بررسی تطبیقی «نظریة فطرت» مطهری و «عقل عملی» کانت
محورهای موضوعی : پژوهش درباره فیلسوفان صدرایی و شارحان و منتقدان ملاصدراامید ارجمند 1 * , قاسم کاکایی 2
1 - دانشجوي دكتري فلسفه و كلام اسلامي، دانشگاه شيراز، شيراز، ايران
2 - استاد گروه فلسفه و كلام اسلامي، دانشگاه شيراز، شيراز، ايران
کلید واژه: فطرت, عقل عملی, خدا, اخلاق, جاودانگی نفس, مطهری, كانت,
چکیده مقاله :
استاد مرتضي مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزة فلسفة اسلامی، و ايمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفة غرب، نظرياتي نوآورانه را از خود برجای گذاشتهاند. در نظام فکری استاد مطهری «نظرية فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را داراي سه مرتبة طبيعت، غريزه و فطرت دانسته و فطرت را نیز به دو بخش «فطرت شناخت» و «فطرت گرايش» تقسيم كرده است. عمده نوآوريهاي مطهري ـ بويژه در تبيين مباحثي همچون خدا، جاودانگي نفس و اخلاق ـ در مباحث مربوط به فطرتگرايش بيان شده است. از سوی دیگر، كانت در مقام فيلسوفي بزرگ و تأثیرگذار، مباحث مابعدالطبیعه ـ بويژه مسائلي همچون خدا، جاودانگي نفس و آزادي ـ را به بوتة نقد كشيده و حوزة اين مسائل را از عقل نظري به «عقل عملي» منتقل نموده است. نظریة فطرت مطهری و بطور خاص، بحث گرایشهاي فطری و مباحث مبتنی بر آن ـ همچون اثبات خدا، جاودانگی نفس و اخلاق با نظریة عقل عملی کانت، بويژه مبحث اصول موضوعة عقل عملی ـ یعنی آزادی، جاودانگی نفس و خدا کاملاً قابل مقايسه است. هدف از این تحقیق، مقايسة نظریة فطرت مطهری و نظریة عقل عملی کانت و بیان وجوه اشتراک آنها، یعنی شباهت کمال لایتناهی با خیر اعلی، شباهت روش اثبات جاودانگی، اثبات خدا و شباهت جایگاه فلسفة اخلاق از نظر مطهری و کانت ميباشد. در این راستا، با روش توصیفی ـ تحلیلي و تطبيقي بسراغ آثار این دو اندیشمند رفتهایم.
Murtaḍā Muṭahharī, one of the prominent thinkers in the field of Islamic Philosophy, and Immanuel Kant, one of the great thinkers of Western philosophy, have presented some innovative theories in the realm of philosophy. The “theory of fiṭrah” is one of the most significant theories in Muṭahharī’s philosophical system. He maintains that Man possesses three levels of nature, instinct, and fiṭrah (primordial nature) and also divides fiṭrah itself into two parts: “fiṭrah of knowledge” and “fiṭrah of interest”. Most of Muṭahharī’s innovative ideas, particularly when explaining some topics “such as God, eternity of the soul, and ethics, have been presented in his discussions related to fiṭrah of interest.” On the other hand, as a distinguished and influential philosopher, Kant has criticized metaphysical issues, particularly problems in connection to God, immortality of the soul, and freedom, and transferred them to the realm of “practical reason” from theoretical reason. Muṭahharī’s theory of fiṭrah and, particularly, the discussion of fiṭrī interests and the related issues, such as demonstration of God, immortality of the soul, and ethics, are completely comparable to Kant’s theory of practical reason, specifically the discussion of the essential principles of practical reason, including freedom, eternity of the soul, and God. The purpose of this study is to compare Muṭahharī’s theory of fiṭrah and Kant’s theory of practical reason and to explain their common features, that is, the similarity of infinite perfection with supreme good, the similarity of their methods of demonstrating the eternity and God, and the similarity of their views as to status of philosophy of ethics. The author has followed a descriptive-analytic and comparative approach in order to conduct this study based on the data collected from these two thinkers’ works.
