فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - سرمقاله
آیتالله سیدمحمد خامنهایجرايد و رسانهها گفتند و نوشتند كه برجام دو ساله شد؛ نوزادي كه بيشترين غوغاي مخالفت و احياناً موافقت لفظي را در دو طرف جامعةسياسي برانگيخت. دولت امريكا از طريق اين قرارداد يكطرفه و ستمكارانه، عقدة تحقيرشدگي سه دهه پس از انقلاب اسلامي را كه ارزش بينالمللي او را در جهان چکیده کاملجرايد و رسانهها گفتند و نوشتند كه برجام دو ساله شد؛ نوزادي كه بيشترين غوغاي مخالفت و احياناً موافقت لفظي را در دو طرف جامعةسياسي برانگيخت. دولت امريكا از طريق اين قرارداد يكطرفه و ستمكارانه، عقدة تحقيرشدگي سه دهه پس از انقلاب اسلامي را كه ارزش بينالمللي او را در جهان درهم شكسته بود، گشود و بزعم خود عجز و تسليم ايران در برابر امريكا را به جهانيان نشان داد. اصحاب حكمت، سياست و حقوق ميدانند كه اين معامله خالي از سفاهت نبود زيرا در برابر آنهمه زيانهاي مالي، اعتباري، آبرويي و فرهنگي نتيجهيي جز «هيچ» براي ملت حاصل نشد و امريكا كوشيد تا حتي اعضاي دولت ايران و طرفهاي قرارداد با خود را با رفتارها و تحريمهاي ناقض قرارداد خود در انظار جهانيان ناچيز و ناتوان و بازيچه قلمداد كند و خود را غالب و قاهر نشان دهد. دشمن از اين طريق كوشيد كه علاوه بر ويران كردن سرمايهها و دستاوردهاي اقتصادي و صنعتي و علمي، به بنيان رفيع حكمت و اخلاق و عقلانيت اين ملت با تزوير و امضاي قراردادي بنام 2030، حمله كند و بگمان خود، ملت شريف ايران را به جامعهيي دور از شرف و اخلاق بدل نمايد. نقادان دلسوز جامعه گرچه برخي عواقب سوء اين بظاهر قرارداد را بيان كردند و مشكلات اقتصادي و زيربنائي و مفاسد ناشي از آن را برشمردند، اما دربارة آسيب و آفتي كه به فرهنگ و اعتقادات ديني و زيست حكيمانه عامة مردم ميرسد كمتر سخن گفتند و به خطرات تحميل فرهنگ فاسد امريكايي و بحراني بيهويتي كه از آن حاصل ميشد، جز اندك، نپرداختند. دشمن گرچه بظاهر، خود را در زمينة جلوگيري از فعاليتهاي هستهيي ايران پيروز و موفق ميداند اما آگاهان دشمنشناس ميدانند كه هدف اصلي دشمن، سلطة معنوي و فكري و فرهنگي بر ملت انقلابي ايران و تغيير مسير آنان از حكمت و اخلاق و اهداف ارزشي به اباحيگري و حيات حيواني و مسخ و سقوط در فساد اخلاقي است. اين دشمن بخوبي ميداند كه اگر جز اين عمل كند و اگر فرهنگ انقلابي بشري و آزاديبخش ايران بدينگونه در دنيا منتشر شود، ملتهاي ستمديده، امريكا و غرب و مستعمرات نفتخيز عربي آنان در آيندهيي نزديك سيلگونه بنياد حكومت سرمايهداري صهيونيستي آنان را خواهد برد و عدالتجويي و فضيلت كه ميوة اسلام و حكمت اسلامي است، فرهنگ مردم جهان خواهد شد. دلسوزان حكمت و فضيلت و اخلاق اين سرزمين نشان دادهاند كه بحكم وظيفة خود نميتوانند ساكت بنشينند و همچون سرباز پاكباختة از جان گذشته، بدلالت ولايت از آتش باختيار، وظيفة خود را ميشناسند و بحكم عقل و وجدان و توان و ايمان خود، عمل خواهند كرد كه حكيمان گفتهاند چراغ حكمت، شعلة الهي است وخاموش نخواهد شد؛ «يريدون ليطفؤوا نورالله بأفواههم و الله متّم نوره و لوكره الكافرون». پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - زمان از ديدگاه حكما و متكلمان اسلامي
