• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - سرمقاله
        آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای
        بهار امسال، برخلاف طبع دلنواز و غمزدای خود، سراسر دلگداز و غمساز بود و جنایتکاران صهیونیسم جهانی، بمرکزیت امریکا و جنایات ضدبشری آنان، فرصت شادی ندادند و این نظام شیطانی هر روز دهها و صدها بیگناه و زن و کودک فلسطینی غزّه را ناجوانمردانه به قتل رساند و دهها خانه و بیمارس چکیده کامل
        بهار امسال، برخلاف طبع دلنواز و غمزدای خود، سراسر دلگداز و غمساز بود و جنایتکاران صهیونیسم جهانی، بمرکزیت امریکا و جنایات ضدبشری آنان، فرصت شادی ندادند و این نظام شیطانی هر روز دهها و صدها بیگناه و زن و کودک فلسطینی غزّه را ناجوانمردانه به قتل رساند و دهها خانه و بیمارستان و مسجد را ویران کرد، تا بجایی که فریاد اعتراض ملّتها را بلند کرده و سراسر جهان ـ حتی امریکا و اروپا ـ دست به راهپیمائیهای باشکوه زده و پیام خود را اعلان کرده‌اند. ملت شریف ایران، پس از انقلاب از این دست جنایات امریکائی بسیار دیده و این ملت حق‌طلب، بارها طعم تلخ آنرا چشیده است؛ شهادت رئیس‌جمهور، سیدابراهیم رئیسی و همراهان او از راه سقوط بالگرد حامل آنان، نیز یکی از جنایات دشمنان غربی بوده است. وقوع این حادثة اخیر سبب شد تا بحکم قانون، رئیس‌جمهور جایگزین انتخاب شود و نامزدها در معرض آراء مردم قرار گیرند که سرانجام آن، انتخاب یکی از نامزدهاست و در دست گرفتن زمام دولت برای ادارة کشور، تا باری از دوش ملت بردارد، یا مثل بیشتر دولتهای منتخب مردم، باری بر آن بیفزاید؛ پدیدة شگفتی که در هر دولت مدعی پیشرفت، دیده شده ولی آرزوی بهبود وضع مردم هنوز بر دلها مانده است. ببهانة این واقعیت مشهود، جا دارد به علت‌العلل این روند فرساینده نظری بیفکنیم. نتیجه آن میشود که این نابسامانی ماندگار در کشور، نه فقط گناه و تقصیر و قصور رؤسای دولتها، بلکه کار همان اکثریت مردم است که به اشخاص ناصالح یا ناتوان رأی داده‌اند و با خوشبینی و با رأی خود، آنها را در آن منصب نشانده‌اند. آری، ملت با قصد خیر و مصلحت خود و جامعه، به یکی از نامزدها رأی میدهند و او را رئیس‌جمهور میکنند، ولی بسبب ناآگاهیهای سیاسی مردم و نشناختن داوطلبان ریاست‌جمهوری و البته نبودن مراکزی هوشمند و آگاه سیاسی که مردم را ارشاد کنند و مردم بیاری آنان و اطمینان به آنها، خوب را از بد تشخیص دهند، افرادی بر سر کار حکومت می‌آیند که یا ناتوان هستند یا حتی برخی، با اهداف دشمنان همراهی میکنند. برای اصلاح این روند ناقص، ضرورت نخستین آن است که انتخابات رؤسای دولتها و حتی نمایندگان مجلس، بشرط رعایت قانون اساسی، بدست اکثریت ناآگاه نیفتد و افراد ملت هوشیارانه با شناخت بیشتر و از طریق دستگاههای نظارتی یا رسانه‌یی و توسعة اختیارات شورای نگهبان، فقط افراد شایسته و توانا انتخاب شوند و افراد ناصالح زمامدار کشور نشوند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - «مواد ثلاث» بر مبنای سه رویکرد فلسفی صدرالمتألهین
        علی بابایی
