بررسي تطبيقي ادله تجرد نفس در اثبات تجرد خيالي از ديدگاه محقق طوسي و ملاصدرا
محورهای موضوعی : ملاصدراپژوهی و اندیشۀ حکمت متعالیهاحمد عابدی ارانی 1 , محمدرضا کریمی والا 2 , محسن پیرهادی 3 *
1 - دانشگاه قم
2 - دانشگاه قم
3 - دانشگاه قم
کلید واژه: تجرد عقلي تجرد خيالي بقاي نفس قوة خيال محقق طوسي ملاصدرا ,
چکیده مقاله :
يكي از دلايل اصلي براي اثبات بقاي نفس، تجرد نفس است. اما در اين ميان، حل معضل بقاي همة نفوس انساني، منوط به تحليل نحوة تجرد نفس و اثبات تجرد خيالي است. محقق طوسي درصدد اثبات تجرد نفس برآمده و اساساً تجرد را بعنوان دليلي براي اثبات بقاي نفس مطرح كرده است. گرچه وي اشارهيي به اثبات تجرد خيالي ندارد اما برخي از ادلة ارائهشده، قابليت اثبات تجرد خيالي را دارند. از سوي ديگر وي معتقد است نفوسي كه به مرتبة تجرد عقلي نائل آيند، از تجرد خيالي نيز بهرهمندند. در مقابل، ملاصدرا نيز براي حل مسئلة بقاي تمام نفوس، تجرد عقلي و خيالي را اثبات كرده و اساساً تلاش وي در اثبات تجرد خيالي، معطوف به اثبات بقاي تمام نفوس بوده است. در اين ميان، برخي از ادلهيي كه ملاصدرا مطرح كرده، با محقق طوسي اشتراك دارد. ملاصدرا دلالت برخي از اين ادله را بر تجرد خيالي تام ميداند و علاوه بر آن چند دليل مستقل در اثبات تجرد عقلي و خيالي نيز مطرح كرده است. بنابرين، ملاصدرا با اثبات اينكه قوة خيال از مراتب نفس و خود، امري مجرد است، توانسته بقاي نفوسي را نيز مستدل كند كه از مرتبة تجرد خيالي ارتقا نيافتهاند. در نوشتار پيش رو، روشن شده است ادلهيي كه محقق طوسي بيان كرده، قابليت اثبات تجرد خيالي را دارند و بر اين اساس ـچنانكه ملاصدرا تبيين كرده استـ بقاي همة نفوس انساني با اثبات تجرد خيالي نفس امكانپذير است. اين امر بر اساس مباني صدرايي بروشني منقح است اما پيش از صدرالمتألهين و در تحقيقات محقق طوسي، تجرد خيالي را ميتوان تنها در نفوسي پيگيري كرد كه به مرتبة تجرد عقلي رسيدهاند كه اين امر، توان حل بقاي تمام نفوس انساني را ندارد.
One of the main proofs demonstrating the subsistence of the soul is the immateriality of the soul. However, solving the dilemma of the subsistence of all human souls depends on the analysis of the quality of the immateriality of the soul and demonstrating imaginal immateriality. Muḥaqqiq Ṭūsī has tried to prove the immateriality of the soul and has essentially propounded immateriality as an argument for demonstrating the subsistence of the soul. Although he has not referred to the demonstration of imaginal immateriality, some of the proofs he presents have the potential to be used in proving this kind of immateriality. On the other hand, he believes that the souls which have reached the level of rational immateriality also enjoy imaginal immateriality. Mullā Ṣadrā has also demonstrated the rational and imaginal types of immateriality in order to solve the problem of the subsistence of all souls and, basically, his attempts at demonstrating imaginal immateriality were at the service of demonstrating the subsistence of all souls. Some of Mullā Ṣadrā’s proofs are similar to those of Muḥaqqiq Ṭūsī. Mullā Ṣadrā believes that the application of some of these arguments to imaginal immateriality is perfect and, in addition to them, he also provides some independent reasons in order to demonstrate the rational and imaginal types of immateriality. Hence, through proving that the faculty of imagination is one of the levels of the soul and an immaterial thing by itself, he has managed to reason for the subsistence of the souls which have not moved forward from the level of imaginal immateriality. Here, the authors state that the arguments propounded by Muḥaqqiq Ṭūsī are capable of demonstrating imaginal immateriality and, accordingly, as Mullā Ṣadrā indicates, the subsistence of all human souls is possible in the light of demonstrating the imaginal immateriality of the soul. This has been clearly explained based on Sadrian principles; nevertheless, before Mullā Ṣadrā and in Muḥaqqiq Ṭūsī’s studies, imaginal immateriality can only be witnesses in those souls which have reached the level of rational immateriality. This argument cannot solve the problem of the subsistence of all human souls.
ابنسينا (1371) المباحثات، تحقيق محسن بيدارفر، قم: بيدار.
ابنسينا (1379) النجاة من الغرق في بحر الضلالات، تحقيق محمدتقي دانش پژوه،تهران: دانشگاه تهران.
ابنسينا (2007) رساله احوال النفس، تحقيق احمد فؤاد الاهواني، پاريس: بيبليون.
جوادي، محسن؛ موسوي، هادي(1389) «تأملي در نظريه تجرد نفس صدرائي»، انسان پژوهي ديني، دوره7، شماره23.
شاهرخي، احمدرضا (1381) «رابطة نفس مجرد با بدن در فلسفة اسلامي»، پژوهشهاي فلسفيكلامي، دانشگاه قم، دوره 4، شماره 13و 14.
علامه حلي، حسن بن يوسف (1413) كشف المراد، قم: مؤسسة نشر اسلامي.
كاكائي، قاسم؛ بي تعب، نجمه (1391) «بررسي تجرد نفس از ديدگاه ابنسينا و ملاصدرا»، انديشه ديني، دانشگاه شيراز، دوره12، شماره 44.
محقق طوسي، ابوجعفر محمدبن محمد (1375) شرح الاشارات و التنبيهات، قم: البلاغة.
محقق طوسي، ابوجعفر محمدبن محمد (1363) تصوّرات يا روضة التسليم، تصحيح ايوانف، تهران: جامي.
محقق طوسي، ابوجعفر محمدبن محمد (1405 الف) تلخيص المحصل، بيروت: دار الاضواء.
محقق طوسي، ابوجعفر محمدبن محمد (1405 ب) رسائل خواجه، بيروت: دارالاضواء.
محقق طوسي، ابوجعفر محمدبن محمد (1413ق) قواعد العقائد، تحقيق و تعليق علي حسن خازم، لبنان: دار الغربة.
محقق طوسي، ابوجعفر محمدبن محمد (1425ق) بقاء النفس بعد فناء الجسد، شرح ابوعبدالله زنجاني، قاهره: المكتبة الازهرية للتراث.
ملاصدرا (1361) العرشيه، تصحيح غلامحسين آهني، تهران: مولي.
ملاصدرا (1381) المبدا و المعاد، تصحيح و تحقيق محمد ذبيحي و جعفر شانظري، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1382) الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية، تصحيح و تحقيق سيد مصطفي محقق داماد، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا. ملاصدرا (1383) الحكمةالمتعالية في الاسفار الاربعة، ج8، تصحيح و تحقيق علي اكبر رشاد، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ملاصدرا (1386) مفاتيح الغيب، تصحيح و تحقيق نجفقلي حبيبي، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
مؤمني، مصطفي (1389) «براهين تجرد نفس از ديدگاه ملاصدرا»، پژوهشهاي اعتقادي كلامي، دانشگاه آزاد اسلامي ساوه، دوره5، شماره 18.