قوة خيال نزد ابنسينا و ملاصدرا از جمله قواي باطنيِ نفس محسوب ميشود. ابنسينا بدلايلي به مادي بودن اين قوه و ملاصدرا نيز با ادلهيي به مجرد بودن آن قائل شده است. ابنسينا با مادي دانستن خيال با مشكلات فلسفي عديدهيي همچون معاد جسماني و بقاي برخي نفوس روبروست. ملاصدرا ضمن پاسخ به ادلة وي، براي مدعاي خود دلايل متعددي ذكر كرده است. در سنجش ميان دلايل هر يك از اين دو فيلسوف، ادلة ملاصدرا را در مقايسه با نظر شيخ الرئيس متقنتر و مقبولتر مييابيم. در ضمن، ملاصدرا با قبول تجرد قوة خيال، به نتايج متعددي همچون توجيه بقاء حافظه در پيري، توجيه مسائل فراروانشناختي، اثبات معراج و معاد جسماني و بقاء نفوس سادة انساني نائل شده كه ابنسينا در پي آنها بوده است. لذا ميتوان نتيجه گرفت نظرية ملاصدرا در اين باب، يعني اعتقاد به تجرد قوة خيال كاربرديتر است و با آن بنحو سادهتري ميتوان براي برخي معتقدات ديني، دليل و توجيه عقلاني اقامه كرد.
|