي ـ تطبيقي و با توجه به معيارهاي معتبر نزد ملاصدرا در صدق برهان صديقين، به تحليل و بررسي تقرير حائري يزدي پرداخته و نشان داده كه ديدگاه او خالي از اشكال نيست.
پرونده مقاله
يكي از تقسيماتي كه در منابع و آثار فلسفي دربارة حقيقت جسم بيان شده، تقسيم آن به جسم مثالي و جسم عنصري است. در اصلِ وجود اين تقسيم ميان حكماي متأخر اختلافنظري نيست اما تفاوتهايي براي جسم عنصري و مثالي ذكر كردهاند كه برخي از اين تفاوتها، مبتني بر همان مباني اخذشده در بح چکیده کامل
يكي از تقسيماتي كه در منابع و آثار فلسفي دربارة حقيقت جسم بيان شده، تقسيم آن به جسم مثالي و جسم عنصري است. در اصلِ وجود اين تقسيم ميان حكماي متأخر اختلافنظري نيست اما تفاوتهايي براي جسم عنصري و مثالي ذكر كردهاند كه برخي از اين تفاوتها، مبتني بر همان مباني اخذشده در بحث مجرد و مادي است. حكما در تبيين مجرد و مادي، همه به يك شكل عمل نكرده و هر يك تعريفي متفاوت ارائه دادهاند. يكي از مسائلي كه در بحث تفاوتهاي جسم عنصري و مثالي حائز اهميت است، مسئلة وجود قوه است. علاوه بر اين، تفاوتهاي ديگري نيز ميان جسم مثالي و جسم عنصري بيان شده كه نميتوان آنها را تماماً مبتني بر بحث مجرد و مادي دانست. صدرالمتألهين در آثار خود مفصلاً به بررسي اين مسئلة فلسفي پرداخته و پانزده تفاوت را براي اين دو حقيقت بيان كرده است. بررسي اين تفاوتها، فهم بهتري از حقيقت جسم عنصري و جسم مثالي را براي ما در پيخواهد داشت. پژوهش حاضر نشان ميدهد كه برخي از اين تفاوتها صحيح، برخي نادرست و برخي ديگر نيز داراي تفصيل هستند.
پرونده مقاله
«فضاي مجازي» را بلحاظ هستيشناختي بايد ساحتي از واقعيت اصيل و منشأ اثر دانست كه با رشد فراگير خود، تأثيراتي عميق بر شئون زندگي انسان مدرن گذاشته است. پرداختن به ابعاد وجودشناختيِ اين ساحت از واقعيت، از چند وجه اهميت دارد؛ هم از اين حيث كه بخش مهمي از حيات انسان و جهان ا چکیده کامل
«فضاي مجازي» را بلحاظ هستيشناختي بايد ساحتي از واقعيت اصيل و منشأ اثر دانست كه با رشد فراگير خود، تأثيراتي عميق بر شئون زندگي انسان مدرن گذاشته است. پرداختن به ابعاد وجودشناختيِ اين ساحت از واقعيت، از چند وجه اهميت دارد؛ هم از اين حيث كه بخش مهمي از حيات انسان و جهان امروز، متشكل از مظاهر متنوع فضاي مجازي است و هم بدان لحاظ كه حضور اين پديده، زواياي مختلف انديشه و رفتار آدمي را تحت تأثير قرار داده و شيوة نويني از زندگي را براي انسان معاصر و نسل بعدي او رقم زده است. نوشتار حاضر، ضمن بررسي وجودشناختي و ارائة تحليل متافيزيكي از فضاي مجازي، با تكيه بر اثربخشي آن بر سرشت و سرنوشت انسان، به اثبات عقلاني اين مدعا پرداخته كه «فضاي مجازي، امري واقعي و برخوردار از عينيت و واقعيت است». سپس به اقتضاي قاعده» منطقي «تُعرَف الاشياء بِأثمارِها»، با تبيين و تأكيد بر آثار و لوازم عيني فضاي مجازي، زوايايي از ماهيت اين واقعيت مرموز و پيچيده را بكمك مباني صدرايي، نمايان ساخته است. «واقعانگاري فضاي مجازي»، ميتواند اين انديشه را به ذهن متبادر نمايد كه واقعيت مجازي با نحوهيي از وجود ـكه در فلسفه» اسلامي با عنوان «عالم مثال» يا «عالم صوَر مقداري» مطرح شده ـ مماثلت و مشابهت دارد، زيرا صرفنظر از تفاوت و تباين اين دو پديده، بنياد واقعيت مجازي نيز بر اعداد و صورتهاي مقداري استوار است و در اين ساحت از هستي ـ همچون عالم مثال ـ خبري از حضور ماده نيست، هرچند آثار و لوازم وجودي ماده در آن يافت ميشود. كمترين دستاورد فلسفي تتبع در واقعيت مجازي اينست كه با نماياندن ساحتي از هستي ـ مشتمل بر صورتهاي غيرمادي و لطيف ـ انسان معاصر را مستعد ادراك و تجربة «حقايق مجرد» و آمادة پذيرش امور قدسي، انتزاعي و غيرملموس ميكند.