مقصود محمدييكي از مهمترين مسائل فلسفي كه هم در طبيعيات و هم در الهيات مورد بحث و تحقيق قرار گرفته، مسئلة زمان است. اندكي از متكلمان، زمان را امري عدمي دانسته و آنرا يك توهم پنداشتهاند. اما آن دسته از متكلمان و حكما كه زمان را امري وجودي دانستهاند در نحوة وجود و حقيقت آن نظريات م چکیده کامليكي از مهمترين مسائل فلسفي كه هم در طبيعيات و هم در الهيات مورد بحث و تحقيق قرار گرفته، مسئلة زمان است. اندكي از متكلمان، زمان را امري عدمي دانسته و آنرا يك توهم پنداشتهاند. اما آن دسته از متكلمان و حكما كه زمان را امري وجودي دانستهاند در نحوة وجود و حقيقت آن نظريات مختلفي ارائه نمودهاند. بعقيدة گروهي از متكلمان، زمان يك امر موهوم است، يعني در خارج مصداق عيني ندارد اما منشأ انتزاع دارد. اما كساني كه براي زمان وجود عيني قائل هستند، دو گروه هند: برخي آنرا جوهر مجرد از ماده و برخي ديگر، جوهر مادي و جسماني دانستهاند. اما نظريّة غالب اينست كه زمان داراي وجود عيني و داخل در مقولة «كم» ميباشد، يعني «كمّ متصل غيرقار است» كه باعتباري مقدار حركت و باعتبار ديگر عدد حركت است. زمان، مقدار حركت را در يك مسافت تعيين ميكند. در واقع نسبت زمان به حركت مانند نسبت جسم تعليمي است به جسم طبيعي. همانگونه كه جسم تعليمي ابعاد مبهم جسم طبيعي را تعيّن ميبخشد، زمان هم مقدار حركت را معيّن ميكند. از اين ميان ملاصدرا باريكبيني بيشتري به خرج داده و زمان را بُعدچهارم موجودات مادي ميداند. در اين مقاله، نظريات مختلف حكما و متكلمان درباره» زمان مورد تحقيق تحليلي قرار ميگيرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - مقايسة ديدگاه ابن سينا و ملاصدرا پيرامون رابطة نفس و بدن و سنجش كارآمدي مباني هريك در نيل به مطلوب
فروغ السادات رحيم پوريكي از موارد اختلاف نظر ميان ابنسينا و ملاصدرا در بحث انسانشناسي، نوع نگرش هريك به رابطه ميان نفس و بدن است كه اين اختلاف، از مباني نظام فلسفي ايشان ناشي ميشود. رابطة نفس و بدن در نگاه ملاصدرا، رابطهيي ذاتي و وجودي است و قول به عليّت (مادي) بدن عنصري براي مرتبة طبي چکیده کامليكي از موارد اختلاف نظر ميان ابنسينا و ملاصدرا در بحث انسانشناسي، نوع نگرش هريك به رابطه ميان نفس و بدن است كه اين اختلاف، از مباني نظام فلسفي ايشان ناشي ميشود. رابطة نفس و بدن در نگاه ملاصدرا، رابطهيي ذاتي و وجودي است و قول به عليّت (مادي) بدن عنصري براي مرتبة طبيعي نفس، ناشي از همين موضعگيري است، در حاليكه مطابق مباني ابنسينا، نفس صرفاً در كسب كمالات وجودي و نه در اصل وجود، نيازمند بدن است و عليّت ذاتي ميان اين دو برقرار نيست. مسئلة ديگر اينست كه شيخالرئيس، تركيب نفس و بدن را اتحادي ميداند و صدرالمتألهين در اتحادي بودن تركيب با او هم رأي است اما معتقد است كه تنها با قبول برخي مباني حكمت متعاليه ميتوان اتحادي بودن تركيب مذكور را موجه كرد. مسئلة مهم بعدي اينست كه اگر نفس و بدن، رابطة وجودي دارند نه رابطة عارضي و اضافي، آيا تعلق نفس به بدن قطع شدني است؟ و اگر ذو مراتب بودن نفس مسجّل و مسلّم است، آيا نبايد بدن را نيز ذومراتب دانست تا همراهي با نفس در مراتب مختلف براي آن امكانپذير باشد؟ بسبب تفاوت مبنا، پاسخ شيخ الرئيس و ملاصدرا به اين قبيل پرسشهاي زيربنايي، تفاوتهايي دارد و اين مقاله قصد دارد به جستجو و تحليل آنها و سنجش كارآمدي مباني ايشان در نيل به مطلوب بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - جستارهاي هانري كربن درعرفان اسلامي با تأكيد برنقش سنت هرمسي