ابنسینا (1375) الاشارات و التنبيهات، همراه شرح خواجه نصيرالدين طوسى، قم: البلاغة.
ابنعربي (بيتا) الفتوحات المكية، بيروت: دار احياء التراث العربي.
اميد، مسعود (1387) «بازخوانی نقد معرفتشناسی کانت از دیدگاه استاد مطهری»، ذهن، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، شمارة پياپي 34 و 35، ص34ـ21.
پاپکین، ریچارد (1391) کلیات فلسفه، ترجمة جلالالدین مجتبوی، تهران: حکمت.
تقيان ورزنه، رضا (1388) «انقلاب کپرنیکی کانت از دیدگاه شهید مطهری»، ذهن، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، شمارة پياپي 36 و 37، ص110ـ85.
جمعي از نويسندگان (1370) فلسفه يا پژوهش حقيقت، ترجمة سيدجلالالدين مجتبوي، تهران: حكمت.
چيتيك، ويليام (1390) عوالم خيال؛ ابنعربى و مسئله اختلاف اديان، ترجمة قاسم كاكايي، تهران: هرمس.
حسينزاده يزدي، مهدي؛ حسيني روحاني، حميده سادات (1392) «مقایسة مبانی انسانشناختی علوم اجتماعی از دیدگاه شهید مطهری و کانت»، نظريههاى اجتماعى متفكران مسلمان، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، شمارة5، ص106 ـ 79.
رحيمي، رضا؛ زنگنه تبار، سجاد (1396) «تبیین دو عنصر دین و اخلاق از منظر کانت و شهید مطهری»، مطالعات ادبيات، عرفان و فلسفه، مرکز توسعه آموزشهای نوین ایران، شمارة4، ص155ـ137.
سهروردي (1375) مجموع مصنفات شيخ اشراق، تهران: مؤسسة مطالعات و تحقيقات فرهنگي.
شاه آبادي، محمدعلي (1360) رشحات البحار (الانسان و الفطرة)، تهران: نهضت زنان مسلمان.
طباطبايى، سيدمحمدحسين (1387) اصول فلسفه و روش رئاليسم، قم: بوستان كتاب.
فارابي (1408) المنطقيات، قم: كتابخانه آيتالله مرعشي نجفي.
فروغي، محمدعلي (1390) سير حكمت در اروپا، تهران: زوار.
كاپلستون، چارلز (1393) تاريخ فلسفه، ج6، ترجمة اسماعيل سعادت و منوچهر بزرگمهر، تهران: علمي و فرهنگي.
كانت، ايمانوئل (1370) تمهيدات، ترجمه غلامعلي حداد عادل، تهران: مركز نشر دانشگاهي.
محمودي، سيدعلي (1384) فلسفه سياسى كانت، تهران: نگاه معاصر.
مطهري، مرتضي (1391) يادداشتها، تهران: صدرا.
مطهري، مرتضي (1392) مجموعه آثار، تهران: صدرا.
ملاصدرا (1389) تفسير القرآن الكريم، ج2، تصحيح و تحقيق محسن بيدارفر، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
موسوي خميني، روحالله (1369) سر الصلوة، تهران: مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره).
هارتناك، يوستوس (1394) نظريه معرفت در فلسفه كانت، ترجمه غلامعلي حداد عادل، تهران: هرمس.
هوشنگي، حسين و ديگران (1396) «تحليل انتقادي از دو استدلال مطهري بر جاودانگي انسان»، پژوهشنامه فلسفه دين، دانشگاه امام صادق (ع)، سال15، شمارة1، پیاپی 29، ص229ـ213.
Kant, Immanuel (1952). The Critique of Practical Reason, tr, Abbott, T,K: pp, 298-360, In: Great Book of Western Word, Eds, Hutchins, R. Mchicago, Encyclopedia Britannica INC, Vol 42.
Kant, Immanuel (1972). Groundwork of Metaphysic, tr: paton, H.J PP, 53-123, In: The Moral Law, Hutchinson University Library.