موت اختياري در رسالة الاصول العشره شيخ نجم‌الدين كبري
محورهای موضوعی : مطالعات حوزه عرفان و کلام اسلامی
کلید واژه: نجم الدين كبري الاصول العشره طريقة شطار موت طبيعي موت اختياري تولد ثاني ,
چکیده مقاله :
در نظر شيخ نجم‌الدين كبري «حيات حقيقي»، همان «حيات معنوي» است؛ حياتي كه برون رفت از ظاهر بسوي باطن، فنا شدن در حق و بقا يافتن به بقاي او، و نيز بازيافتن حق است در هر آنچه كه رنگ و نامي از هستي و زندگاني دارد. وي كه از جمله پيران طريقت است، با توجه به يافته‌هاي خويش در اين حيات معنوي به نگارش رسالة الاصول العشره پرداخته تا به دستگيري و ارشاد سالكين بپردازد. او در اين رساله با بهره‌گيري از آموزه‌هاي وحياني و نيز بكارگيري سنت پيامبران و اولياي حق، دستور العملهايي را براي سالكيني كه قصد دست يافتن بدين مرتبه از زندگاني را دارند، وضع نموده و طريقة مختار خويش را «طريقة شطار» ناميده كه بر پاية «موت اختياري» است و داراي اصول دهگانه توبه، زهد، توكل، قناعت، عزلت، ذكر، توجه، صبر، مراقبه، رضا ميباشد. موت اختياري سالك از «توبه» آغاز ميگردد؛ اين اصل نه تنها «سر آغاز تولد ثاني» است بلكه «شرط لازم ادامة حيات معنوي» نيز هست، بدين نحو كه سالك پس از اداي حق هر مقام، تا رسيدن به مقام توحيد حقيقي از هر منزل و مقامي بوسيلة توبه بدر خواهد شد. چنين سالكي كه توانسته با عنايت حق تعالي و ارشاد پير طريقت و نيز كوشش خويش «تولد ثاني» بيابد، پس از پيمودن منازل و مقامات معنوي متخلق به اخلاق الهي ميگردد و در اوج اين حيات به «مقام وصول و فناي در حق» كه بالاترين معنا از معناي توحيد است، دست مي‌يابد. اساس بودن «موت اختياري» در اين رساله، علاوه بر اذعان ابتدايي شيخ، بخوبي از اصرار وي در خلال توضيح اصول دهگانه با واژه «خروج» و نيز مقايسة اين نحوه خروج با «موت طبيعي» پيداست، لذا در پيوند موت اختياري بعنوان اساس طريقة شطار با اصول دهگانه ميتوان گفت كه شيخ نجم الدين براساس آموزه‌هاي رسالة الاصول العشره نه‌تنها از يك موت و تولد اختياري بلكه از چندين موت و تولد اختياري ديگر متناسب با هر منزل و مقام سخن بميان آورده است.
According to Shaykh Najm al-Din Kubra, “true life” is the same “spiritual life”; a life which entails leaving the outward and moving towards the inward, annihilating in Truth, surviving in the survival of the Truth, and retrieving the Truth from anything that has a sign of being and life. He is a wayfarer of the path of Sufism who, relying on his findings in this spiritual life wrote the treatise al-Usul al-‘asharah in order to guide other wayfarers. In this treatise, through drawing on revealed teachings and employing the traditions of the prophets and the friends of the Truth, he provides some instructions for those wayfarers who intend to reach this stage of life. He calls his voluntary path the “path of Shuttar”. This path is based on voluntary death and relies on 10 major principles: repentance, piety, trust, contentment, retreat, remembrance, attention, patience, vigilance, and satisfaction. The voluntary death of the wayfarer commences with repentance. This principle is not only the “beginning of a second birth” but also the “necessary condition for continuing spiritual life”. Here, after performing the duties required by each station, the wayfarer will leave all abodes and stations behind through repentance until reaching the station of true Oneness. Such a wayfarer, who has managed to have a “second birth” through Almighty Truth’s providence, his mentor’s spiritual guidance, and his own endeavors, is reborn ornamented with divine morality after traversing various spiritual stages. Then, in the climax of this life, he attains the “station of union with and annihilation in the Truth”, which is the most supreme meaning of Oneness. The fact that “voluntary death” stands at the basis of this treatise, in addition to from Shaykh’s initial acknowledgement, is clearly inferred from his insistence on the use of the word “exit” when explaining the 10 principles as well as from a comparison of this type of exit with “natural death”. Therefore, regarding the union of voluntary death as the basis of the path of Shuttar with the above-mentioned 10 principles, we can say that, based on the teachings of the treatise al-Usul al-‘asharah, Shaykh Najm al-Din has spoken of not only one voluntary death and birth but also of several other voluntary deaths and births each corresponding with one abode and station.