        اندیشۀ صدرالمتألهین در سیر تکامل خود، سه رویکرد را شاهد بوده است؛ نگرش اصالت ماهوی، نگرش اصالت وجودی با نگاه وحدت تشکیکی و نگرش اصالت وجودی با نگاه وحدت شخصی. مبحث «مواد ثلاث» بتبع این سه رویکرد فلسفی صدرایی، دچار تحول اساسی شده¬ است. در مرتبه¬‌یی متناسب با رویکرد اول، چکیده کامل
        اندیشۀ صدرالمتألهین در سیر تکامل خود، سه رویکرد را شاهد بوده است؛ نگرش اصالت ماهوی، نگرش اصالت وجودی با نگاه وحدت تشکیکی و نگرش اصالت وجودی با نگاه وحدت شخصی. مبحث «مواد ثلاث» بتبع این سه رویکرد فلسفی صدرایی، دچار تحول اساسی شده¬ است. در مرتبه¬‌یی متناسب با رویکرد اول، مقسَم، ماهیت است و به «وجوب، امکان و امتناع» تقسیم میشود. مراد از امکان در این مرتبه، امکان ماهوی است. در رویکرد دوم، مواد سه¬گانۀ مرسوم، به وجوب و امکان ارتقا می¬یابند. مراد از امکان در این مرتبه، امکان فقری و وجودی است. در رویکرد سوم، این سه ماده، به دوگانۀ «حق و باطل» تحول پیدا میکنند. تعبیر «حق» در این مبحث، با سه معنای دیگر از «حق» که در رویکرد سوم مطرح شده است ـ‌یعنی تقدم بالحق، وجود حق و وحدت حقه‌ـ اشتراک معنوی و اتحاد مصداقـی، و با حـق مطـرح در ام‌القضایا، رابطـۀ «مَثَل و ممثـل¬له» دارد؛ یعنـی ام‌القضایا مَثل حـق‌تعالی در میـان قضایاست. از حق‌تعالی به احق‌الوجودات و از اصل عدم تناقض، به احق¬الاقاویل و احق‌الاوایل تعبیر میشود. همۀ «حق»های یاد شده، بر اساس مبانی رویکرد فلسفی سوم صدرالمتألهین، قابل طرحند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تحلیل مسئله غفلت در نفس‌شناسی صدرالمتألهین
        مهدی زمانی
        «غفلت» از مسائل مهم در معرفت‌شناسی، علم¬النفس، روانشناسی و اخلاق است. در معرفت‌شناسی، بیشتر دربارۀ محدودیتی که از ناحیۀ غفلت بر شناخت آدمی تحمیل میشود، بحث میگردد و تأثیر عوامل غیرمعرفتی در شناخت، مورد توجه قرار میگیرد. در علم¬النفس، به حالت نفسانی غفلت، بعنوان نوعی ضعف چکیده کامل
        «غفلت» از مسائل مهم در معرفت‌شناسی، علم¬النفس، روانشناسی و اخلاق است. در معرفت‌شناسی، بیشتر دربارۀ محدودیتی که از ناحیۀ غفلت بر شناخت آدمی تحمیل میشود، بحث میگردد و تأثیر عوامل غیرمعرفتی در شناخت، مورد توجه قرار میگیرد. در علم¬النفس، به حالت نفسانی غفلت، بعنوان نوعی ضعف و نقص در قوای شناختی نفس نظر میشود. نوشتار حاضر با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، به بررسی مسئلۀ غفلت در اندیشۀ ملاصدرا پرداخته و ابعاد این مسئله با توجه به نفس‌شناسی وی و دیدگاهش دربارۀ قوای نفس، مراتب نفس و سلوک و تعالی آن، مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس نظریۀ «قوای نفس»، عمدتاً غفلت به دو معنا مطرح شده است: بیتوجهی و فراموشی. بحث دربارۀ این‌دو معنا، مستلزم تحلیل دیدگاه ملاصدرا دربارۀ نقش توجه در ادراک و نیز سازوکار حافظه و یادآوری (تذکر) است. مطابق نظریۀ «مراتب و شئون نفس»، غفلت عمدتاً به دو معنای: نقص گسترۀ وجودی یا غیبت، و عدم احاطه یا جهل (بیخبری) است. نظریۀ دوم، یعنی نظریۀ «مراتب نفس»، با مبانی ویژه حکمت صدرایی ـ‌مانند تشکیک وجود، حرکت جوهری و...‌ـ سازگاری بیشتری دارد. منظر سوم برای تحلیل مسئلۀ غفلت، سیر و سلوک معنوی نفس است که در آن، غفلت بطور عمده بمثابه مانع سلوک الی الله و حجاب معرفت و لقای الهی تلقی میشود. این معنای غفلت، طیفی از موانع تعالی نفس ـ‌مانند سهل¬انگاری، تهاون، بی‌احتیاطی، کوتاهی در عمل، بیهمتی، لجاجت، اعراض و انکار‌ـ را دربرمیگیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تحلیل تکامل اجتماعی انسان بر اساس «حکمت متعالیۀ نبوی و ولایی» از دیدگاه صدرالمتألهین