پرونده مقاله
«وحدت وجود» بعنوان اساس و بنيان عرفان نظري، در طول تاريخ تفكر اسلامي همواره محل بحثهاي فراواني ميان انديشمندان بوده است. ملااسماعيل خواجويي، از متفكران و متكلمان عصر صفويه و دوران بعد از ملاصدراست كه به نقادي اين نظريه پرداخته و آن را از جهات گوناگون بچالش كشيده است. خو چکیده کامل
«وحدت وجود» بعنوان اساس و بنيان عرفان نظري، در طول تاريخ تفكر اسلامي همواره محل بحثهاي فراواني ميان انديشمندان بوده است. ملااسماعيل خواجويي، از متفكران و متكلمان عصر صفويه و دوران بعد از ملاصدراست كه به نقادي اين نظريه پرداخته و آن را از جهات گوناگون بچالش كشيده است. خواجويي براساس تباين وجودي واجبالوجود با موجودات ممكن، وجود مطلقنبودن واجبالوجود، اقامه نشدن استدلال عقلاني در اثبات وحدت وجود و نارسايي استدلالهاي برخي از عارفان و متصوفان در اثبات وحدت وجود، اين نظريه را نامقبول و نادرست ميداند. اما در پژوهش حاضر بيان شده كه انتقادات خواجويي ناشي از مغالطه و خلط ميان معاني مختلف اصطلاحات علوم فلسفه و كلام با عرفان نظري است؛ هر چند كه در برخي موارد ـ مانند اقامهنشدن استدلال عقلاني از سوي عارفان در اثبات وحدت وجود— انتقاد او صحيح بنظر ميرسد.
پرونده مقاله
بحث از ادراك عقلي و نحوة تعقل، از مباحث مهم معرفتشناسي است. فلاسفة اسلامي ضمن تأكيد بر ارزش ادراك عقلي، در تبيين سازوكار تعقل رويكردهايي گوناگون داشتهاند. در اين ميان، ملاصدرا نيز در تبيين فرايند ادراك كلي، تعبيرات مختلفي دارد؛ او گاهي عقل را مظهر (مستمع) و گاهي مصدر چکیده کامل
بحث از ادراك عقلي و نحوة تعقل، از مباحث مهم معرفتشناسي است. فلاسفة اسلامي ضمن تأكيد بر ارزش ادراك عقلي، در تبيين سازوكار تعقل رويكردهايي گوناگون داشتهاند. در اين ميان، ملاصدرا نيز در تبيين فرايند ادراك كلي، تعبيرات مختلفي دارد؛ او گاهي عقل را مظهر (مستمع) و گاهي مصدر (منبع) صور عقلي ميداند. از اينرو هر يك از پژوهشگران و شارحان حكمت صدرايي بنوعي، درصدد توجيه اختلاف تعابير صدرالمتألهين برآمدهاند. استاد جواديآملي در آثار خود، در مقام يك فيلسوف نوصدرايي مباحثي را مطرح ميكند كه ميتواند نگاهي نو به مسئلة فرايند ادراك عقلي باشد. پژوهش حاضـر با روش توصيفي ـ تحليلي نشان ميدهد كه استاد جواديآملي به دو نوع ادراك عقلي و لزوم تفكيك آنها تصريح نموده است؛ در يك نوع عقل، مستمع است و ادراك كلي حاصل شهود آگاهانه عقلي و انفعال نفس ميباشد و درك آن مختص به گروهي خاص است و در نوع ديگر، عقل، منبع است و ادراك كلي حاصل كاركرد ذهن و فعاليت نفس است و عموم مردم از اين ادراك عقلي بهرهمندند.