قرآن كريم.#
دانشنامة جهان اسلام، تهران، بنياد دايرة المعارف اسلامي، 1375.#
آشتياني، ميرزا احمد، سر سلوك (ترجمه و شرح رسالة الولايه)، ترجمه و شرح محمدجواد رودگر، قم، آيت اشراق، 1387.#
آملي، سيدحيدر، المقدمات من كتاب نص النصوص، مشهد، انتشارات توس، 1367.#
ابراهيمي ديناني، غلامحسين، اسماء و صفات حق، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1386.#
ابن عربي، محيي‌الدين، فتوحات المكيه، بيروت، دار صادر، بيتا.#
ابونعيم، احمد بن عبدالله، حلية الأولياء و طبقات الأصفياء، ج 1، بيروت، 1387 / 1967 م.#
انصاري، خواجه عبدالله بن محمد، منازل السائرين، متن عربي با مقايسه به متن علل المقامات صد ميدان، ترجمة دري منازل السائرين و علل المقامات و شرح كتاب از روي آثار پير هرات از روان فرهادي، تهران، مولي، 1361.#
انصاري، خواجه عبدالله بن محمد، منازل السائرين، براساس شرح عبدالرزاق كاشاني، تهران، الزهراء، 1379.#
بلخي، شقيق بن ابراهيم، «رساله آداب العبادات»، ترجمة نصرالله پورجوادي، معارف، دوره 4، ش 1، فروردين‌ـ تير 1366.#
جامي، عبدالرحمان، نقد النصوص في شرح نقش الفصوص، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1370.#
جرجاني، سيد شريف، التعريفات، تهران، ناصر خسرو، بيتا.#
حافظ، ديوان اشعار، تهران، معيار علم، 1387ش.#
حقيقت، عبدالرفيع (رفيع)، ستاره بزرگ عرفان، شيخ نجم‌الدين كبري در قرن ششم و هفتم هجري، تهران، بهجت، 1385.#
حلاّج، حسين بن منصور، ديوان اشعار، تحقيق قاسم ميرآخوري، تهران، نشر فهرست، 1389.#
خوارزمي، تاجالدين حسين بن حسن، شرح فصوص الحكم، تهران، مولي، 1368.#
خوارزمي، كمال‌الدين حسين، جواهر الأسرار و زواهر الأنوار، شرح مثنوي معنوي، مقدمه، تصحيح و تحشيه محمدجواد شريعت، تهران، اساطير، 1384.#
دادبه، اصغر، كليات فلسفه، تهران، دانشگاه پيام نور، 1385ش.#
رازي، فخرالدين، شرح الاشارات و التنبيهات، قم، كتابخانة آيت الله المرعشي، بيتا.#
رازي، نجم الدين، رساله عشق و عقل، تصحيح تقي تفضلي، تهران، علمي و فرهنگي، 1386.#
روزبهان بقلي، مشرب الأرواح، استانبول، چاپ نظيف محرم خواجه، 1973م.#
زرين كوب، عبدالحسين، دنباله جستجو در تصوف ايران، تهران، اميركبير، 1380.#
زماني، كريم، شرح جامع مثنوي معنوي، تهران، اطلاعات، 1378 ـ 1381ش.#
زماني، كريم، ميناگر عشق، شرح موضوعي مثنوي معنوي، تهران، نشر ني، 1391.#
سجادي، سيدجعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبيرات عرفاني، تهران طهوري، 1389.#
سرّاج طوسي، ابو نصر عبد الله‌بن علي، اللمع في التصوف، تصحيح نيكلسن، چاپ ليدن، 1914م.#
شبستري، شيخ محمود، گلشن راز، تصحيح كاظم محمدي وايقاني، كرج، نجم كبري، 1386.#
صدري‌نيا، باقر، فرهنگ مأثورات متون عرفاني، تهران، علمي، 1388.#
طوسي، خواجه نصير، شرح الاشارات والتنبيهات (مع المحاكمات)، قم، نشر البلاغه، 3 مجلد، 1375 ش.#
فروزانفر، بديع الزمان، احاديث و قصص مثنوي، تهران، اميركبير، 1390.#
قشيري، رسالة قشيريه، با تصحيحات و استدراكات بديع‌الزمان فروزانفر، تهران، علمي و فرهنگي، 1361.#
عجلوني، اسماعيل بن محمد، كشف الخفاء و مزيل الألباس، تحقيق احمد القلا‌ش، بيروت، مؤسسة الرساله، 1988م.#