        صالح حسن زاده حسین کلباسی اشتری جمال  بابالیان
        پژوهش حاضر به بررسی تکامل اجتماعی انسان بر اساس «حکمت متعالیه نبوی و ولایی» از دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی، بروش تحلیلی‌ـ‌توصیفی پرداخته است. اهمیت و ضرورت بحث از آن جهت است که شناخت بسیاری از مقوله‌های اجتماعی، ازجمله «معیار شقاوت و سعادت حقیقی»، «نحوۀ تعامل فرهنگ و سنن چکیده کامل
        پژوهش حاضر به بررسی تکامل اجتماعی انسان بر اساس «حکمت متعالیه نبوی و ولایی» از دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی، بروش تحلیلی‌ـ‌توصیفی پرداخته است. اهمیت و ضرورت بحث از آن جهت است که شناخت بسیاری از مقوله‌های اجتماعی، ازجمله «معیار شقاوت و سعادت حقیقی»، «نحوۀ تعامل فرهنگ و سنن جامعه با رفتارهای اجتماعی»، «آزادیهای فردی و اجتماعی»، «حقوق شهروندی» و...، متوقف بر تبیین علت و شاخصه‌ها و آثار تکامل اجتماعی انسان است. در مباحث مطروحه، ضمن آنکه به بررسی مفاهیم کاربردی از کمال و تکامل، حقیقی و اعتباری بودن جامعه و جایگاه انبیا و وارثان آنان توجه شده است، بتبع نظریات ملاصدرا درباب صیرورت نفس ناطقه و حرکت اشتدادی وجود، اتصال انسان به «عقل فعال» و بتبعیت از آن، شکوفایی عقلی، دلیل تکامل برای نوع انسان شمرده شده است. از نظر ملاصدرا، مهمترین شاخصه‌های تحقق کمالات عقلی برای نوع بشر، عبارتند از: متابعت از نبی و ولیّ، تشبه به معبود و تخلّق به اخلاق الله. یافتۀ این تحقیق بر این نکته تمرکز دارد که صدرالمتألهین در مباحث جامعه‌شناسی، با ارتقای حکمت متعالیۀ خود به «حکمت متعالیۀ نبوی و ولایی»، آثار تکامل اجتماعی انسان را در چهار مقولۀ «ایجاد مدینۀ فاضله یا امت واحده»، «کشف و نمایش گنجینه‌های عقلی توسط نبی و ولیّ»، «طلب آخرت و اعراض از حب دنیا» و «تشکیل تمدن متعالی» دنبال مینماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - کاربرد منطق در کشف برهان صدیقین (با تقریر صدرالمتألهین) از آیۀ 53 سورۀ فصلت
        احمد  ملکی
        برهان صدیقین درصدد است بدون وساطت مخلوقات، وجود حق ـ‌تبارک و تعالی‌ـ را اثبات نماید. این منهج را فارابی طرح کرده و ابن‌سینا با تقریر برهان «امکان و وجوب»، بر آن جامه تحقق پوشاند. صدرالمتألهین به «صدیقین بودن» به تقریر ابن‌سینا معترض شده و خود او برهانی مبتنی بر روش مذکو چکیده کامل