پرونده مقاله
«اعيان ثابته» يكي از مهمترين اركان هستيشناسي ابنعربي است و پذيرش آن تأثير بسزايي در نوع نگاه به مسئلة علم خداوند دارد. «علم خداوند قبل از خلقت موجودات»، چالش مهمي است كه دستگاههاي معرفتي كلامي، فلسفي و عرفاني هركدام بنوبة خود تلاش كردهاند كه آن را تشريح و تبيين نماي چکیده کامل
«اعيان ثابته» يكي از مهمترين اركان هستيشناسي ابنعربي است و پذيرش آن تأثير بسزايي در نوع نگاه به مسئلة علم خداوند دارد. «علم خداوند قبل از خلقت موجودات»، چالش مهمي است كه دستگاههاي معرفتي كلامي، فلسفي و عرفاني هركدام بنوبة خود تلاش كردهاند كه آن را تشريح و تبيين نمايند. معتزله و ابنعربي با قبول ثابتات ازليه، سعي كردهاند اين نزاع را پاسخ دهند. ديدگاه ابنعربي مخالفاني ميان فلاسفه دارد و يكي از آنها ملاصدراست كه در آثارش به ساختار اعيان ثابته بسيار تاخته است. اما با بررسي بيشتر و نگاه تطبيقي به اين پاسخ ميرسيم كه ملاصدرا با طرح نگاهي نو به مسئلة اعيان ثابته و بيان تقريري جديد از نگاه ابنعربي، تلاش ميكند مواردي را كه با دستگاه فلسفيش در تعارض است، حل كند. اين تحقيق با اشاره به نكات مطرح شده، اثبات ميكند كه ملاصدرا ديدگاه ابنعربي در مورد اعيان ثابته را پذيرفته و ميان نگاه ابنعربي و قول به ثبوت معدومات ـكه ديدگاه معتزله استـ تفاوت قائل است و نگاه اول را مطابق با كشفيات و مشاهدات خويش ميداند.
پرونده مقاله
يكي از مباحثي كه در دهههاي اخير در آثار علمي ـ فلسفي مطرح شده، معرفتشناسي و مسائل مرتبط با آن، از جمله مسئلة «معيار و مناط صدق گزارهها» است. متفكران مسلمان بر اين باورند كه معيار صدق گزارهها، مطابقت با نفسالأمر است اما در تفسير نفسالامر، ديدگاههاي متفاوتي ارائه چکیده کامل
يكي از مباحثي كه در دهههاي اخير در آثار علمي ـ فلسفي مطرح شده، معرفتشناسي و مسائل مرتبط با آن، از جمله مسئلة «معيار و مناط صدق گزارهها» است. متفكران مسلمان بر اين باورند كه معيار صدق گزارهها، مطابقت با نفسالأمر است اما در تفسير نفسالامر، ديدگاههاي متفاوتي ارائه دادهاند. اين پژوهش كه با روش كتابخانهيي به گردآوري دادهها و سپس توصيف و تحليل آنها پرداخته، ضمن ارزيابي سه ديدگاه مشهور درباره» حقيقت نفسالأمر انتقادات وارد بر آنها و نيز روشنگري در باب عدم تماميت آن تفاسير، درصدد اثبات اين نظريه است كه نفسالأمر عبارتست از «علم ذاتي تفصيلي خداوند». ديدگاه مختار نگارندگان هماهنگ با مباني انديشة صدرالمتألهين، و برگرفته از اصول عرفاني است.
پرونده مقاله