حسين کلباسی اشتری حسن پاشاييبراساس پژوهشهاي گروهي از مستشرقان واسلام شناسان، تأثير انديشههاي هرمسي علاوه بر سنتهاي ديني و فلسفي در غرب، در فرهنگ ايراني و فلسفة اسلامي ـ و براي نمونه در آثار شيخ اشراقـ نيز چشمگير بوده و مطالعة دقيقتر در اين زمينه ميتواند افقهاي جديدي را در عرصة اديان تطبيقي بگشاي چکیده کاملبراساس پژوهشهاي گروهي از مستشرقان واسلام شناسان، تأثير انديشههاي هرمسي علاوه بر سنتهاي ديني و فلسفي در غرب، در فرهنگ ايراني و فلسفة اسلامي ـ و براي نمونه در آثار شيخ اشراقـ نيز چشمگير بوده و مطالعة دقيقتر در اين زمينه ميتواند افقهاي جديدي را در عرصة اديان تطبيقي بگشايد. پژوهشهاي هانري كربن در باب حكمت و معنويت ايراني با رهيافت پديدارشناسانه، به اين مقوله نگاه خاصي داشته و به يك معنا، مقام هرمس و سنت هرمسي در رمزگشايي آثار وي در اين زمينه نقش كليدي دارد. وي در پژوهشهاي خويش، انديشة هرمسي را بمثابة مطلع و كليد فهم معنويت و حكمت مورد توجه قرار داده است. براي تبيين بهتر اين موضوع، اين نوشتار بر آنست تا پيرامون آيين هرمسي، رابطه و تعامل آن با تصوف و تشيع با تأكيد بر آثار هانري كربن، گزارش و تحليلي را عرضه دارد. بدينمنظور مروري خواهيم داشت برساختار و مباني سنت هرمسي، سپس تحليلي در باب نسبت ميان انديشه» هرمسي با تصوف و تشيع از نگاه كربن عرضه17 خواهد شد و سرانجام رهيافت باطني كربن كه بنماية انديشه و رويكرد اصلي وي در سلوك علمي و معنويش ميباشد، مورد بررسي قرار خواهد گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - رابطة سرشت انسان و مسئوليت اخلاقي از ديدگاه ملاصدرا
محمد حسينزاده اعظم قاسمي محسن جوادي هادي وكيليقواعد حكمت متعاليه و همچنين مشاهدات تجربي بيان ميكنند كه انسانها در سرشت اوليه با يكديگر متفاوتند و همين، سبب تفاوت در ارادهها و افعال ارادي انسانها ميشود. اين مقاله به بررسي ديدگاه ملاصدرا دربارة تأثير سرشت انسان بر افعال اختياري ميپردازد و نقش سرشت انسان را در مسئولي چکیده کاملقواعد حكمت متعاليه و همچنين مشاهدات تجربي بيان ميكنند كه انسانها در سرشت اوليه با يكديگر متفاوتند و همين، سبب تفاوت در ارادهها و افعال ارادي انسانها ميشود. اين مقاله به بررسي ديدگاه ملاصدرا دربارة تأثير سرشت انسان بر افعال اختياري ميپردازد و نقش سرشت انسان را در مسئوليتپذيري بررسي ميكند. شكلگيري سرشت انسان در فلسفة ملاصدرا با مكاتب فلسفي ديگر متفاوت است؛ در حكمت متعاليه، سرشت انسان برآمده از حيثيت مادي نفس ميباشد و اختلاف سرشت انسانها، از اختلاف مواد جسماني نشئت ميگيرد. ضميمه شدن اين امر به رابطة ضروري علت و معلول موجب شده تا مسئوليت اخلاقي در فلسفة او قابل تبيين نباشد. اين مسئله، حكمت عملي صدرايي را با چالشهايي روبرو ميكند كه مهمترين آنها، چالش در تبيين نظام تكليف و جزاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - ابن عربي و حكمت الهي در كلمه» آدمي؛ بررسي تصويري جامع از آدم در فصوص الحكم
مسعود احمدي افزادي نواب مقربينكتة مهم و اساسي در «فص آدم» از كتاب فصوص الحكم ابن عربي، چرايي آفرينش آدم است و اينكه هدف از خلقت عالم و آدم چه بوده است؟ در مقياس درون ديني و اسلامي، نخستين پاسخ به اين پرسش همان مضمون حديث قدسي معروف است كه معرفت الهي را مبنا و دليل آفرينش ميداند. ولي اين پاسخ مب چکیده کاملنكتة مهم و اساسي در «فص آدم» از كتاب فصوص الحكم ابن عربي، چرايي آفرينش آدم است و اينكه هدف از خلقت عالم و آدم چه بوده است؟ در مقياس درون ديني و اسلامي، نخستين پاسخ به اين پرسش همان مضمون حديث قدسي معروف است كه معرفت الهي را مبنا و دليل آفرينش ميداند. ولي اين پاسخ مبتني بر معرفت، نارساتر و نابسنده تر از آن است كه همة كُنه حكايت را بازگو كند و نياز به شرح و بسط دارد. از زاويهيي ديگر نيز ميتوان به اين مسئله نگاه كرد. در واقع دو ديدگاه متفاوت دراينجا وجود دارد؛ يك ديدگاه، برپاية تصوير عامة مؤمنان به اديان ابراهيمي است و ديگري مبتني بر وحدت وجود. در تصوير اخير كه مهمترين انگارة معرفتگرايان در شناخت الهي است، خدا ظاهر و باطن، اول و آخر است، آدم نيز هم خلق و هم حق است؛ جامع جميع اسماي الهي است و عالم، آيينهيي است كه خدا و آدم خود را در آن ميبينند و ملائكه هم، قواي عالم هستند؛ جلال و جمال، دو دست خدا، و انسان كامل، همان نفس واحده است و سخن آخر اينكه خليفة خدا بر زمين، جامع دو صورت خدا و صورت عالم است. در اين مقاله تلاش ميشود، اين تصوير از زواياي مختلف بررسي شود و در نهايت تصويري جامع از مسئله» مورد بحث بدست داده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - منابع معرفت از نظر ملاصدرا
مهدي ذاكري حسين عمادزادهدر حكمت متعاليه ملاصدرا، منابع معتبر معرفت عبارتند از: حواس ظاهري، حواس باطني، عقل، شهود، گواهي و نقل از نظر ملاصدرا اولين منبع كسب معرفت، حواس ظاهري است و حس مشترك، مهمترين حس باطني انسان است. عقل كه وجه تمايز انسان از ديگر موجودات است، حدي دارد كه معرفت از آن حد تجاوز چکیده کاملدر حكمت متعاليه ملاصدرا، منابع معتبر معرفت عبارتند از: حواس ظاهري، حواس باطني، عقل، شهود، گواهي و نقل از نظر ملاصدرا اولين منبع كسب معرفت، حواس ظاهري است و حس مشترك، مهمترين حس باطني انسان است. عقل كه وجه تمايز انسان از ديگر موجودات است، حدي دارد كه معرفت از آن حد تجاوز نميكند. ملاصدرا عقل را به نظري و عملي تقسيم ميكند و درعين حال كه هر دو را منبع معرفت ميشمرد، تفاوت آنها را در متعلقشان ميداند. تنها، شهود است كه ميتواند به هر آنچه كه قابلشناسايي باشد، دست پيدا كند. گواهي، اگر متواتر و مربوط به امور محسوس باشد، بعنوان منبع معرفتي غيرمستقل، معتبر است و دليل نقلي، بخصوص در مباحث ديني، منبعي مستقل و خطاناپذير است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - دين و سياست در حكمت صدرايي
مهدي نجفي افرا روح الله مداميشريعت و سياست و رابطة آن دو از مسائل مهم در انديشة صدرالمتألهين است. مسئلة سياست كه يكي از عرصههاي مهم زندگي انسان است، از نگاه او مغفول نمانده است. ملاصدرا در آثار خود، اجتماعي بودن انسان را مورد تأكيد قرار داده و زندگي فردي را حتي اگر همراه با شريعت باشد، كافي نميدان چکیده کاملشريعت و سياست و رابطة آن دو از مسائل مهم در انديشة صدرالمتألهين است. مسئلة سياست كه يكي از عرصههاي مهم زندگي انسان است، از نگاه او مغفول نمانده است. ملاصدرا در آثار خود، اجتماعي بودن انسان را مورد تأكيد قرار داده و زندگي فردي را حتي اگر همراه با شريعت باشد، كافي نميداند. در نگاه وي، سير تكاملي آدمي با زندگي اجتماعي امكانپذير بوده وجامعهيي كه بخواهد زمينة رشد و تكامل انسان را فراهم كند، بايد مبتني برشريعت اسلامي باشد. هرچند سياست، در چهار محور مبدأ، غايت، فعل و انفعال با دين تفاوت دارد، لكن سياست، كاملاً مستهلك در شريعت و شريعت باطن و حقيقت سياست است. ملاصدرا رابطه ميان دين وسياست را رابطة معقول با محسوس يا باطن با ظاهر ميداند؛ همانگونه كه شناخت طبيعت بدون ماوراء طبيعت شناختي ناكافي است، سياست بدون دين، موجب فرو غلطيدن انسان در ظواهر و غفلت از حقايق متعالي ميشود و صدمات جبرانناپذيري براي زندگي انسان بدنبال خواهد داشت. تبيين درست انديشة ملاصدرا بهترين سد در برابر سكولاريسم است كه بر جدايي دين از سياست تأكيد دارد. پرونده مقاله