        برهان صدیقین درصدد است بدون وساطت مخلوقات، وجود حق ـ‌تبارک و تعالی‌ـ را اثبات نماید. این منهج را فارابی طرح کرده و ابن‌سینا با تقریر برهان «امکان و وجوب»، بر آن جامه تحقق پوشاند. صدرالمتألهین به «صدیقین بودن» به تقریر ابن‌سینا معترض شده و خود او برهانی مبتنی بر روش مذکور ارائه کرده است. حال پرسش اینست آیا با توجه به ضوابط منطقی، میتوان این برهان ـ‌که نتیجۀ تلاشهای بزرگان فلاسفۀ اسلامی، از فارابی تا ملاصدراست‌ـ را از قرآن‌کریم استنباط نمود و ادعا کرد قرآن این حقیقت را چندین قرن قبل از فارابی، بوعلی و صدرالمتألهین، بیان نموده است؟ این پژوهش با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی و با کاربرد قواعد علم منطق، برهان مزبور را از آیۀ 53 سورۀ فصلت کشف و استنباط کرده و با تبیین هر کدام از صغرا و کبرای برهان، نشان داده است که چگونه میتوان هر یک را از آیۀ مذکور استنباط نمود. بثمر نشاندن این تحقیق، اولاً، نمونه‌یی از عقلانی بودن مفاهیم قرآن، ثانیاً، جلوه‌یی از تفکیک‌ناپذیری قرآن و برهان بصورت عینی و مصداقی، و ثالثاً، جنبه‌یی از اعجاز علمی این کتاب آسمانی است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - نقد آراء ابن‌عربی دربارۀ مفهوم تجلی بر مبنای قرآن و روایات شیعه
        فرشته  سمیعی امیر   توحیدی محمد کاظم  رضازاده جودی
        «تجلی» اصطلاح و مفهومی پر کاربرد در سنت اسلامی است که تفسیر آن تأثیری بسزا در مبانی اخلاقی، معرفتی و باورهای دینی دارد. سابقۀ کاربرد اصطلاح به قرآن کریم و برخی احادیث بازمیگردد و سپس، اندیشمندان مسلمان، تفسیرهایی متعدد از آن ارائه کرده‌اند. این اصطلاح پیش از ابن‌عربی، ب چکیده کامل
        «تجلی» اصطلاح و مفهومی پر کاربرد در سنت اسلامی است که تفسیر آن تأثیری بسزا در مبانی اخلاقی، معرفتی و باورهای دینی دارد. سابقۀ کاربرد اصطلاح به قرآن کریم و برخی احادیث بازمیگردد و سپس، اندیشمندان مسلمان، تفسیرهایی متعدد از آن ارائه کرده‌اند. این اصطلاح پیش از ابن‌عربی، بیش از هر چیز، مفهومی سلوکی بود که چگونگی تقرب وجودی‌ـ‌معرفتی سالک به حضرت حق، از طریق کنار رفتن حجابها و آشکار شدن افعال و صفات و ذات حق‌تعالی، را توضیح میداد، اما دیدگاههای ابن‌عربی درباب تجلی، با دیگران متفاوت بوده و تعابیر او در اینباره خاص خود اوست. پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، به بررسی مفهوم تجلی در آراء ابن‌عربی و مقایسۀ آن با آیات و روایات اسلامی میپردازد تا اشتراکات و افتراقات این‌دو دیدگاه روشن گردد. یافته‌های پژوهش نشان میدهد که آراء ابن‌عربی در مباحثی مهم ‌همچون تعریف تجلی، مثلیت، ذات یا عدم محض، قضاوت مطلق دربارۀ ذات خداوند، حدود محدود، تصورات انسان از خداوند، تجلی خداوند در روز قیامت و تجلی انکار، تفاوتها و تعارضهایی برجسته با آیات و روایات اسلامی در مورد مفهوم «تجلی»، دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - حمل حقیقت و رقیقت از دیدگاه ملاصدرا و برخی از معاصران
        هادی ایزانلو رامین گلمکانی رسول پاداش‌پور
        بحث حمل از مسائل مهم در فلسفه و منطق است. حمل بمعنای اتحاد میان موضوع و محمول است. از نظر ملاصدرا، ملاک اتحاد منحصر در وجود است؛ از همینرو، تلقی وی از دو حمل اولی ذاتی و شایع صناعی، با دیگران متفاوت است. این‌دو حمل در نظام حکمی ملاصدرا، برای بیان برخی مباحث وجودشناسی کا چکیده کامل