غزالي، امام محمد، الاربعين، ترجمه برهان الدين حمدي، تهران، اطلاعات، 1371.#
غني، قاسم، تاريخ تصوف در اسلام، تهران، زوار، 1367.#
كاشاني، عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفيه، ترجمه و شرح محمد علي مودودلاري، تصحيح گل بابا سعيدي، تهران، زوار، 1389.#
كاشاني، عزالدين محمود، مصباح الهدايه، تصحيح جلالالدين همايي، كتابخانه سنايي، 1325.#
كبري، شيخ نجم الدين، آداب الصوفيه و الساير الحاير، به اهتمام مسعود قاسمي، تهران، طهوري، 1390.#
كبري، شيخ نجم الدين، الاصول العشره، ترجمه و شرح عبدالغفور لاري، به اهتمام نجيب مايل هروي، تهران، مولي، 1384،(نسخه خطي 2648 در كتابخانه مجلس شوراي اسلامي).#
كبري، شيخ نجم الدين، رسالة الي الهائم الخائف من دومة اللائم، تصحيح توفيق سبحاني، تهران، كيهان، 1364.#
كبري، شيخ نجم الدين، فوائح الجمال و فواتح الجلال، تصحيح فريتس ماير، ترجمة قاسم انصاري، تهران، طهوري، 1388.#
كبري، شيخ نجم الدين، منهاج السالكين و معراج الطالبين، تصحيح كاظم محمدي، كرج، نجم كبري، 1388.#
كربلايي تبريزي، حافظ، روضات الجنان و جنات الجنان، تصحيح جعفر سلطان القرائي، به اهتمام محمدامين سلطان القرائي، تبريز، ستوده، 1382.#
گنابادي، سلطان عليشاه، شرح فارسي كلمات باباطاهر، كتابخانه امير سليماني، 1363.#
لاهيجي، شمس‌الدين محمد، مفاتيح الاعجاز في شرح گلشن راز، تصحيح محمدرضا برزگر خالقي و عفت كرباسي، تهران، زوار، 1388.#
مازندراني، محمدصالح، شرح اصول كافي، تحقيق ميرزا ابوالحسن شعراني و حسين علي عاشور، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1421ق.#
مجلسي، محمدباقر، بحارالأنوار، بيروت، مؤسسة الوفا، 1403ق .#
محمدي وايقاني، كاظم، نجم الدين كبري پير ولي تراش، كرج، نجم كبري، 1386.#
مستوفي، حمدالله، تاريخ گزيده، تصحيح عبدالحسين نوايي، تهران، 1362.#
مظاهري، حسين، سير و سلوك، اصفهان، موسسه فرهنگي الزهراء (س)، 1388.#
مظاهري، عبدالرضا، اسرار عرفاني دعا، تهران، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي، 1390.#
معصوم عليشاه، محمد معصوم بن زين العابدين، طرائق الحقائق، تهران، چاپ محمدجعفر محجوب، 1318.#
ملاصدرا، رساله سه اصل، تصحيح سيد حسين نصر، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1390.#
مولوي، جلالالدين محمد، مثنوي معنوي.#
مولوي، جلالالدين محمد، مجالس سبعه، تهران، كيهان، 1365 .#
ميبدي، ابوالفضل رشيد الدين، كشف الأسرار وعدة الأبرار، به اهتمام علي اصغر حكمت، تهران، اميركبير، 1356.#
ميبدي يزدي، قاضي كمال الدين، شرح ديوان منسوب به امير المؤمنين علي بن‌أبيطالب(ع)، تصحيح حسن رحماني و سيد ابراهيم اشك شيرين، تهران، ميراث مكتوب، 1379 .#
نسفي، عزيزالدين، انسان كامل، تصحيح و مقدمه ماريژان موله، ترجمه ضياءالدين دهشيري، تهران، طهوري، 1390.#
نقيب‌زاده، ميرعبدالحسين، نگاهي به فلسفه آموزش و پرورش، تهران، طهوري، 1385.#
نفيسي، سعيد، سرچشمه تصوف در ايران، به اهتمام عبدالكريم جربزهدار، تهران، اساطير، 1385.#
همايي، جلال الدين، مولوي نامه، تهران، آگاه، 1356 .#
يثربي، سيد يحيي، فلسفة عرفان، قم، دفتر تبليغات اسلامي،1377.#