سالبة به انتفاء موضوع؛ بررسي ديدگاه خواجه نصير
محورهای موضوعی : مطالعات حوزه فلسفه و حکمت اسلامی
1 - مؤسسة پژوهشي حكمت و فلسفة ايران
کلید واژه: ارسطو سالبه موجبه موضوع خواجه نصير,
چکیده مقاله :
ديدگاه ارسطو دربارة تهي بودن يا نبودن حدود قضايا به دو گونه تفسير شده است. مطابق يك تفسير، حدود قضايا هميشه واجد فرد يا افراد موجودند و تهي نميباشند. بنابرين، در قضاياي سالبه نيز مجموعة افراد موضوع هيچگاه مجموعهيي تهي نيست. از اين جهت بين قضية سالبه و موجبه در مورد لزوم وجود افراد براي موضوع تفاوتي وجود ندارد. بنا به تفسير ديگر، در هرقضيهيي، سالبه باشد يا موجبه، نخست اجزاي قضيه بايد مورد تصور قرار بگيرند و بوجود ذهني موجود شوند، آنگاه اگر قضيه موجبه بود علاوه بر اين تصور ذهني، بايد فرد موجود يا مفروض الوجودي هم داشته باشد كه بتواند مورد يك حكم ايجابي واقع شود. ولي اگر قضيه سالبه بود جز همان وجود ذهني قضيه كه براي انعقاد حكم لازم است، نياز ديگري به فرد موجود يا مفروض الوجودي كه وصف محمول را بپذيرد نيست و از اين جهت ميان قضية سالبه و موجبه تفاوت هست. خواجه نصير در تفسير خود از قضية سالبه به هر دو وجه توجه كرده و هر يك از دو تفسير را به وجهي درست دانسته است. تفسير نخست با توجه به قضايايي كه در علوم مورد استفاده قرار ميگيرند و پيوسته ناظر به حقايق خارجي هستند، تفسيري درست تلقي ميشود و تفسير دوم بلحاظ مطلق قضية سالبه و اينكه امر معدوم از آن جهت كه معدوم است متصف به وصفي، از جمله وصف محمول، نيست، درست ميباشد.
Aristotle’s view regarding the emptiness or non-emptiness of the terms of propositions has been interpreted in two ways. In one of them, the terms of propositions always include an existing individual or some existing individuals and are non-empty. Therefore, in negative propositions, the collection of the individuals of the subject is never an empty collection either. Hence, there is no difference between negative and affirmative propositions regarding the necessity of the existence of individuals for their subjects. According to the other interpretation, in any proposition, whether negative or affirmative, its components should be first conceived and come into being through a mental existence. Then, if the proposition is an affirmative one, in addition to this mental concept, there should be an existing or supposedly existing individual to receive an affirmative judgment. However, in case of a negative proposition, except the mental existence of the proposition, which is necessary for passing judgment, there is no need for an existing or supposedly existing individual to receive the predicate attribute. Hence, there is a difference between affirmative and negative propositions in this regard. In his interpretation of negative propositions, Khwajah Nasir Tusi has paid attention to both aspects and considered each of the two interpretations to be correct in its own right. The first interpretation is ruled as a correct one given the propositions which are used in different sciences – and these propositions always depend on external truths. Moreover, the second interpretation is correct due to the absoluteness aspect of negative propositions, and also because a non-existent entity cannot be qualified with any quality, including the predicate attribute, since it is non-existent.
ابن سينا، الشفاء، المنطق، العبارة، قم، كتابخانة آيتالله مرعشي نجفي، 1405ق.#
جوادي آملي، عبدالله، رحيق مختوم، بخش دوم از جلد دوم، قم، مؤسسة اسراء، 1389.#
خونجي، افضلالدين، كشف الأسرار عن غوامض الأفكار، تصحيح خالد الرويهب، تهران، مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران و مؤسسة مطالعات اسلامي دانشگاه آزاد برلين، 1389.#
رازي، فخرالدين، شرح عيون الحكمه، ج1، تصحيح احمد حجازي السقاء، القاهره، 1986.#
رازي، قطب الدين، شرح مطالع الانوار، چاپ سنگي، قم، كتبي نجفي، بيتا.#
سلیماني اميري، عسكري، «چيستي قاعدة فرعية، معارف عقلي، شماره 6، تابستان 1386.#
سلیماني اميري، عسكري، «قاعدة فرعيه و وجود محمولي»، خردنامة صدرا، شماره 23، بهار1380، ص58ـ52.#
سهروردي، شهاب الدين، مجموعه مصنفات، ج2، تصحيح و مقدمة هانري كربن، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1380.#
شيرازي، قطبالدين، شرح حكمةالاشراق، ج1، تصحيح نجفقلي حبيبي، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1389.#
طوسي، نصيرالدين، اجوبةالمسائل النصيريه، به اهتمام عبدالله نوراني، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1383.#
طوسي، نصيرالدين، اساس الاقتباس، تصحيح عبدالله انوار، تهران، نشر مركز، 1375.#
طوسي، نصيرالدين، شرح الاشارات، ج1، تهران، دفتر نشر كتاب، 1375.#
فارابي، ابونصر، المنطقيات للفارابي، تصحيح و مقدمة محمدتقي دانشپژوه، قم، كتابخانه آيتالله مرعشي، 1408ق.#
فلاحي، اسدالله، «منطقهاي مبتني بر عكس نقيض و نقض محمول»، منطق پژوهي، سال اول، شماره 1، 1389.#
قوشچي، علاءالدين محمد، شرح تجريد الاعتقاد، افست چاپ سنگي، قم، انتشارات رضي و بيدار، بيتا.#
كيشي، شمسالدين محمد، مجموعه آثار، تصحيح نجف جوكار، تهران، مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران، 1390.#
محقق، مهدي و ايزوتسو، توشيهيكو، منطق و مباحث الفاظ، مؤسسه مطالعات اسلامي دانشگاه مك گيل با همكاري دانشگاه تهران، 1353.#
ملاصدرا، الحكمةالمتعاليه في الأسفار الأربعه، ج1: تصحيح و تحقيق غلامرضا اعواني، تهران، بنياد حكمت اسلامي صدرا، 1383.#
ملاصدرا، رسالة في اتصاف الماهية بالوجود، تصحيح سيدمحمود يوسف ثاني، مجموعه رسائل فلسفي، ج1، تهران، بنيادحكمت اسلامي صدرا، 1389.#
Kneale, W. & Kneale, M. The Development of Logic, Clarendon Press, 1962.#
Read, Stephen, “Aristotle and Lukasiewicz on Existential Import” , in www.st-Andrews.ac.uk/slr/
Existential import.pdf Aristotle, The Works of Aristotle, vol.1, ed. D. Ross, Chicago, Encyclopedia Britannica Inc, 1973.#