        بحث حمل از مسائل مهم در فلسفه و منطق است. حمل بمعنای اتحاد میان موضوع و محمول است. از نظر ملاصدرا، ملاک اتحاد منحصر در وجود است؛ از همینرو، تلقی وی از دو حمل اولی ذاتی و شایع صناعی، با دیگران متفاوت است. این‌دو حمل در نظام حکمی ملاصدرا، برای بیان برخی مباحث وجودشناسی کارساز نبود و در تبیین رابطۀ بسیط حقیقی با ممکنات، ‌باید از حملی استفاده نمود که سازگاری تامّ با مبانی حکمت متعالیه داشته باشد. بنابرین، صدرالمتألهین نوع سومی از حمل، موسوم به حمل «حقیقت و رقیقت» را مطرح نمود. در این نوع حمل، «حقیقت»، اصل و منشأ پیدایش و ظهور همۀ اشیاء و مظاهر است و اشیاء، «رقیقه»‌های آن «حقیقت» بشمار میروند. در این مقاله به ویژگیهای حمل حقیقت و رقیقت که آن را از دیگر اقسام حمل متمایز میسازد، خواهیم پرداخت. در ضمن، درصدد پاسخگویی به برخی پرسشها هستیم: آیا میتوان حمل حقیقت و رقیقت را قسم سومی از حمل دانست یا خیر؟ چنانکه برخی آن را زیر مجموعۀ حمل شایع صناعی دانسته‌اند. آیا بنا بر وحدت شخصی وجود، این حمل در صفات فعلی خداوند جریان دارد یا خیر؟ چنانکه عده‌یی این حمل را در صفات فعلی حق نامعتبر دانسته‌اند و به قسمی چهارم از حمل، با عنوان حمل ظاهر بر مظهر، قائل شده‌اند. سرانجام، در این نوشتار با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، با تبیین ویژگیهای حمل حقیقت و رقیقت، مشخص خواهیم کرد که این حمل، قسمی سوم از حمل است و در صفات فعلی حق‌تعالی نیز بنا بر وحدت شخصی وجود، جریان دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - مقایسۀ دیدگاه صدرالمتألهین و ادوارد جاناتان لو درباب کیفیت ارتباط نفس با بدن
        پروین نیک سرشت قاسم کاکایی محمدباقر عباسی
        یکی از این پرسشهای اساسی در انسان‌شناسی فلسفی، چگونگی ارتباط نفس با بدن، بعنوان دو جوهر مجزای از یکدیگر است. این پرسش هم در فلسفۀ اسلامی و هم در فلسفۀ ذهن مورد بررسی قرار گرفته است. در سنت فلسفۀ اسلامی، صدرالمتألهین با طرح اصل جسمانیة‌الحدوث و روحانیة‌البقاء بودن نفس، د چکیده کامل
        یکی از این پرسشهای اساسی در انسان‌شناسی فلسفی، چگونگی ارتباط نفس با بدن، بعنوان دو جوهر مجزای از یکدیگر است. این پرسش هم در فلسفۀ اسلامی و هم در فلسفۀ ذهن مورد بررسی قرار گرفته است. در سنت فلسفۀ اسلامی، صدرالمتألهین با طرح اصل جسمانیة‌الحدوث و روحانیة‌البقاء بودن نفس، درصدد برآمد تا پاسخی قاطع برای این معضل فراهم آورد. از سوی دیگر، ادوارد جاناتان لو، یکی از صاحبنظران برجسته در حوزۀ فلسفۀ ذهن، نیز با نفی تجرد محض نفس، کوشیده این چالش را حل کند. این پژوهش بدنبال اینست که آراء این‌دو فیلسوف را بررسی و ارزیابی نماید تا روشن شود که آیا توانسته‌اند این معضل را برای همیشه حل کنند یا خیر. مقالۀ حاضر، با مطالعه و تأمل در منابع مربوطه، بروش توصیفی‌ـ‌تحلیلی انجام شده است. اگرچه ابتدا بنظر میرسد هر یک از این‌دو فیلسوف، با پاسخهایی شبیه به هم، تا حدی توانسته‌اند بر این مشکل فائق آیند، اما دقت نظر در دیدگاه آنها نشان میدهد که پاسخهای هر یک، با اشکالاتی همراه است که باید به آنها پاسخ داده شود. پرونده مقاله